دانشهای زبانی، مفعول
در درس نهاد، گفتیم که برای مشخص کردن گروه نهادی، از پرسش:
«چه کسی» + فعل
و یا
«چه چیزی» + فعل
استفاده میکنیم.
ساختمان جمله، در بعضی جملهها به این صورت است:
پروانه می خندد.
نهاد فعل
میخندد: فعل (انجام کار «خندیدن» را نشان میدهد.)
چه کسی می خندد؟
پروانه: گروه نهادی
سمیرا افتاد.
نهاد فعل
افتاد: فعل (انجام کار «افتادن» را نشان میدهد.)
چه کسی افتاد؟
سمیرا: گروه نهادی
حالا به این جمله توجه کنید:
پروانه پریسا را دید .
دید: فعل (انجام کار دیدن را نشان میدهد.)
چه کسی دید؟
پروانه: گروه نهادی
در این جمله، غیر از گروه نهادی و فعل، یک گروه دیگر هم داریم که کار روی آن انجام شده است: «پریسا را»
این نقش در جمله، «گروه مفعولی» نام دارد و قرار است در این پست با کاربرد و روش تشخیص آن آشنا شویم.
در آغاز همین پست، یادآوری شد که برای مشخص کردن نهاد از پرسش:
«چه کسی» + فعل
و یا
«چه چیزی» + فعل
استفاده میکنیم.
حالا اگر به این پرسش، پیش از فعل «را» اضافه کنیم، گروه مفعولی، خود را نشان میدهد.
پس گروه مفعولی با این پرسش تعیین میشود.
«چه کسی را» + فعل
و یا
«چه چیزی را» + فعل
چرا وقتی «را» به پرسشِ تعیین نهاد اضافه میشود، گروه مفعولی نمایانگر میشود؟
چون «را» حرف نشانهی مفعولی است.
توجه: باید به یاد داشته باشیم که دو نوع «را» دیگر هم داریم:
«را» حرف اضافه
«را» فک اضافه
که در دورهی متوسطهی دوم با آنها آشنا خواهید شد.
پس گروهی از فعلها علاوه بر نهاد، نیاز به مفعول هم دارند تا بتوانند پیام کاملی را به شنونده یا خواننده منتقل کنند.
حالا با آگاهی از همین مطالب جملهی پیشین را دوباره مرور میکنیم:
پروانه پریسا را دید .
دید: فعل (انجام کار دیدن را نشان میدهد.)
چه کسی دید؟
پروانه: گروه نهادی
چه کسی را دید؟
پریسا را
پریسا را: گروه مفعولی
مادرم ظرف ها را می شوید.
میشوید: فعل (کار «شستن» را نشان میدهد.)
چه کسی می شوید؟
مادرم: گروه نهادی
چه چیزی را می شوید؟
ظرفها را: گروه مفعولی
نازنین تلویزیون تماشا می کند.
تماشا میکند: فعل (کار تماشا کردن را نشان میدهد.)
چه کسی تماشا می کند؟
نازنین: گروه نهادی
چه چیزی را تماشا می کند؟
تلویزیون را: گروه مفعولی
حرف نشانهی مفعولی یعنی «را» در این جمله حذف شده است.
جویبار زندگی را گلآلود نسازیم.
نسازیم: فعل (کار ساختن را نشان میدهد.)
چه کسی گلآلود نسازد؟
ما: گروه نهادی (که در جمله حذف شده است.)
چه چیزی را گلآلود نسازیم؟
جویبار زندگی را: گروه مفعولی
را: حرف نشانهی مفعولی است.
استقلالطلبی، کنجکاوی، شوق یادگیری و دانایی، نوجوان را گاهی ناآرام جلوه میدهد.
چه چیزی ناآرام جلوه میدهد؟
استقلالطلبی، کنجکاوی، شوق یادگیری و دانایی: گروه نهادی
چه کسی را ناآرام جلوه میدهد؟
نوجوان را: گروه مفعولی
را: حرف نشانهی مفعولی است.
تمیزی و پاکیزگی، آراستگی و پاکدلی ما را با زیباییهای جهان پرشکوه الهی همراه و همسایه میکند.
چه چیزی همراه و همسایه میکند؟
تمیزی و پاکیزگی، آراستگی و پاکدلی
چه کسی را همراه و همسایه میکند؟
ما را: گروه مفعولی
را: حرف نشانهی مفعولی است.
نوشتن به خط خوش و یادگیری مهارتهای دلنشین هنری و آفریدن نوشتهها و تصاویر زیبا، زندگی را از شکوفههای محبت و امید به آینده، سرشار میسازد.
چه چیزی سرشار میسازد؟
نوشتن به خط خوش
و
یادگیری مهارتهای دلنشین هنری
و
آفریدن نوشتهها و تصاویر زیبا: هر سه با هم گروه نهادی هستند.
چه چیزی را سرشار میسازد؟
زندگی را: گروه مفعولی
را: حرف نشانهی مفعولی است.
در این جمله میبینید که گروه نهادی طولانی است و از سه بخش تشکیل شده است. برای این که تشخیص قسمت های مختلف برای شما راحتتر باشد، هر بخش را در یک خط نوشتهام.
نکته:
همهی فعلها نیاز به نهاد دارند،
اما
همهی فعلها نیاز به مفعول ندارند.
