امروز پنجشنبه 01 آذر 1403 http://aghaghia.cloob24.com
0

جملات اسمیه و فعلیه

جملات در زبان عربی به دو صورت به کار می روند

اسمیه و فعلیه

جمله اسمیه دو رکن اصلی دارد: مبتدا + خبر

الطّبیبُ یَفحَصُ المَریضَ

الحِرباءُ یَستطیعُ أن تدیرَ عَینیها

الغُرابُ جاسوسُ الغابه

ارکان جمله فعلیه : فعل + فاعل + مفعول

یکتبُ الطالبُ درسَه

یَفحَصُ الطَّبیبُ المریضَ

جمله اسمیه چیست؟

جمله ای که با اسم شروع شود جمله اسمیه نام دارد

جمله اسمیه در زبان عربی از 2 قسمت اصلی تشکیل شده است

مبتدا  +  خبر

مبتدا: اسمی است که در ابتدای جمله اسمیه واقع شده و مرفوع می باشد.

علامتهای رفع:در اسم مفرد و اسم جمع مکسر و اسم جمع مونث سالم: ضمه  ُ  یا تنوین رفع   ٌٌ

در اسم مثنی: انِ   /    در اسم جمع  مذکر سالم: ونَ-

مثال: الطّالب ُ مُجتهد ٌٌ    /   الطّالبانِ ُمجتهدانِ   / الطّالبونَ مجتهدونَ

الطّالبات ُ مجتهدات ٌٌ

مبتدا می تواند اسم خاص یا اسم دارای ال یا تنوین، ضمیر منفصل یا اسم اشاره باشد.   مثال:

محمدٌ رسولُ الله  /   الطالبُ یکتبُ تمارینَهُ  / هوَ طبیبٌ /

ذلکَ کتابٌ

خبر:کلمه یا کلماتی که در باره مبتدا، خبر می دهد تا معنای مبتدا را کامل کند، خبر می گویند که مرفوع  می باشد

انواع خبر

خبر به یکی از سه صورت ذیل در جمله اسمیه می آید

مفرد (اسم): الطالبُ ناجحٌ 

جمله فعلیه(فعل): الطالبُ یجتهد

شبه جمله(جارومجرور یا ظرف): الطالب فی المدرسه 

راه تشخیص خبر در جمله، دقت در معنای جمله است و باید کلمه ای را به عنوان خبر  در نظر بگیریم که کامل کننده معنای مبتدا باشد     

اما در جملات فعلیه: ما می بایست به دنبال چه نقشهایی باشیم. در جملات فعلیه: همیشه دو رکن فعل وفاعل وجود دارند ولی گاهی ممکن است این جملات مفعول هم داشته باشند.

 به جملاتی که با فعل شروع شده باشند جمله فعلیه می گویند   

واز ارکان اصلی وثابت آن فعل وفاعل می باشد. اگر فعل جمله، متعدی (گذرا به مفعول) باشد، جمله ی فعلیه، نیازمند مفعول است.

یَفحَصُ الطََّبیبُ المریضَ  (یَفحَصُ: فعل  /  الطََّبیبُ: فاعل  / المریضَ: مفعول) 

فعل در ابتدای جمله، بصورت مفرد می آید هر چند فاعل آن مثنی یا جمع باشد

مثال: ذَهَبَ الغوّاصونَ الی اعماق البحار

ذَهبَت الطالباتُ الی الجامعه

فعل و فاعل از نظر جنس(مذکر یا مونث بودن) مانند یکدیگرند

فاعل: مرفوع است

که علامتهای رفع قبلا بیان شد.

علامتهای رفع:در اسم مفرد و اسم جمع مکسر و اسم جمع مونث سالم: ضمه  ُ  یا تنوین رفع   ٌٌ

در اسم مثنی: انِ   /   در اسم جمع مذکر سالم: ونَ

یَستَعملُُ الاَطبّاءُ الأعشابَ الطّبّیّهَ لِعِلاجِ بَعضِ الأمراضِ

یَفحَصُ الطََّبیبانِ المریضَ  /   إجتَمَعَ المسلمونََ فی المسجد 

مفعول: اسمی منصوب است که معمولاً پس از فاعل به کار می رود.و اعراب آن منصوب است.

