تعریف فعل پیشوندی
فعل پیشوندی: اگر پیش از فعل ساده تکواژهای «بر، در، باز، فرو، فرا، وا و...» بیایند «فعل پیشوندی» میسازند. گاهی این پیشوندها در معنای فعل ساده تأثیر میگذارند و فعلی با معنای جدید میسازند؛ مثل: افتادن و برافتادن یا انداختن و برانداختن. امّا گاهی هیچ معنای تازهای به فعل ساده نمیافزایند؛ مثل: شمردن و برشمردن، افراشتن و برافراشتن که – اگر چه از نظر تاریخی بار معنایی جدیدی به فعل میافزودهاند – امروزه تأثیری ندارند؛ یعنی فعل ساده و پیشوندی آنها یک معنا میدهد. امروزه دیگر پیشوندهای فعلی، زایا نیستند؛ یعنی فقط با فعلهایی به کار میروند که قبلاً به کار میرفتهاند. برخی از فعلهای پیشوندی امروزه به شکل ساده کاربرد ندارند: برخاستن.
فعلهای پیشوندی با پیشوند «بر»: برگرفتن، برافتادن، برخاستن، برداشتن، برآشفتن، برآوردن، برگرداندن، برانگیختن، برچیدن.
با پیشوند «در»: دریافتن، درنوردیدن، درآمدن، دررفتن، درگذشتن، درگرفتن، درماندن، درافتادن، درخواستن، درآوردن، دربردن.
با پیشوند «باز»: بازگشتن، بازیافتن، بازداشتن، بازماندن، بازآوردن، بازگرداندن، بازگرفتن، بازآمدن، بازفرستادن.
با پیشوند «فرو»: فرورفتن، فروکردن، فرودادن، فروبردن، فروپاشیدن، فروماندن.
با پیشوند «وا»: واگذاشتن، واداشتن، واخوردن، واخواستن، وارفتن، وادادن.
با پیشوند «ور»: وررفتن، ورآمدن، ورافتادن.
با پیشوند «فرا»: فراگرفتن، فراخواندن.
با پیشوند «پس»: پسدادن، پسگرفتن، پسافتادن.
i love you !
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 01 دی 1402 (18:22)
- گزارش تخلف مطلب