امروز پنجشنبه 01 آذر 1403 http://aghaghia.cloob24.com
0

کانَتْ سُمَيَّةُ بِانتِظارِ والِدَتِها بَعْدَ انْتِهاءِ الدَّوامِ الْمَدرَسيِّ.

برگردان: سمیه پس از پایان ساعت کار مدرسه در انتظار مادرش بود.

وَ کانتَ حجُرُاتُ الْمَدرَسَةِ مُغْلَقَةً، وَ کانَتْ مُديرَةُ الْمَدرَسَةِ وَ بَعضُ الْمُدَرِّساتِ يَنتَظِرْنَ أنَ تفَرغُ الْمَدرَسَةُ مِنَ الطّالِباتِ.

برگردان: و اتاق‌های مدرسه بسته بود و مدیر مدرسه و برخی از آموزگاران منتظر بودند تا مدرسه از دانش آموزان خالی شود.

عِندَئِذٍ سَمِعَتْ سُمَيةَّ صَوتَ مُکَيِّفِ الْهَواءِ مِنْ إحْدَی الْحُجُراتِ.

برگردان: در این هنگام سمیه صدای کولر را از یکی از اتاق‌ها شنید.

فَظَنَّتْ أَنَّ طالِباتِ صَفٍّ آخَرَ في حِصَّةِ تَقويَةٍ، أَوْ يُمارِسْنَ نَشاطاً حُرّاً؛

برگردان: پس گمان کرد که دانش آموزان کلاس دیگردر زنگ تقویتی اند یا فعالیت آزادی را انجام ‌می‌دهند.

وَ عِندَما نظَرَتْ بِدِقَّةٍ، وَجَدَتِ الحْجْرَةَ فارِغَةً وَ بابَها مُغْلَقاً.

برگردان: هنگا‌می‌ که با دقت نگاه کرد، دید اتاق خالی است و در آن بسته است.

فَذَهَبَتْ إلَی مُديرَةِ الْمَدرَسَةِ، وَ أَخْبَرتْها بِما شاهَدَتْ.

برگردان: پس نزد مدیر مدرسه رفت و مدیر را از آنچه دیده بود آگاه کرد.

فَشَکَرَتْهَا الْمُديرَةُ، وَ طَلَبَتْ مِن سُمَيَّةَ إِطفاءَ الْمَصابيحِ وَ الْمُکَيِّفِ.

برگردان: مدیر از او سپاس گزاری کرد و از سمیه درخواست کرد چراغ‌ها و کولر را خاموش کند.

عِندَئِذٍ شاهَدَتِ الْمُديرَةُ طالِبَةً بِاسْمِ فاطِمَة.

برگردان: در این هنگام مدیر دانش آموزی به نام فاطمه را دید.

کانَتْ فاطِمَةُ تَذهَبُ لِإِغلاقِ حَنَفيَّةِ الْماءِ الَّتي کانَتْ مَفتوحَةً قليلاً.

برگردان: فاطمه ‌می‌رفت تا شیر آبی را که کمی باز بود ببندد.

وَ في صَباحِ الْيَومِ التّالي، شَکَرَتْ مُديرَةُ الْمَدرَسَةِ فِي الِإصْطِفافِ الصَّباحيِّ سُمَيَّةَ وَ فاطِمَةَ لِإهْتِمامِهِما بِالْمَرافِقِ الْعامَّةِ.

برگردان: صبح روز بعد مدیر مدرسه در صف صبحگاهی از سمیه و فاطمه به خاطر توجه آن دو به تأسیسات عمومی سپاس گزاری کرد.

و في حِصَّةِ الْعُلومِ الِإجْتِماعيَّةِ، قامَتْ رُقَيَّةُ وَ سَأَلَتِ الْمُدَرِّسَةَ:

برگردان: در زنگ علوم اجتماعی رقیه برخاست و از دبیر پرسید:

«مَا الْمَقصودُ بِالْمَرافِقِ الْعامَّةِ؟»

برگردان: مقصود از تاسیسات عمومی چیست؟

أَجابَتِ الْمُدَرِّسَةُ: «هيَ الْأماکِنُ الَّتي تَمتَلِکُها الدَّولَةُ وَ يَنتَفِعُ بِهَا النّاسُ جَميعاً.