علامتهای نصب:در اسم مفرد و اسم جمع مکسر:فتحه َ یا تنوین نصب ً

در اسم مثنی: ینِ    /    در اسم جمع  مذکر سالم: ینَ

و در اسم جمع مونث سالم: کسره      ِ     یا تنوین علامت نصب می باشد.

مثال: بَشَّر اللهُ المومنَ بالجنّهِ  /  بَشَّر اللهُ المومنَینِ بالجنّهِ  /   بَشَّر اللهُ المومنینَ بالجنّهِ  /  بَشَّر اللهُ المومناتِ بالجنّهِ 

مضاف الیه، صفت، مجرور به حرف جر: می توانند در هر دو نوع جمله اسمیه و فعلیه وجود داشته باشند.

جارومجرور: از اجزای غیر ثابت جملات فعلیه و اسمیه می باشد

جار حرفی است.

که قبل از اسم به کار می رود و آن را مجرور می کند

مِن- فی- اِلی – عَلی – کَ – حتی – ب - ل -........)

مجرور اسمی است.

که پس از حرف جر به کار می رود

جار و مجرور معمولاً در آخر جمله به کار می روند.

علامتهای جر در اسم مفرد و اسم جمع مکسر و اسم جمع مونث سالم: کسره  یا تنوین جر      ٍ     است.

در اسم مثنی: ینِ     /    در اسم جمع مذکر سالم: ینَ

مثال: سَلّمتُ علی المجاهدِ  / سَلّمتُ  علی المجاهدینِ /  سَلّمتُ  علی المجاهدینَ   

در جملات فعلیه آنچه مهم است این است که فاعل (انجام دهنده کار) همیشه بعد از فعل قرار می گیرد.

و اگر این اسم که دارد کاری را انجام می دهد، قبل از فعل آمد دیگر فاعل نیست.

مانند: رجعَ الطالبونَ من السفره  العلمیه

یا رجعت الطالباتُ من السفره العلمیه

هر جمله فعلیه حتماً دارای فعل و فاعل است.

ولی ممکن است مفعول یا جار ومجرور نداشته باشد 

یا اینکه هر دو آنها را داشته باشد یا اینکه یکی از آنها را داشته باشد

اینک به توضیح و تعریف هر یک از ارکان جمله فعلیه می پردازیم

فعل: کلمه ای است که بر انجام کار یا روی دادن حالتی در یکی از زمان ها (گذشته- حال- آینده)دلالت می کند

فاعل: کلمه ای است که انجام دهنده کار است یعنی کار یا عملی از او سر می زند واعراب آن مرفوع  می باشد.

فاعل: در جواب چه کسی؟ یا چه چیزی؟ که از فعل می پرسیم، آن را در جمله می ییابیم.

مفعول: کلمه ای است که کار بر روی آن انجام می گیرد و اعراب آن  منصوب   است.

مفعول در جواب چه چیزی را؟ وچه کسی را؟ که از فعل بپرسیم، می آید 

مجرور:  کلمه ای است که بعد از حروف جاره یا جر می آید واعراب آن  مجرور   است         

اعراب (حرکت حرف آخر)مفعول: منصوب است

مانند:

 زینب فاطمه را دید.  شاهَدَ زینبُ فاطمهَ 

 اگر دقت کنید متوجه می شوید که زینب فاعل است  و فاعل باید مرفوع باشد وفاطمه مفعول است   ومفعول باید منصوب باشد.

ما در زبان عربی (را) نداریم واین کلمه را فقط در ترجمه به کار می بریم.

مثال 

ذَهَبَ    المعلمُ       اِلی       المدرسهِ

فعل    فاعل ومرفوع   حرف جر   مجرور به حرف جر

 ذَهَبَت    المعلمَهُ          اِلی      المدرسهِ

فعل  فاعل ومرفوع   حرف جر   مجرور به حرف جر

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه