امروز یکشنبه 23 اردیبهشت 1403 http://aghaghia.cloob24.com
0

لغات مهم درس:

از بر می کردم: حفظ می کردم

یک هو: یکدفعه

از کوره در رفت: عصبانی شد

عین خیالم نبود: اهمیت نمی دادم

هفت پادشاه را خواب می بیند: در خواب عمیق است

نرم نرمک: یواش یپاش،  کم کم

بار و بندیل: اسباب سفر

ناشتایی: صبحانه

عازم: کسی که در حال رفتن به جایی است و تصمیم به رفتن گرفته

یک دم: یک لحظه

تک و دو: فعالیت،  برو و بیا

شهر را پر کردم: به همه گفتم

شوفر: راننده

معنی دو بیت: به دریا نگاه می کنم تو را می بینم،  به صحرا نگاه می کنم تو را می بینم

به کوه و دشت و هر جایی نگاه می کنم نشانه ای از قد و قامت بلند تو را می بینم. 

کله می کشید: سرک می کشید،  نگاه می کرد

کاغذ می نویسی: نامه می نویسی

زد تو ذوقم: ناامیدم کرد

بیتوته کردیم: ماندیم

دم دمای: نزدیک

بنا کرد: شروع کرد

قراضه: کهنه

غلات: گندم و جو

عظیم: بزرگ

مناره: گلدسته

خوش نقش و نگار: زیبا

علاف: بیکار

عیال: همسر

سر به فلک کشیده: بسیار بلند

کیف کرد: لذت برد

تصدیق کردن: تایید کردن

0

تاریخ ادبیات این درس:

تاریخ ادبیات

این درس چهاردهمین قصه از کتاب«قصه های مجید»نوشته«هوشنگ مرادی کرمانی»است.وی متولد1323کرمان است.در رشته زبان انگلیسی تحصیل کرده است و هم اکنون یکی از اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی می باشد.

او برای گروه سِنّی کودک و نوجوان آثار زیادی را منتشر کرده و برخی از آنها به صورت فیلم و سریال درآمده است.چند نمونه از آثار ایشان عبارتند از:

  • چکمه
  • داستان آن خُمره
  • قصه های مجید   ​​​​​​​​​

        **معنی واژه ها و اصطلاحات**

دل شوره:اضطراب/هِی:دایم/از بر کردن:حفظ کردن/یک هو:ناگهان،یک دفعه/از کوره دررفت:عصبانی شد/دادش بلند شد:فریاد زد/عین خیالم نبود:نگران نبودم/تو حال و هوای چیزی بودن:به فکر چیزی بودن/عمارت:ساختمان،بَنا(اِمارت:فرمانروایی)/هفت پادشاه را خواب دیدن:خواب عمیق داشتن/نرم نرمک:آهسته آهسته/بار و بندیل:وسیله سفر/ناشتایی:صبحانه/قوم و خویش:فامیل/عازم:راهی شدن،روانه شدن/هم خانواده عازم:عزم،اِعزام/یک دَم:یک لحظه/تک و دو:جنب و جوش/شوفر:راننده/قامت:قد/رعنا:زیبا/قامت رعنا:در این جا زیبایی

معنی شعر:

به دریا و صحرا که نگاه می کنم،همه جا،تو را می بینم.

نه فقط دریا و صحرا بلکه به هرجای دنیا که می نگرم،زیبایی تو را می بینم.

بوی اصفهان را می شنوم:آرایه حسامیزی/کلّه می کشید:دزدکی نگاه می کرد/پوزخند:خنده تمسخرآمیز/بیتوته کردن:شب را تا صبح در جایی اقامت کردن/دلم بنا کرد به پرپر زدن:بسیار خوشحال شدن/پشت بندش:به دنبال آن/تو نخ کاری رفتن:به کاری مشغول شدن/خدا عالمه:خدا آگاهه،خدا می دونه/دیزی:آبگوشت/کار دست کسی دادن:دردسر درست کردن/علّاف:بیکار و سرگردان/گوشزد کردن:تذکر دادن/جماعتی:گروهی،عده ای/کلّی کیف کرد:خیلی لذت برد/تصدیق کردن:تأیید کردن.

0

نسل آینده ساز

 

جوان و نوجوان ، چشمه ی جوشان نیرو و استعداد است .

 چشمه ی جوشان نیرو و استعداد : اضافۀ تشبیهی 

نیرو و استعداد به چشمه ای جوشان تشبیه شده است .

 

جوانان و نوجوانان ما اهل فکر کردن ، دریافتن و تحلیل

کردن [ هستند ] : با توجه به این که هستند در متن اصلی

سخنرانی نبوده ، نویسنده برای این که خواننده بداند این

واژه به متن اصلی اضافه شده ، آن را در قلاب نوشته است .