از کجا بفهمیم که فعلی، مفعول میپذیرد یا نه؟ با توجه به آموزههای بالا، خود شما راه حل را میدانید.
فعل جمله را هر چه که بود در پایان پرسشهای
چه کسی را
و
چه چیزی را
میآوریم. یک جملهی پرسشی به دست میآید.
اگر این جمله معنی داشت، فعل نیاز به مفعول دارد و پرسش ما، پاسخی هم خواهد داشت.
ولی
اگر این جملهی پرسشی معنی نداشت، فعل جمله مفعول نمیپذیرد و پرسش ما پاسخی هم ندارد.
به این جملهها، توجه کنید:
وقتی زیباییهای آفرینش را میبینیم، وقتی سبزهها گلها و درختان را با اعجاب مرور میکنیم و یا بر ساحل دریا و رودخانه مینشینیم وقت خود را تلف نکردهایم. اینها همه جزء زندگی است.
در این عبارت، 5 جمله داریم.
هر جمله یک فعل دارد.
حالا این فعلها را بررسی میکنیم که ببینیم آیا مفعول میپذیرند یا نه؟
برای این کار، جملهها را جداگانه مینویسیم:
وقتی زیباییهای آفرینش را میبینیم،
وقتی سبزهها گلها و درختان را با اعجاب مرور میکنیم
و یا بر ساحل دریا و رودخانه مینشینیم
وقت خود را تلف نکردهایم.
اینها همه جزء زندگی است.
فعلها هم در این جملهها عبارتند از:
میبینیم - مرور میکنیم - مینشینیم – تلف نکردهایم – است
حالا پرسشها را در کنار هر یک از فعلها قرار میدهیم.
ابتدا فعل «میبینیم»
چه کسی را میبینیم؟
چه چیزی را میبینیم؟
در هر دو مورد میبینید که یک جملهی پرسشی معنادار درست شد.
پس فعل «میبینیم» علاوه بر نهاد، نیاز به مفعول هم دارد.
فعل «مرور میکنیم»:
چه چیزی را مرور میکنیم؟
یک پرسش معنادار، داریم.
پس فعل «مرور میکنیم» علاوه بر نهاد، نیاز به مفعول هم دارد.
فعل «مینشینیم»:
چه چیزی را مینشینیم؟
چه کسی را مینشینیم؟
دو جملهی پرسشی داریم که هیچ یک معنا ندارند.
پس «مینشینیم» نیاز به مفعول ندارد و این جملهها از میان نقشهای اصلی، تنها نیاز به نهاد دارد.
فعل «تلف نکردهایم»:
چه چیزی را تلف نکردهایم؟
یک پرسش معنادار، داریم.
پس فعل «تلف نکردهایم» علاوه بر نهاد، نیاز به مفعول هم دارد.
فعل «است»:
چه چیزی را است؟
چه کسی را است؟
دو جملهی پرسشی داریم که هیچ یک معنا ندارند.
پس «است» نیاز به مفعول ندارد و این جملهها از میان نقشهای اصلی، تنها نیاز به نهاد دارد.
نکته: فعلهای اسنادی «است، بود، شد، گشت، گردید» نیاز به مفعول ندارند.
نکته:
گاهی مفعول یک جملهی کامل است. به عبارتهای زیر توجه کنید:
میدانید آنجا را برای چه کسانی نگه داشتهام؟
در این عبارت، دو جمله داریم:
میدانید
آنجا را برای چه کسانی نگه داشتهام؟
جملهی اول، تنها از یک فعل تشکیل شده است. یعنی تنها یک کلمه است.
این فعل مفعول میپذیرد. توجه کنید:
چه چیزی را میدانید؟
یک پرسش معنادار که طبیعتا باید پاسخ هم داشته باشد.
چه چیزی را میدانید؟ این را که «آنجا را برای چه کسانی نگه داشتهام؟»
پس جملهای که در ادامهی این فعل آمده است، مفعول آن است.
یک مثال دیگر:
فورا تصمیم گرفتم آن گوشهی خالی قلبم را بدهم به چند نفر که خیلی دوستشان دارم.
فعل اول «تصمیم گرفتم» است.
چه تصمیمی را گرفتم؟ این که «آن گوشهی خالی قلبم را بدهم به چند نفر که خیلی دوستشان دارم.»
پس مفعول فعل «تصمیم گرفتم»، عبارتی است که در ادامهی این فعل آمده است.
و یک مثال دیگر:
مادربزرگم میگوید: «قلب آدم نباید خالی بماند. اگر خالی بماند، مثل یک گلدان خالی، زشت است و آدم را اذیت میکند.»
اولین فعل این عبارت، «میگوید» است.
چه چیزی را میگوید؟
پرسش معنادار است. پس پاسخ هم دارد.
چه چیزی را میگوید؟ این را که «قلب آدم نباید خالی بماند. اگر خالی بماند، مثل یک گلدان خالی، زشت است و آدم را اذیت میکند.»
عبارتی که در ادامهی فعل «میگوید» آمده است، مفعولِ این فعل است.
پس:
گاه مفعول بعضی از فعلها، مثل: گفت، فرمود میدانست و... به صورت یک جمله است که در ادامهی آن فعل میآید.
اگر مطلب نادرستی دیدید و یا پرسشی دارید در قسمت نظرات مطرح کنید...