امروز پنجشنبه 01 آذر 1403 http://aghaghia.cloob24.com
0
گروه اسمی یکی از ارکان یا اجزای جمله است که می تواند یک کلمه یا بیش از یک کلمه باشد .

مانند :  

آن مرد توانای زحمتکش / مرد توانای زحمتکش / مرد توانا / مرد 

در تمام موارد بالا هر بخش یک گروه اسمی است . 

توجه: در یک گروه اسمی وجود هسته اجباری است ولی وجود وابسته اجباری نیست .

راه تشخیص هسته در گروه اسمی 

قبل از واژه هسته ( کسره ) نمی آید یعنی واژه هایی که بعد از ( کسره ) می آیند وابسته هستند . 

مانند : 

کشف حقیقت هستی   /   همین مردان  بزرگ 

( کشف ) و ( مرد)  هر دو هسته هستند و ( حقیقت ) و ( ان علامت جمع ) وابسته پسین هستند.

وابسته های گروه اسمی بر دو دسته هستند

1- وابسته های پسین  که بعد از هسته قرار می گیرند . 

2- وابسته های پیشین که قبل از هسته قرار می گیرند. 

-------------------------------------------------------------------------------------------------

وابسته های پسین که بعد از هسته( اسم) واقع می شوند اسم رابا مفاهیمی چون( اشاره )

( شمارش ) ( پرسش ) ( تعجب ) و ( مبهم ) وصف می کنند . 

وابسته های پسین عبارتند از

1- ( ی ) نکره  

2- نشانه های جمع 

3- صفت شمارشی ترتیبی  نوع دوم 

4- مضاف الیه  

5- صفت بیانی 

در این درس فقط ( صفت بیانی ) توضیح داده می شود و مابقی وابسته های پسین درسال های آینده تدریس می شود.

صفت بیانی : هر گاه کلمه ای  بعد از اسم بیاید که درباره چگونگی ویژگی های اسم توضیحاتی را بیان کند ( صفت بیانی ) نامیده می شود . 

مانند: 

دانشجوی کوشا / راه دشوار / دوستان زحمتکش 

که کوشا و دشوار و زحمتکش  صفت بیانی و وابسته پسین  می باشند که بعد از اسم واقع شده اند و ویژگی اسم رابیان می کنند. 

وابسته های پیشین عبارتند از : 

1- صفت اشاره 

2- صفت پرسشی 

3- صفت تعجب 

4- صفت شمارشی 

5- صفت مبهم 

6- صفت عالی ( برترین ) 

صفت اشاره : کلمه ایی که قبل از اسم قرار می گیرد مانند :این ،آن،همین ،همان ، چنان ،چنین و ..

مانند : این گونه کتاب ها کمک خوبی برای انسان ها هستند .

این گونه ( صفت اشاره ) و کتاب ( هسته ) 

صفت  پرسشی : اگر وازه هایی مانند: چگونه ، چه طور ،چند ، کدام ، کدامین ، چه مقدار ، چه و هیچ  قبل از اسم قرار بگیرند  صفت پرسشی و وابسته پیشین می باشند  . 

مانند : شماکدام روز به دنیا آمده اید؟ 

کدام ( صفت پرسشی ) روز ( هسته ) 

صفت تعجب : اگر قبل از اسم کلمه های ( چه ) و ( چه قدر ) و ( عجب ) قرار گیرد و مفهوم تعجب و احساس و عاطقه گوینده را در باره اسم بیان کند صفت تعجب و وابسته پیشین هستند. 

مانند : عجب صبری درکارها دارید !

عجب ( صفت تعجب ) و صبری ( هسته ) 

صفت شمارشی : که به دو قسمت تقسیم می شود صفت شمارشی اصلی که همان عددها هستند وصفت شمارشی ترتیبی که با پسوند ( ُمین ) ساخته می شود . 

مانند: دومین کتاب من  ( دومین) صفت شمارشی ترتیبی و وابسته پیشین و ( کتاب ) هسته 

یک گل به من داد. ( یک) صفت شمارشی اصلی و وابسته پیشین  و ( گل ) هسته 

صفت مبهم: صفتی که قبل از اسم واقع می شود نوع و یا چگونگی یا شمار یا مقدار اسمرا به طور نامعین نشان می دهد . کلماتی مانند ( هر، همه ، دیگر ، فلان ، هیچ ، برخی ، خیلی ، کم ، بسیاری ، بعضی ، چند،   چندان ، چندین ) 

مانند : این قباله  فلان زمین است . ( فلان ) صفت مبهم و وابسته پیشین ( زمین) هسته

---------------------------------------------------------------------------------------------

صفت برتر ( تفضیلی ): این صفت دوچیز را با هم مقایسه می کند  و یکی را بر دیگری برتری می دهد.

مانند : زهرا  با حجابتر  از مریم است . 

در این جمله زهرا با مریم مقایسه می شود که زهرا از مریم از نظر حجاب بهتر است.

صفت برترین ( عالی ) :این صفت برای مقایسه  یک چیز  به چند چیز به کار می رود. 

مانند: مرحوم تختی ، دلیرترین پهلوان بود . 

در این جمله مرحوم تختی را با پهلوانان دیگر مقایسه می کند که از نظر دلیری از دیگر پهلوانان دلیرتر است . 

صفت ساده : این صفت بدون نشانه به کار می رود .

مانند : موج های پریشان تو را می شناسند . 

که دراین جمله  ( پریشان ) صفت ساده می باشد. 

در درس نمودار صفت های سنجشی را بیان کرده است؛ که در کتاب مشخص است در یک ستون صفت ساده ، در یک ستون صفت ترتر و در ستون آخر صفت برترین را آورده است . 

--------------------------------------------------------------------------------------------------

گروه فعلی زمان حال ( مضارع ) 

درگذشته خواندیم که هر فعل دارای بن و شناسه هستند . 

بن فعل : جزء ثابت  و تغییر ناپذیر است که درساخت های شش گانه فعل ها می آید و مفهوم و پیام اصلی فعل را در بر دارد وهر یک از فعل های فارسی دو بن دارند : بن ماضی و بن مضارع 

شیوه ساخت بن ماضی  

با حذف ( ن) از آخر ( مصدر )  بن ماضی ساخته می شود. مانند ( گفتن )  با حذف ( ن )  می شود ( گفت ) که بن ماضی می باشد. 

خوردن : خورد  /  زدن : زد / بردن : برد / دویدن: دوید

شیوه ساخت  بن مضارع 

بن ماضی را به فعل امر می بریم و بعد (ب) از اول آن حذف م کنیم مانند :  دیدن که می شود ( دید

فعل امر ( ببین)  وقتی ( ب ) را برداریم می شود ( بین) که بن مضارع می باشد . 

 

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه