امروز جمعه 09 آذر 1403 http://aghaghia.cloob24.com
0

برای دانلود روی عکس کلیک کنید

0

نکات اندازه گیری ریاضی ششم 

0
تعریف مضاف و مضاف الیه

به اسم یا چیزی که به دنبال اسم دیگری بیاید تا توضیحی درباره ی آن دهد و یا معنی آن را کامل کند، مضاف الیه می گویند.

نکته: به کلمه ی قبل از مضاف الیه، مضاف می گویند.

مثال: جنگلِ شمال

مضاف+مضاف الیه

نکته: به ترکیب مضاف و مضاف الیه، ترکیب اضافی می گویند.

مثال: نگهبانِ شهر

مضاف و مضاف الیه

ترکیب اضافی

نکته: مضاف الیه، ضمیر نیز می تواند باشد.

مثال: برادرِ من

مضاف + مضاف الیه

نکته:هرگاه اسمی هم صفت و هم مضاف الیه بگیرد، ابتدا صفت را به دنبال اسم می آوریم سپس مضاف الیه را بعد آن ها می نویسیم.

مثال: برادرِ بزرگِ من

اسم+صفت+مضاف الیه

نکته: بعضی مواقع جای مضاف و مضاف الیه عوض می شود. در این صورت کسره حذف شده و اسم غیر ساده حاصل می شود. به این حالت، اضافه ی مقلوب می گویند.

مثال:

انبارِ آب (مضاف +مضاف الیه)

آب انبار (مضاف الیه + مضاف) (اضافه ی مقلوب)

شش راه تشخیص موصوف و صفت از مضاف و مضاف الیه

1- صفت جدا از موصوف در عالمِ بیرون وجود ندارد ولی مضاف الیه مستقل از مضاف، وجود خارجی دارد.

مانند: (قلم زیبا). در این جا (زیبا) جدا از کتاب وجود خارجی ندارد.

(قلمِ سیروس) در این جا (سیروس) و (قلم) دو موجود مستقل و جدا از هم هستند.

2- دو کلمه ی (این) و (است) را به اول و آخر ترکیب اضافه می کنیم. سپس کسره ی بین دو کلمه را حذف می کنیم. اگر عبارت معنی بدهد، ترکیب وصفی (موصوف و صفت) است و اگر عبارت معنی ندهد، ترکیب اضافی (مضاف و مضاف الیه) است.

مانند:نگهبانِ خانه

(این) نگهبان خانه (است) عبارت معنی نمی دهد(مضاف و مضاف الیه)

نگهبانِ باهوش

(این) نگهبان باهوش (است) عبارت معنی می دهد(موصوف و صفت)

3- در ترکیب اضافی هر دو کلمه اسم و یا یک کلمه اسم و کلمه ی دیگر ضمیر است. امّا در ترکیب وصفی یک کلمه اسم و کلمه ی دیگر صفت است.

مانند:

دفتر ِ خوب (موصوف +صفت) ترکیب وصفی

کتاب ِ من (مضاف+ مضاف الیه) ترکیب اضافی

کتابِ هومن (مضاف و مضاف الیه) ترکیب اضافی

4- در این روش کسره ی بین دو کلمه را حذف می کنیم سپس بعد از کلمه ی اوّل ویرگول می گذاریم و در آخر فعلِ (است) را قرار می دهیم. اگرعبارت معنی بدهد، ترکیب وصفی و اگر معنی ندهد، ترکیب اضافی است.

مانند:

مردِ جوان مرد، جوان است. عبارت معنی می دهد(ترکیب وصفی)

کیفِ سام کیف، سام است. عبارت معنی نمی دهد.(ترکیب اضافی)

5- در این روش به آخر کلمه ی دوم (تر) یا (ترین) اضافه می کنیم،سپس کسره ی بین دو کلمه را حذف کرده و در آخرِ عبارت، فعل(است) را اضافه می کنیم.اگر عبارت معنی دهد، ترکیب وصفی و اگر عبارت معنی ندهد، ترکیب اضلفی است.

مانند:مادرِ اسکندر مادر اسکندرتر است عبارت معنی نمی دهد.(ترکیب اضافی)

مادرِ دلسوز مادر دلسوزتر است.عبارت معنی می دهد.

(ترکیب وصفی)

6- موصوف اسمی است که قبل از صفت می آید و معمولاً (ی) به خود می گیرد.

