امروز جمعه 02 آذر 1403 http://aghaghia.cloob24.com
0

بیت 1:

کودکی از جمله آزادگان         رفت برون با دو سه همزادگان

معنی: کودکی از خانواده ی انسان های نجیب و اصیل با دو سه نفر از هم سن و سالهای خودش، برای بازی کردن، بیرون رفت.

لغت: از جمله ی: از گروه، از مجموعه ی / آزدادگان: ج آزاده، اصیل و نجیب، جوانمرد / همزادگان: ج همزاد، هم سن و سال

نکته ی دستوری: کودکی: ساده («ی» در کودکی نکره است.)/ آزادگان و همزادگان: جمع

بیت 2:

پای چون در راه نهاد آن پسر    پویه همی کرد و درآمد به سر

معنی: وقتی که آن پسر بچّه شروع به حرکت و دویدن کرد، با سر به زمین خورد.

لغت: پویه کردن: دویدن، پوییدن

آرایه: پا و سر مراعات نظیر / پسر و سر: جناس / پای در راه نهادن و به سر در آمدن: کنایه

نکته ی دستوری: پویه: مشتق (پوی + ه)

بیت 3:

پایش ازآن پویه درآمد زدست  مهردل ومهره پشتش شکست

معنی: به هنگام دویدن، کنترل خود را از دست داد و مهره ی کمرش شکست و علاقه اش به بازی از بین رفت.

لغت: مهر: عشق و علاقه / مهره ی پشتش: ستون فقرات

آرایه: پا زدست درآمدن، کنایه از بی اختیار شدن، کنترل از دست رفت / پا، دست و دل: مراعات نظیر / مهر دل شکست: کنایه

بیت 4:

 شد نفس آن دو سه هم سال او   تنگ تر از حادثه ی حال او

معنی: به خاطر این حادثه (زمین خوردن آن کودک) آن دوستان هم سن و سالش، احساس ناراحتی و اندوه می کردند.

آرایه: تنگ شدن نفس: کنایه از احساس ناراحتی و اندوه کردن / حال و سال: جناس

نکته ی دستوری: دو سه هم سال: ترکیب وصفی (دو و سه، صفت پیشین شمارشی هستند.)

تنگ تر: صفت تفضیلی

بیت 5:

آن که ورا دوست ترین بود گفت    در بن چاهیش بباید نهفت

معنی: نزدیک ترین دوستش گفت: باید او را در داخل چاهی عمیق، بیندازیم.

لغت: بن: عمق، ته / نهفت: پنهان کرد

نکته دستوری: دوست ترین: صفت عالی / «َ ش» در چاهیش: مفعول / و را: مخفف او را

بیت 6:

تا نشود راز چچو روز آشکار       تا نشویم از پدرش شرمسار

معنی: تا این حادثه برای کسی آشکار نشود و ما پیش پدرش شرمنده نشویم.

آرایه: راز و روز: جناس / تکرار «ر»: واج آرایی / راز مانند روز: تشبیه

نکته دستوری: چو: حرف اضافه و روز: متمم / آشکار: دو تلفّظی (آشکار – آشِکار) / «َ ش»

در پدرش: مضاف الیه

بیت 7:

عاقبت اندیش ترین کودکی        دشمن او بود از ایشان یکی

معنی: یکی از بچّه هایی که دشمن او بود، کودکی آینده نگر و زیرک بود.

لغت: عاقبت اندیش: آینده نگر

نکته دستوری: عاقبت اندیش ترین: صفت عالی و از نظر ساخت، مرکّب است. (پسوند «ترین»، در ساخت کلمه تأثیری ندارد.)

بیت 8:

گفت:«همانا که درین همرهان   صورت این حال نماندنهان»

معنی: آن کودک آینده نگر گفت قطعا این موضوع در میان این دوستان همراه، پنهان نمی ماند.

توجه: همرهان: مخفّف همراهان و درین: مخفّف در این، است.

بیت 9:

چون که مرازین همه دشمن نهند   تهمت این واقعه برمن نهند

معنی: چون که از میان همه ی بچّه ها، مرا دشمن او می دانند، پس به من بد گمان می شوند.

لغت: تهمت: گمان بد، افترا / واقعه: حادثه، اتّفاق

بیت 10:

زی پدرش رفت و خبردار کرد     تا پدرش چاره ی آن کار کرد

معنی: به سوی پدرش رفت و او را از ماجرا آگاه کرد تا این که پدرش برای آن کار، چاره ای بیندیشد.

لغت: زی: به سوی

نکته دستوری: زی (به سوی): حرف اضافه / «َ ش» در پدرش: مضاف الیه / خبردار: مرکّب

بیت 11:

هر که در اوجوهر دانایی است   بر همه چیزش توانایی است

معنی: هرکسی که در او گوهر دانایی وجود دارد، توانایی انجام هر کاری را دارد.

لغت: جوهر: گوهر

نکته دستوری: زی (به سوی): حرف اضافه / «َ ش» در پدرش: مضاف الیه / خبردار: مرکّب

معنی: هر کسی که در او گوهر دانایی وجود دارد، توانایی انجام هر کاری را دارد.

لغت: جوهر: گوهر

نکته دستوری: «است» در مصراع اول به معنی وجود دارد، فعل غیر اسنادی است.

بیت 12:

دشمن دانا که غم جان بود     بهتر از آن دوست که نادان بود

معنی: دشمن دانایی که سبب غم و اندوه انسان باشد، از دوست نادان بهتر است.

آرایه: دشمن و دوست: تضاد / بیت ضرب المثل است. / تکرار «ن»: واج آرایی

نکته دستوری: بیت از سه جمله تشکیل شده است. / در بهتر از آن دوست، فعل «است» حذف شده / بهتر: صفت تفضیلی است که نقش مسندی دارد.

تاریخ ادبیات

مخزن الاسرار: مثنوی مخزن  الاسرار، سروده ی نظامی گنجوی و در حدود 2260 بیت در اخلاق و مواعظ و حکم است که در حدود سال 570 ه. ق به اتمام رسید