برگردان: دبیر پاسخ داد: آن مکان‌هایی است که دولت مالک آن است و همه مردم از آنان سود ‌می‌برند.

إِذا فَهِمْتِ مَعناها، فَاذْکُري لَنا أَمثِلَةً لِلْمَرافِقِ الْعامَّةِ.»

برگردان: اگر معنای آن را فهمیدی برای من نمونه‌هایی از تاسیسات عمومی یاد کن.

أجَابتَ رُقيَةَّ: «الَمْدارِسُ وَ الهَواتفِ العْامَّةُ وَ المْستشَفَياتُ وَ المْستوَصَفاتُ،

برگردان: رقیه پاسخ داد: مدرسه‌ها و تلفن‌های عمومی و بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها،

وَ المَتاحِفُ وَ المْکتبَاتُ وَ دَوراتُ المْياهِ وَ الحْدائقِ العْامَّةُ وَ الأْشَجارُ علَیَ الرَّصيفِ و أعَمِدَةُ الکْهرَباءِ.

برگردان: و موزه‌ها و کتابخانه‌ها و سرویس‌های بهداشتی و پارک‌های عمومی و درختان کنار پیاده رو و دکل‌های برق.

أَجابَتِ الْمُدَرِّسَةُ: «أَحْسَنْتِ، وَ الْحِفاظُ عَلَی هذِهِ الْمَرافِقِ واجِبٌ عَلَی کُلِّ مُواطِنٍ.»

برگردان: دبیر پاسخ داد: آفرین! نگهداری از این تأسیسات بر هر شهروندی واجب است.

سَأَلَتِ الطّالِباتُ بِتَعَجُّبٍ: «لِمَ وَ کَيفَ؟! ذٰلِكَ واجِبُ الدَّولَةِ.»

برگردان: دانش آموزان با شگفتی پرسیدند: «چرا و چگونه؟! این کار بر دولت واجب است.»

قالَتِ الْمُدَرِّسَةُ: «بَلْ هيَ مَسؤوليَّةٌ مُشتَرکَةٌ.

برگردان: دبیر گفت: ولی این کار مسئولیت مشترک است.

فَسُمَيَّةُ الَّتي أطَفْأتَ الْمُکَيِّفَ وَ الْمَصابيحَ وَ فاطِمَةُ الَّتي أَغْلَقَتْ حَنَفيَّةَ الْماءِ،

برگردان: پس سمیه ای که کولر و چراغ‌ها را خاموش کرد و فاطمه ای که شیر آب را بست،

وَ الطّالِبَةُ الَّتي تَدخُلُ مَکتَبَةَ الْمَدرَسَةِ فَتُحافِظُ عَلَی الْهُدوءِ فيها وَ عَلَی نَظافَةِ الْکُتُبِ وَ تَرتيبِها،

برگردان: و دانش آموزی که به کتابخانه مدرسه می رود و آرامش کتابخانه را حفظ ‌می‌کند و از نظافت کتاب‌ها و ترتیب آن‌ها مواظبت ‌می‌کند،

وَ تِلْكَ الَّتي تَنصَحُ مَنْ يَرمي النُّفاياتِ في غَيرِ مَکانِها بِکَلامٍ طَيِّبٍ؛

برگردان: و آن دختری که با سخن نرم انسانی را پند ‌می‌دهد که زباله‌ها را در جای غیرمناسب ‌می‌اندازد.

هٰؤلاءِ يَعمَلْنَ بِواجِباتِهِنَّ کَمُواطِناتٍ يَشْعُرْنَ بِالْمَسؤوليَّةِ.

برگردان: این‌ها به تکالیفشان عمل ‌می‌کنند، همانند شهروندانی که احساس مسئولیت ‌می‌کنند.

قامَتْ سُمَيَّةُ وَ قالَتْ: «أَ لَيسَ مِنَ الْمُناسِبِ کِتابَةُ هٰذَا الْحَديثِ عَلَی اللَّوحَةِ الْجِداريَّةِ؟

برگردان: سمیه ایستاد و گفت: آیا مناسب نیست که این حدیث را روی تابلوی دیواری بنویسیم؟

أنّکم مَسؤولون حتی عَن البُقاع و البَهائم. «امیرالمومنین علی»

برگردان: شما مسئول هستید حتی از زمین‌ها و چهارپایان. «امیرالمومنین علی»

قَبِلَتِ الْمُدَرِّسَةُ وَ قالَتْ: «هذَا الاقِتْراحُ حسَنٌ، وَ سَنَتَعاوَنُ جَميعاً عَلَی الْعَمَلِ بِهٰذَا الْحَديثِ.

برگردان: و معلم پذیرفت و گفت: این پیشنهاد خوبی است و همگی در عمل به این حدیث با یکدیگر همیاری خواهیم کرد.

عيّن الصحيح و الخطأ حسب نص الدرس.  (درست و نادرست را بر حسب متن درس مشخص کنید.)   

1- کانت سمية بانتظار والدتها للذهاب إلی المنزل.            √

2- ذهبت المديرة نفسها لإطفاء المصابيح و المکیف.         ꭓ

3- أخبرت سمية مديرة المدرسة بما شاهدت في الحجرة.       √

 4- المرافق العامة هي  الأماکن التي يمتلکها بعض الناس.     ꭓ 

5- شکرت المديرة في الإصطفاف الصباحي جميع الطالبات.     ꭓ

برای آگاهی بیشتر از عددها اینجا را بفشارید.

اختبر نفسك: ترجم إلی الفارسية.   (خودت را بیازما: به فارسی ترجمه کن.)

1- ﴿ ثلاثينَ لَیلة﴾ الأعراف: 142/ سی شب

2- ﴿ سبعينَ رَجُلا﴾ الأعراف: 155 / هفتاد مرد

3- خمسة عشر تمثالا  / پانزده تندیس

4- واحدة و عشرون جامعة / بیست و یک دانشگاه

5- ست عشرة مدينة  / بیست و شش شهر

6- تسع و تسعون بقرة  / نود و نه گاو        

7- سبع و ثلاثون حديقة / سی و هفت باغ

8- واحدة و سبعون قرية / هفتاد و یک روستا

9- اثنان و ثمانون عاما  / هشتاد و یک سال

10- تسعة و عشرون کرسيا / بیست و نه صندلی

در گروه های دو نفره شبيه گفت وگوی زير را در کلاس اجرا کنيد.

حوارٌ= گفتگو

(في مطار النجف الأشرف) = در فرودگاه نجف اشرف

سائحٌ من إيران= گردشگری از ایران

سائحٌ من الکويت= گردشگری از کویت

السلام عليکم. = سلام بر شما

و عليکم السلام و رحمة الله و برکاته.

= و بر شما سلام و رحمت و برکات خداوند.

مساء الخير يا حبيبي. =عصر بخیر ای دوستم.

مساء النور يا عزيزي. =عصر بخیر ای عزیزم.

هل حضرتك من العراق؟

=آیا جنابعالی اهل عراق اید؟

لا؛ أنا من الکويت. أ أنت من باکستان؟

=نه من اهل کویتیم. آیا تو اهل پاکستانی؟

لا؛ أنا إيراني. کم مرة جئت للزيارة؟

=نه من ایرانی ام. چند بار برای زیارت آمدی؟

جئت للمرة الأولی؛ و کم مرةً جئت أنت؟

=برای بار اول آمدم. و تو چند بار آمدی؟

أنا جئت للمرة الثانية. = من برای بار دوم آمده ام.

کم عمرك؟ = چند سالت است؟

عمري ستة عشر عاما. = من شانزده ساله ام.

من أي مدينة أنت؟ =اهل کدام شهری؟

أنا من مدينة جويبار في محافظة مازندران.

= من اهل شهر جویبار در استان مازندرانم.

ما أجمل غابات مازندران و طبيعتها!

=چه جنگل های مازندران و طبیعتش زیباست!

هل ذهبت إلی إيران من قبل؟!

=آیا قبلا به ایران رفته ای؟

نعم؛ ذهبت لزيارة الإمام الرضا، ثامن أئمتنا.

= بله، برای زیارت امام رضا (ع) هشتمین اماممان رفته ام.

کفي وجدت إيران؟ =ایران را چگونه یافتی؟

إن إيران بلاد جميلة جدا، والشعب الإيراني شعب مضياف.

= ایران کشور بسیار زیبایی است. ملت ایران ملّتی مهمان نوازست.

1- سائح: گردشگر 2- ما أجمل: چه زيباست! 3- شعب: ملت 4- مضياف: مهمان دوست

التمرين الأول: اکتب العمليات الحسابية التالية بالأعداد کالمثال. (عملیات ریاضی زیر را با اعداد مانند مثال بنویس.)

(+ زائد )( - ناقص) (×ضرب في)(÷ تقسيم علی)

۱- عشرة في ثلاثة يُساوي ثلاثین. (ده در سه برابر سی است.)                                                         30=3 ×10

۲- تسعون ناقص عشرة يُساوي ثمانين. (نود منهای ده برابر هشتاد است.)                                         80= 10-90

۳- مئة تقسيم علی خمسة يُساوي عشرين. (صد تقسیم بر پنج برابر بیست است.)                                   20=5/100

۴- ستة في أحد عشر يُساوي ستة و ستين. (شش در یازده برابر شصت و شش است.)                                  66=11×6

۵- خمسة و سبعون زائد خمسة و عشرين يُساوي مئة. (هفتاد و پنج بعلاوه بیست و پنج برابر صد است.)       100=25+75

6 . اثنان و ثمانون تقسيم علی اثنين يُساوي واحدا و أربعين. (هشتاد و دو تقسیم بر دو برابر چهل و یک است.) 41=2÷82

التمرين الثّاني: اکتب في الفراغ عددا ترتيبيا مناسبا. (در جای خالی عدد مناسب بنویس.)

۱- اليوم الثانی من أيام الأسبوع يوم الأحد. (روز دوم از روزهای هفته روز شنبه است.)

۲- اليوم السادس من أيام الأسبوع يوم الخميس. (روز ششم از روزهای هفته روز پنجشنبه است.)

۳- الفصل الرابع في السنة الإيرانية فصل الشتاء . (فصل چهارم در سال ایرانی فصل زمستان است.)

۴- الفصل الثالث في السنة الإيرانية فصل الخریف. (فصل سوم از سالهای ایرانی فصل پاییز است.)

۵- يأخذُ الفائز الأول جائزة ذهبية و الفائز الثانی جائزة فضيّة. (برنده نخست جایزه طلایی و برنده دوم جایزه نقره ای می گیرد.)

التمرين الثّالث: ضع في الدائرة العدد المناسب. «کلمة واحدة زائدة.»   (در دایره عدد مناسب را بگذار.)

1- النشاط (فعالیت)          (5) إعطاء حل و بيان طريقة للقيام بعمل. (راه حل دادن و بیان شیوه اقدام به کار.)

2- الدوام (ساعت کار)      (4) آلةٌ لنقل الأصوات من مکان إلی آخر. (ابزاری برای انتقال صدا از مکانی به مکانی دیگر.)

3- الحصة (زنگ درسی)   (2) ساعاتُ العمل للموظفين و العمّال. (ساعت های کار برای کارمندان و کارگران.)

4- الهاتف (تلفن)  (6) هو الَّذي يعيش معنا في وطن واحد. (او کسی است که با ما در میهنی یگانه می زید.)

5- الإقتراح (پیشنهاد)        (1) عمل بتحرّكٍ و سرعةٍ. (کاری با جنبش و سرعت.)

6- المواطن (هم میهن)

التمرين الرابع: ضع في الفراغ کلمة مناسبة من الکلمات التالية. «کلمتان زائدتان.» (در جای خالی کلمه مناسب از کلمات زیر بگذارید.)

عشر / الهدوء / خمسين / أعمدة / أخبرونا / مضياف / حجرة / يمتلك / فرغت

 1- ﴿ وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خمسين عاماً ﴾ العنکبوت: 14 

(همانا ما نوح را به سوی قومش فرستادیم؛ پس او میان ایشان هزار سال پنجام کم درنگ کرد.)

2- ﴿ مَن جاءَ بِالحَسنة فله عشر أمثالُها﴾ (هر کس نیکی به جا آورد، پس ده برابر آن پاداش دارد.)