 

از زمین تا آسمان تفاوت کرده است : کنایه از تفاوت بسیار .

 

 

پرچم برافراشته : کنایه از پیروزی .

 

پاره های دل : کنایه از بسیار عزیز .

 

( سال های ) طلایی : کنایه از باارزش .

 

دامان گرم و مهربان نظام اسلامی : تشخیص ، داشتن

دامان به نظام که موجودی غیر انسان است ، نسبت

داده شده است .

 

 

 

دانش های زبانی و ادبی :

توضیح فعل :

 - همیشه برای انجام کارهای کوچک و بزرگ

در این عبارت ، چند واژه استفاده شده است اما گوینده با

این  واژه ها پیام کاملی را به شنونده منتقل نمی کند .پس

در بیان جمله که هدف آن انتقال پیام است ، موفق

نبوده است .

 

- بنویس .

در این عبارت با وجود این که گوینده تنها از یک واژه

استفاده کرده است ،توانسته پیام کاملی را به شنونده برساند .

تفاوت این دو عبارت در آن است عبارت دوم یک فعل است ؛

و فعل چون به تنهایی می تواند :

انجام یک کار را نشان دهد +

شخص انجام دهندۀ کار را نشان دهد +

زمان انجام کار را نشان دهد

گاه به تنهایی یک جمله است .  

 

 

 

زبان و ادبیات

 

- آسمان ابری است .

این جمله زبانی است چون هدف نویسنده بیان هدف و مقصود

است .

 

- دل آسمان پر است .

این جمله ادبی است زیرا در این جمله هدف نویسنده علاوه

بر بیان مقصود خود می خواهد زیباتر ودل نشین تر بنویسد

پس از تخیل خود و آرایۀ ادبیاستفاده کرده است تا جملۀ زیباتری

را بیان کند .

 

نوع جمله های زیر را بنویسید . 

- باران می بارد .

- چشمان آسمان می بارد .

- دوستی مانند چشمه ای زلال در قلب انسان جاری است .

- قدر دوستی ها را بدانیم .

0

با بهاری که می رسد از راه

 

روشن و گرم و زندگی پرداز              آسمان مثل یک تبسم شد

 

قافیه  : تبسم

 

ردیف : شد

 

یک جمله : آسمان مثل یک تبسم روشن و گرم و زندگی پرداز شد .

 

آرایه ی ادبی : تشبیه آسمان به تبسم

 

هر چه سرما وهر چه دل سردی         پر زد آهسته از نظر گم شد

 

قافیه : گم

 

ردیف : شد

 

دو جمله :

 

هر چه سرما وهر چه دل سردی پر زد   آهسته از نظر گم شد

 

آرایه ی ادبی :

جان بخشی ، پر زدن به سرما و دل سردی نسبت داده شده است .

 

تکرار : هر چه

 

بانسیمی که زندگی در اوست          باز چشم جوانه ای وا شد

 

قافیه : وا

 

ردیف : شد

 

دو جمله :

 

بانسیمی که زندگی در اوست   باز چشم جوانه ای وا شد

 

آرایه ی ادبی :

 

تشخیص : چشم داشتن به جوانه نسبت داده شده است .

 

 بردرختی شکوفه ای خندید             در کتابی بهار معنا شد

 

قافیه : معنا

 

ردیف : شد

 

دو جمله :

 

 بردرختی شکوفه ای خندید   در کتابی بهار معنا شد

 

آرایه ی ادبی :

 

مراعات نظیر : درخت و شکوفه و بهار

 

تشخیص : خنده را به شکوفه نسبت داده است .

 

 با بهاری که می رسد از راه             سبزشو،تازه شو،بهاری شو

 

قافیه و ردیف ؟

 

چند جمله :

 

با بهاری که می رسد از راه   سبزشو، تازه شو،بهاری شو

 

آرایه ی ادبی :

 

تکرار : شو

 

تشخیص : از راه رسیدن را به بهار نسبت داده است .

 

 مثل یک شاخه گل جوانه بزن          مثل یک چشمه سارجاری شو

 

قافیه : جاری

 

ردیف : شو

 

دو جمله :

 

مثل یک شاخه گل جوانه بزن  مثل یک چشمه سارجاری شو

 

آرایه ی ادبی :

 

تشبیه : تو ( انسان ) به شاخه گل

 

تشبیه : تو ( انسان ) به چشمه سار 

 

مراعات نظیر : شاخه و گل و جوانه

 

 زندگی برتو می زند لبخند               هست وقت شکفتنت امروز

 

قافیه : شکفتنت

 

ردیف : امروز

 

دو جمله : 

 

زندگی برتو می زند لبخند     هست وقت شکفتنت امروز

 

تشخیص : لبخند زدن به زندگی نسبت داده شده است .

 

 بهتر از هر چه هست در دنیا               با خدا راز گفتنت امروز

 

قافیه : گفتنت

 

ردیف : امروز

 

یک جمله :

 

امروز با خدا راز گفتنت از هر چه در دنیا بهتر هست .

 

زیبایی شکفتن

بند دوم :

 

نوجوانی دوره ای شبیه به رؤیا و زیبایی است :

 

نوجوانی به رؤیا تشبیه شده است . 

 

 جویبار باصفا و زلال و گوارای زندگی :

 

اضافۀ تشبیهی ، زندگی به جویبار تشبیه شده است .

 

بند 4 : 

 

علایق جمع علاقه

 

بند 5 :

 

این همه کتاب خوب و مطالب خواندنی ما را به سوی خود می خوانند :

 

تشخیص ، به سوی خود خواندن ( دعوت کردن ) را که عملی انسانی

 

است ، به کتاب نسبت داده است .

 

کتاب پر راز و رمز آفرینش :

 

اضافۀ تشبیهی ، آفرینش را به کتاب تشبیه کرده است . 

 

حالا با این آلبالوهای خوش آب و رنگ گلویی تر کنید و

 

بعد بروید سراغ دانش های ادبی و زبانی .

 

دانش های زبانی و ادبی

 

ساختمان  جمله : 1 - نهاد + مفعول + متمم + فعل خاص

 

                         2 - نهاد + مسند + فعل اسنادی

 

در ساختمان هر دوی این جمله ها نهاد نقش مشترک است .

 

نهاد صاحب خبر است ؛

 

یعنی گروه اسمی که دربارۀ آن خبری بیان می شود .

 

در جمله می توان ، با پرسش چه کسی یا چه چیزی + فعل ،

 

نهاد را مشخص کرد .

 

  فعل خاص :

فعلی است که انجام کار خاصی را نشان می دهد .مانند :

 

          رفتم – شسته ای – گفته بود – می خوریم -  بشویید –

 

                   خواهند دید 

 

 اما

 

فعل اسنادی عملی را نشان نمی دهد ؛ بلکه در جمله کمک

 

می کند که حالتی را به نهاد نسبت دهیم  مانند:

 

              است – بود - شد – گشت و گردید ( = شد )

 

البته فعل های اسنادی ، تنها این پنج فعل نیستند و در

 

دوره های بعدی با فعل های اسنادی بیشتری آشنا خواهید شد . 

 

این فعل ها به هر زمانی بروند ( گذشته ، حال ، آینده ) ویا

 

هر شخص و شماری که باشند همچنان فعل اسنادی هستند .

 

مانند :

 

شد ، شدم ، می شد ، شود ، می شود ف خواهد شد و ...

 

                                  

در این جمله ها نهاد و نوع فعل مشخص شده اند . برای

 

تعیین نقش گروه ها در جمله ابتدا فعل و نوع آن را مشخص

 

می کنیم .

 

گـلــی از باغـچـــه چـیـــــدم .

 

چیدم که نشان دهندۀ عمل چیدن است ، فعل خاص است .

 

تشخیص نهاد : چه کسی چید ؟

 

  من چیدم . پس ضمیر من که در جمله حذف شده است ،

 

این جمله است .

( من را از رو ی شناسۀ م در فعل تشخیص دادیم . )

 

گـلــی از باغـچـــه چـیـــــدم .  

                        فعل خاص

 

درختِ کاجِ حیاطِ خانه یِ مادربزرگِ  سمانه ،تماشایی است

 

است ، جزء پنج فعل اسنادی ( است - بود - شد - گشت - گردید ) است .

 

چه چیزی تماشایی است ؟ درخت کاج حیاط خانۀ مادربزرگِ سمانه

                                                       نهاد

 

در نظر داشته باشید که وقتی در یک گروه اسمی کسرۀ

 

اضافه یعنی ـــِــ و جود داشته باشد ، نقش آن گروه اسمی

 

ادامه دارد . همچنان که در این گروه نهادی ، پس از درخت

 

( که کسره دارد ) کاج ( که کسره دارد ) حیاط ( که کسره دارد )

 

خانه ( که کسره دارد )  مادربزرگ ( که کسره دارد )  و سمانه ادامه دارد ( سمانه کسره

 

ندارد ، پس بعد از آن دیگر نقش گروه نهادی ما ادامه ندارد . )

 

حالا شما نهاد و نوع فعل را در جمله های زیر مشخص کنید . 

 

- استقلال طلبی ، کنجکاوی ، شوق یادگیری و دانایی نوجوان را

 

   گاهی ناآرام جلوه می دهد .

 

- نوجوانی تقریباً از یازده سالگی آغاز می شود .

 

- این همه کتاب خوب و مطالب آموختنی ، ما را به سوی خود

 

    فرا می خواند .