مثال:

در ترکیب دستِ زیبا می توانیم بگوییم دستی زیبا

اما به مضاف نمی توانیم (ی) اضافه کنیم. مثلاٌ در ترکیب کتاب محسن، نمی توانیم بگوییم، کتابی محسن
«یا» از حروف ندا در عربی است.
اسمِ بعد از«یا» منادا نامیده می شود.

زمانی که بخواهیم فردی را مورد خطاب قرار داده و صدا بزنیم از اسلوب خاصی استفاده می کنیم: ای علی / محمّد!

زمانی که «الله» منادا واقع شد، می تواند حرف ندا حذف شده و به جای «یاالله»، «اللهمّ» قرار گیرد: «قل اللهمّ، مالک الملک»

گاهی حرف ندا از اول منادا حذف می شود.لذا باید در تشخیص منادا از مبتدا دقت کرد.بهترین راه تشخیص معنا می باشد،

منادا کلمه ای است که مورد خطاب قرار می گیرد و معمولا بعد از حروف ندا می آید. (حروف ندا:ای، یا،ایا، ا)

نکته: اسم های که در جمله مورد خطاب قرار می گیرد منادا هستند.

زهرا درس هایت را بخوان. ای یاد تو مونس روانم / یا مهدی / خدایا

منادا حرف ندا منادا حرف ند ا منادا منادا حرف ندا

هرگاه کسی یا چیزی را با آهنگی خاص مورد مخاطب قرار دهیم، به آن منادا گویند. مثال: سعدیا، مرد نکو نام نمیرد هرگز / مرده آن است که نامش به نکویی نبرند. (4 جمله)

منادا معمولاً با حروف ندا همراه است. (ای، یا، آی، الف) ای ایران، دوستت دارم. خدایا، مرا در زندگی موفّق بگردان.

گاهی منادا بدون حرف ندا می آید. نیما، غم دل گو که غریبانه بگرییم. (3 جمله)

گاهی حرف ندا وجود دارد ولی منادا حذف شده است.

ای نام تو بهترین سرآغار. (ای خدا، نام تو بهترین سرآغاز است.) 2 جمله

منادا در شمارش جمله به حساب می آید.

یکی از موضوعاتی که در شمارش جمله به حساب می آید، (منادا) است.

* منادا چیست؟ به کسی یا چیزی که آن را صدا بزنیم یا مورد خطاب قرار دهیم، منادا می - گویند.

مثال 1: ای ایران، تو را دوست دارم. (ایران: منادا)

و

مثال 2: ای خدا، پدر و مادرم را به تو می سپارم. (خدا: منادا)

منادا معمولاً با یکی از نشانه های ندا می آید. نشانه های ندا عبارتند از:

ای: ای مادر، امید وارم که دختر خوبی برایت باشم. (مادر: منادا)

یا: یا رب، تو چنان کن که پریشان نشوم. (رب: منادا) واژه ی (رب) به معنی خداوند است.

گاهی حرف ندا نشانه ی (الف) است که بعد از منادا می آید.

مثال1: سعدیا، مرد نکو نام نمیرد هرگز / مرده آن است که نامش به نکویی نبرند.

(سعدی: منادا / الف: حرف ندا)

مثال 2: پروردگارا، ما را به راه راست هدایت فرما. (پروردگار: منادا / الف: حرف ندا)

گاهی منادا بدون حرف ندا می آید. باید به آهنگ جمله که حالت خطابی است، بیش تر توجّه شود.

مثال 1: پدر، از همه ی زحمات شما سپاسگزارم. (پدر: منادا / حرف ندا: حذف شده)

مثال2: فرزندم، قدر دان زحمات پدر و مادر خود باش. (فرزندم: منادا / حرف ندا: حذف شده)

منادا در شمارش جمله به حساب می آید.

مثال: دختر گلم، فرصت ها دیر می آیند، به آهستگی در می زنند و زود می روند. (4 جمله)

------- --------------- ---------------- ---------

توجه: بعد از منادا نشانه ی ویرگول می آید.

0

1- دانش آموز فکر نمی کند بمیرد .....امید به زندگی......

2- مرگ را برای پیر – مریض و تصادفات می داند.

3- نگرش مثبت و امید آفرین مطرح شود. فرصت جبران وجود دارد.

برای آموزش بحث معاد پیشنهاد می شود از مثالهای زیر شروع کنید:

 امکان معاد

1- ساختن ماشین و باز و بسته کردن قطعات

2- کوزه گر

3- مثال بازی کامپیوتری

4- مرگ و زندگی در طبیعت با آمدن بهار و زمستان

5- خوابیدن و بیدار شدن آدمیان

6- داستان عزیر پیامبر،اصحاب کهف،زنده شدن چهار پرنده قطعه قطعه شده در تاریخ زندگی حضرت ابراهیم (ع)،معجزه زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی و...

0

مساحت مربع = یک ضلع × خودش
محیط مربع = یک ضلع × 4

مساحت مستطیل = طول × عرض
محیط مستطیل = (طول + عرض) × 2

مساحت مثلث = (قاعده × ارتفاع) ÷ 2
محیط مثلث = مجموع سه ضلع

مساحت مثلث متساوی الاضلاع = (قاعده × ارتفاع) ÷ 2
محیط مثلث متساوی الاضلاع = یک ضلع × 3

مساحت مثلث متساوی الساقین = (قاعده × ارتفاع) ÷ 2
محیط مثلث متساوی الساقین= مجموع سه ضلع

مساحت مثلث قائم الزاویه = (قاعده × ارتفاع) ÷ 2
محیط مثلث قائم الزاویه = مجموع سه ضلع

مساحت ذوزنقه = (قاعده بزرگ + قاعده کوچک) × نصف ارتفاع
محیط ذوزنقه = مجموع چهار ضلع

مساحت لوزی = (قطر بزرگ × قطر کوچک) ÷ 2
محیط لوزی = یک ضلع × 4

مساحت متوازی الاضلاع = قاعده × ارتفاع
محیط متوازی الاضلاع = مجموع دو ضلع متوالی × 2

مساحت دایره = عدد پی (14/3) × شعاع × شعاع
محیط دایره = عدد پی (14/3) × قطر

مساحت کره = 4 × 14/3 × شعاع به توان دو
حجم کره = چهار سوم × 14/3 × شعاع به توان سه

مساحت بیضی = (نصف قطر بزرگ × نصف قطر کوچک) × 14/3

محیط چند ضلعی منتظم = یک ضلع × تعداد اضلاعش

حجم مکعب مستطیل = طول × عرض × ارتفاع
حجم مکعب مربع = قاعده × ارتفاع (طول یال×مساحت یک وجه)

حجم هرم = مساحت قاعده ی هرم × ارتفاع هرم× یک سوم

مساحت جانبی استوانه = محیط قاعده × ارتفاع
حجم استوانه = مساحت قاعده × ارتفاع
سطح کل استوانه = سطح دو قاعده + مساحت جانبی (مساحت مجموع دو قاعده + ارتفاع × پیرامون قاعده)

مساحت جانبی منشور = مجموع مساحت سطوح جانبی
مساحت کلی منشور = مجموع مساحت دو قاعده + مجموع مساحت سطوح جانبی

حجم مخروط = مساحت قاعده × یک سوم × ارتفاع

0

مجموع زاویه های خارجی هر چند ضلعی =360 درجه 

قانون کلی به جدول زیر توجه کنید هر بار یک ضلع به شکلها اضافه می کنیم. 180 درجه به مجموع اضافه می شود

نام شکل

تعدادضلع

مجموع زاویه های

داخلی

هر یک زاویه

مثلث

  3

180°

60°

4ضلعی

  4

360°

90°

5ضلعی

  5

540°

108°

6ضلعی

  6

720°

120°

7ضلعی

  7

900°

128.57...°

8ضلعی

  8

1080°

135°

...

 ...

...

...

چند ضلعی

    n

(n-2) × 180°

(n-2) × 180° / n

باتوجه به جدول اگر 2 را از تعداد ضلع n کم کنیم تعداد مثلت داخل چند ضلعی به دست می آید. که تعداد مثلث را در 180 درجه ضرب کنیم.چرا عدد 2 را کم کنیم؟زیرا با 2ضلع مثلث نمی سازیم .مثال:مجموع زاویه های داخلی یک 10 ضلعی چند درجه است؟ وهریک زاویه چند درجه است؟

(n-2) × 180° = (10-2)×180° = 8×180° = 1440° =اندازه مجموع زاویه های داخلی 10 ضلعی

مجموع زاویه ها1440 درجه است. و1440 را بر10 تقسیم می کنیم تا یک زاویه به دست آید.