3- سافرنا إلی قريةٍ، لأننا بحاجة إلی الهدوء. (ما به روستایی سفر کردیم؛ زیرا ما نیاز به آرامش داشتیم.)

4- الجیرانُ أخبرونا بما حدث في الشارع.  (همسایگان ما را از آنچه در خیابان رخ داد آگاه کردند.)

5- أنزل العاملُ البضائع فـ فرغت السيارة.  (کارگر کالاها را پایین آورد؛ پس خودرو خالی شد.)

6- هل يمتلكُ أبوك أرضاً في القرية؟ (آیا پدر تو مالک زمینی در روستا است.)

7- ليست في الفندق حجرةٌ فارغةٌ. (در مهمانسرا هیچ اتاقی خالی نیست.)

1- أرسلنا: فرستاديم    2- لبث: درنگ کرد    3- جاء بـ: آورد

اَلتمرين الخامس: ترجم العبارات التالية. هل تعلمُ أن ... (عبارت های زیر را ترجمه کنید. آیا می دانی که ... .)

1- ... الکلب يقدرُ علی سماع صوت الساعة من مسافة أربعین قدماً؟

سگ می تواند صدای ساعت را از فاصله چهل قدمی بشنود؟

2- ... النملةُ تقدر علی حمل شيء یفوقُ وزنها خمسین مرةً؟

 مورچه می تواند جسمی را معادل پنجاه برابر وزن خود حمل کند؟

3- ... ثمانين في المئة من موجودات العالم حشرات؟

هشتاد درصد موجودات جهان حشرات اند؟

4- ... طولُ قامة الزرافة ستة أمتار؟ (أمتار: جمع متر)

بلندی قد زرافه شش متر است؟

5- ... الغرابُ يعيش ثلاثين سنةٍ أو أکثر؟

کلاغ سی سال یا بیشتر زندگی می کند؟

التمرين السادس: عيّن العدد أو المعدود الصحيح للفراغ. (عدد و معدود مناسب را برای جای خالی مشخص کن.)

1- في الإصطفاف الصباحيّ وقفنا في ............... صفوفٍ. / عشرة ■ العاشر  (در صف صبحگاهی ما در ده صف ایستادیم.)

2- يلعب أحد عشر ............... في فريق کرة القدم.  /  لاعبين لاعبا ■ (یازده بازیکن در تیم فوتبال بازی می کنند.)

3- أربعة ............... واقفون أمام باب المنظّمة.  /  جُنود ■ جُندي (چهار سرباز روبروی در سازمان ایستاده اند.)

4- تيارُ الکهرباء في ............... حجرات مقطوع.  / الأرابع أربع ■ (جریان برق در چهار اتاق قطع است.)

5- ............... اثنان حول کوکب المريخ.  /   قمران ■ أقمار (دو ماه پیرامون ستاره بهرام است.)

6- ............... واحدة في الحدیقة مغلقة.    / أنبوبة ■ أنابيب (یک لوله در باغ بسته است.)

اَلْبَحثُ الْعِلميُّ.

اکتُبْ آيَةً أَوْ حَديثاً أَوْ نَصّاً بِاللُّغَةِ الْعَرَبيَّةِ حَولَ مَسؤوليَّةِ جَميعِ الْمُواطِنينَ بِالنِّسبَةِ لِثَرَواتِ الْوَطَنِ وَ الْمَرافِقِ الْعامَّةِ وَ الْآثارِ التّاريخيَّةِ وَ اکْتُبْ تَرجَمَتَهَا الْفارِسيَّةَ وَ الْإنجِليزيَّةَ مُستَعيناً بِمُعجَمٍ. (آیه یا حدیثی یا متن به زبان عربی پیرامون مسئولیت همه هم میهنان نسبت به سرمایه های میهن و تأسیسات عمومی و آثار تاریخ بنویس و آن را با کمک واژه نامه به فارسی و انگلیسی ترجمه کن.)

تَحَفَّظوا مِنَ الْأرضِ فَإِنَّها أُمُّكُم. (از زمين نگهداري کنيد؛ زيرا مادرتان است.)

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه