مروری بر آرایه های ادبی
1. مراعات نظیر: آوردن واژه هایی از یک مجموعه که با هم تناسب دارند.
این رابطه وتناسب می تواند از نظر جنس، نوع، مکان و. باشد.
مثال: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند/ تا تونانی به کف آری و به غفلت نخوری
2. تلمیح: اشاره ای به بخشی از دانسته های تاریخی و روایات و داستان هایی که در منابع مختلف ذکر شده شده است.
مثال: زحسرت لب شیرین هنوز می بینم/ که لاله میدمد از خون دیده ی فرهاد
3. تضمین: آوردن بخشی از آیه، حدیث، مصراع یا بیتی از شاعری دیگر در بین کلام خود است.
مثال: چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت/ شیوه ی جنات تجری تحتهاالانهار داشت
4. تضاد: آوردن دو کلمه با معنی متضاد است، برای روشنگری یا زیبایی.
مثال: شادی ندارد آن که ندارد به دل غمی/ آن را که نیست عالم غم نیست عالمی
5. تناقض یا پارادوکس: آوردن دو واژه یا دو معنی متناقض است، یعنی وجود یکی نقض وجود دیگری است.
مثال: هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای/ من در میان جمع و دلم جای دیگرست
6. حس آمیزی: آمیختن دو یا چند حس است یعنی مثلا بو کردن که مربوط به حس بویایی است را با شنیدن که مربوط به شنوایی است ترکیب کنیم و بگوییم: بو می شنوم و موارد مشابه
مثال: از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
7. حسن تعلیل: آوردن علتی ادبی برای کاری درشعر یا نثرکه مبتنی بر تشبیه است و در واقع علمی و عقلی نیست.
مثال: باران همه بر جای عرق می چکد از ابر/ پیداست که از روی لطیف تو حیا کرد
یعنی اگر باران از ابر میبارد به این علت است که از روی لطیف تو شرمسار است مثل عرق شرم که جاری می شود
8. اغراق: ادعای وجود صفت یا حالتی است به اندازه ای که وجود آن محال و غیر ممکن باشد.
مثال: هرگز کسی ندید بدین سان نشان برف/ گویی که لقمه ای است زمین در دهان برف
9. ایهام: آوردن واژه ای با حداقل دو معنی که یکی نزدیک به ذهن و دیگری دور از ذهن باشد.
مثال: بی مهر رخت روز مرا نور نمانده است/ وزعمر مرا جز شب دیجور نمانده است
مهر یعنی خورشید یا محبت و عشق
10. تکرار: تکرار یک یا چند کلمه در شعر
مثل آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست/ عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی
11. جناس: آوردن واژه هایی است که در تلفظ مشترک و در معنی متفاوتند.
مثال: ای مهرتو در دلها، وی مهر تو بر لبها/ وی شور تو در سرها، وی سر تو در جانها
توجه: جناس انواع مختلفی دارد: تام، ناقص حرکتی، ناقص اختلافی، ناقص افزایشی و اشتقاق
12. واج آرایی: تکرار یک یا چند صامت یا مصوت در یک مصراع یا بیت.
مثال: لبخند تو خلاصه ی خوبیهاست/ لختی بخند خنده ی گل زیباست
13. تشبیه: ادّعای شبیه بودن دو یا چند چیز است.
ارکان آن: مشبه، مشبه به، ادات تشبیه و وجه شبه
مشبه و مشبه به را طرفین تشبیه می نامند.
ادات تشبیه عبارتند از: مثل، مانند، چو، چون، همچو و همچون، به سان، به کردار و.
مثال: گرت زدست برآید چو نخل باش کریم/ ورت زدست نیاید چو سرو باش آزاد
ارکان تشبیه در مصراع اول:
تو: مشبه
چو: ادات
نخل: مشبه به
کریم وبخشنده بودن: وجه شبه
14. سجع: شبیه بودن دو واژه در واجها یا حروف پایانی، وزن یا هردوی آنها.
مثال: الهی اگر بهشت چون چشم و چراغ است، بی دیدار تو درد و داغ است.
بین داغ و چراغ جناس وجود دارد.
15. استعاره: مانند تشبیه است ولی فقط از ارکان تشبیه مشبه به یا مشبه ذکر شده است.
مثال: بتی دارم که گرد گل زسنبل سایه بان دارد.
در این مصراع بت، گل و سنبل استعاره اند.
با کمی دقت می فهمیم که مثلا بت در آغاز اینگونه بوده: یار مثل بت است.
16. تشخیص: در واقع جان بخشیدن به اشیای بی جان است یعنی خصوصیات انسانی را به پدیده های دیگر نسبت بدهیم.
مثال: گل بخندید که از راست نرنجیم ولی/ هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت.
- لینک منبع
تاریخ: چهارشنبه , 11 اردیبهشت 1398 (21:08)
- گزارش تخلف مطلب