1440°/10 = 144° که یک زاویه  داخلی 10 ضلعی=144 درجه است.

اندازه ی هر زاویه:  =مجموع زاویه های داخلی÷
زاویه های خارجی یک چند ضلعی مساوی مجموع چرخش کامل زاویه یا دوران کامل یعنی یک ضلع زاویه به صورت چرخش تغییر مکان داده ودر نهایت به نقطه شروع ختم می شود

  مجموع زاویه های داخلی مثلث 180 درجه است.
  مجموع زاویه های خارجی مثلث 360 درجه است.
  هر زاویه خارجی برابر مجموع دو زاویه داخلی مجاور آن است.

روابط بین ضلع ها و زوایا

در مثلث مجموع هر دو ضلع، بزرگتر از ضلع سوم است. در مثلث هر ضلع، بزرگتر از تفاضل بین دو ضلع دیگر است.  در مثلث زاویه مقابل به ضلع بزرگتر از زاویه مقابل به ضلع کوچکتر بزرگتر است. ضلع مقابل به زاویه بزرگتر از ضلع مقابل به زاویه کوچکتر بزرگتر است. زوایای مقابل به اضلاع برابر برابرند و برعکس. هر مثلث متساوی الساقین متقارین است. عمود از رأس به قاعده مثلث متساوی الساقین قاعده و زاویه رأس آن را نصف می کند. زوایای قاعده مثلث متساوی الستقین برابرند.
  در مثلث قائم الزاویه زوایای حاده متمم اند. در مثلث قائم الزاویه متساوی الساقین، زوایای قاعده 45 درجه اند.
  در مثلث متساوی الاضلاع تمام زوایای داخلی برابرند، هر یک 60 درجه است.
  مثلثهای متساوی الاضلاع سه محور تقارن دارند.
  اگر یکی از زوایای مثلث قائم الزاویه ای 30 درجه باشد، ضلع مقابه به آن نصف وتر است

توجه داشته باشید که با هر ضلع که به چند ضلعی اضافه می شود می بایست یک مثلث یا180 درجه به مجموع زاویه ها اضافه کنیم
تعدادضلع= n مجموع زاویهای داخلی چند ضلعی=   n-2) × 180° )
  (n-2) × 180° / n )= اندازه یک زاویه داخلی چند ضلعی 
 
 باتوجه به جدول  اگر  2 را از  تعداد ضلع  n کم کنیم  تعداد مثلت داخل چند ضلعی به دست می آید. که تعداد مثلث را در 180 درجه ضرب کنیم.چرا عدد 2 را کم کنیم؟زیرا با 2ضلع مثلث نمی سازیم .مثال:مجموع زاویه های داخلی یک 10 ضلعی چند درجه است؟ وهریک زاویه چند درجه است؟
(n-2) × 180°  = (10-2)×180° = 8×180° = 1440°   =
مجموع زاویه ها1440 درجه است. و 1440 را بر10 تقسیم می کنیم تا یک زاویه به دست آید.
1440°/°  که یک زاویه 144 درجه است.

0

مخالف کلمات (متضاد)

هنرمند = بی هنر/آمدن = رفتن /ارزان = گران / بی نیاز = نیازمند

پست = بلند / تاریک = روشن / ضعیف = قوی / کم هوش = باهوش /غمگین = شادمان / / ناتوان =توانا/

شب = روز / بالا = پایین / زشت = زیبا /جوان = پیر / خشک = خیس/

خنده = گریه / خوبی = بدی / ترسو = دلیر / محروم = بهره مند / خندان = گریان /

دیر = زود / راست = دروغ / روزانه = شبانه / روشنایی = تاریکی / سیاه = سفید/

گرم = سرد / ناشناخته = آشنا / بیگانه = آشنا / ویران = آباد / کم = زیاد/

زندگی = مرگ / آغاز = پایان / جنگ = صلح / آسان = دشوار / ثروتمند = فقیر/

به آرامی = به تندی/ ناپسند = پسندیده / خیر = شر / ناجوانمرد = جوانمرد / بگو = نگو/

تند = آرام / سیراب = تشنه / کوتاه = بلند / کهنه = بلند / جدید = کهنه/

دشمنان = دوستان / جانور اهلی = جانور وحشی / خشک: خیس / گفت: نگفت آشنا: نا شناس/

هم خانواده ی کلمات

تابش: تابنده – تابان –تابندگی // تصویر: تصاویر –مصور – تصور – صورت

جمع: جامعه – اجتماع – مجموع – جمعیت - جامع / حاصل: تحصیل – محصول – محصل حصول

حفظ: حافظ – محفوظ – محافظ - محفظه / حس: حساس – محسوس - احساس

حرکت: حرکات: محرک – تحریک – تحرک - متحرک/ خبر: اخبار – مخبر – مخابره- مخابرات

زحمت: مزاحم – مزاحمت - زحمات / سفر: مسافر – مسافرت

شغل: شاغل – مشغول – اشتغال – مشاغل / علم: عالم – معلوم – تعلیم – تعلم – معلم/علوم

فکر: افکار – متفکر – فکور – تفکر / / قصد: قاصد – مقصود – مقصد

کتاب: مکتوب – کاتب – مکتب / کشف: کاشف – اکتشاف – مکتشف

اشتیاق: شوق – مشتاق – مشوق – تشویق / میلاد: مولود – ولد - ولادت

میراث: ارث – وارث – وراثت – ورثه / نظم: ناظم – منظم – تنظیم

جز: اجزا – مجزا / حق: حقیقت – حقایق – حقوق –حقانیت -تحقیق

مترادف کلمات.(هم معنی)

آخر: پایان- سرانجام / ابتداء: اول – آغاز / کاهل: تنبل -سست

آرامگاه: قبر- گور / ابله: نادان – بی خرد / ثروت: مال - دارایی

آشکار: نمایان –پدیدار / پاییز: خزان – برگ ریزان / حرفه: پیشه – شغل

آغاز: شروع – ابتداء / تبسم: خنده - لبخند / دانا: دانشمند -عالم

آموزگار: معلم –استاد / تصور: اندیشه - خیال / ماجرا: پیشامد - حادثه

آهسته –آرام – یواش / دانه: بذر – تخم / صریح: آشکار - روشن

جمع: گروه – دسته / پایه: اساس – بنیاد / آیین: دین - مذهب

جاهل: نادان – بی عقل / آرمان: امید – آرزو / پروا: ترس -هراس

آهنگ: صدا – آواز / بچه: کودک –طفل / بسیار: زیاد - فراوان

بامداد: صبح – سحر / دلیر: شجاع – بی باک / راز: سر – رمز

کهنسال: پیر – سالخورده / دیار: سرزمین – مرزوبوم / تحفه: ارمغان – سوغات

اجر: مزد –پاداش/ ثمره: میوه – نتیجه / 

0

1- در کسر هم صورت و هم مخرج همجنس هستندیعنی واحد انها یکی هستش ولی در نسبت ممکن است واحد صورت و مخرج یکی باشد یا یکی نباشد.

2- کسر یه نوع تقسیم است اما در نسبت هدف اصلی مقایسه ی دو مقدار مشابه یا متفاوت می باشد.

3- کسر واحد اندازه گیری دارد هر چند واحد اندازه گیری هر کسر با کسر دیگر ممکن است متفاوت باشد. ولی نسبت عددی مطلق است که واحد اندازه گیری ندارد.

4- کسر ها را می توان جمع و تفریق یاضرب و تقسیم کردولی در نسبت اینطور نیست مگر نسبت های مشابه.

0
ویژگیهای گیاهان تک لپه

1- دانه هایشان تک قسمتی است.

2- برگها کشیده و دراز و رگبرگ ها موازی است.

3- تعداد گلبرگها مضربهایی از 3 است.

4- برگها بدون دمبرگ به ساقه وصل شده (حالت غلاف مانند است)

5- ریشه ی افشان دارند.

گندم - جو - لاله ای ها - زیتونی ها - زغفران - خیزران - ارکیده - سوسن - برنج - نیشکر - نخلها - ذرت - پیاز نمونه هایی از تک لپه ای ها هستند.

وپژگیهای گیاهان دو لپه

1- ریشه ی راست دارند.

2- برگها پهن و رگبرگ منشعب دارند.

3- گلبرگها مضربی از2 و 5 هستند.

4- دانه هایشان دو قسمتی است.

5- برگها دمبرگ دارند.

درختان زینتی و میوه - نعناع - لوبیا - شمعدانی - پیچک - ریحان - کدو - ترب نمونه هایی ازگیاهان دو لپه هستند.