امروز سه شنبه 06 آذر 1403 http://aghaghia.cloob24.com
0

ای نام تو بهترین سر آغاز

بی نام تو نامه کی کنم باز

ای یاد تو مونس روانم

جز نام تو نیست بر زبانم

ای کار گشای هرچه هستند

نام تو کلید هرچه بستند

ای هیچ خطی نگشته ز اول

بی حجت نام تو مسجل

ای هست کن اساس هستی

کوته ز درت دراز دستی

ای هست بر طریق چونی

دانای برونی و درونی

ای هرچه رمیده وا رمیده

در کن فیکون تو آفریده

ای محرم عالم تحیر

عالم ز تو هم تهی و هم پر

ای تو به صفات خویش موصوف

ای نهی تو منکر امر معروف

ای مقصد همت بلندان

مقصود دل نیازمندان

ای سرمه کش بلند بینان

در باز کن درون نشینان

ای بر ورق تو درس ایام

ز آغاز رسیده تا به انجام

صاحب توئی آن دگر غلامند

سلطان توئی آن دگر کدامند

از آتش ظلم و دود مظلوم

احوال همه تراست معلوم

هم قصه نانموده دانی

هم نامه نا نوشته دانی

از ظلمت خو رهاییم ده

با نور خود آشناییم ده

نظامی

0

تا دامن از من کشیدی ای سر و سیمین تن من

هر شب ز خونابه دل پر گل بود دامن من

جانا رخم زرد خواهی جانم پر از درد خواهی

دانم چه ها کرد خواهی ای شعله با خرمن من

بنشین چو گل درکنارم تا بشکفد گل ز خارم

ای روی تو لاله زارم وی موی تو سوسن من

ای جان و دل مسکن تو خون گریم از رفتن تو

دست من و دامن تو اشک غم و دامن من

من کیستم بی نوایی با درد و غم آشنایی

هر لحظه گردد بلایی چون سایه پیر امن من

قسمت اگر زهر اگر مل بالین اگر خار اگر گل

غمگین نباشم که باشد کوی رضا مسکن من

گر باد صرصر غباری انگیزد از هر کناری

گرد کدورت نگیرد آیینه روشن من

تا عشق و رندیست کیشم یکسان بود نوش و نیشم

من دشمن جان خویشم گر او بود دشمن من

ملک جهان تنگنایی با عرصه همت ما

خلد برین خار زاری با ساحت گلشن من

پیرایه خاک و آبم روشنگر آفتابم

گنجم ولی در خرابم ویرانه من تن من

ای گریه دل را صفا ده رنگی به رخسار ما ده

خاکم به باد فنا ده ای سیل بنیان کن من

وی مرغ شب همرهی کن زاری به حال رهی کن

تا بردلم رحمت آرد صیاد صید افکن من

رهی معیری

0

اسم جامد و اسم مشتق

اسمها دارای تقسیمات گوناگونی هستند یکی از این تقسیمات، تقسیم اسم به جامد و مشتق است.

جامد و مشتق

اسم جامد: اسمی است که از کلمه ی دیگر گرفته نشده است مانند: شمس، بیت، خروج، ذهاب.

اسم مشتق: اسمی است که از کلمه ی دیگر گرفته شده است مانند عالِم، معلوم، معلّم، علیم که همگی از سه حرف اصلی «ع ل م»گرفته شده اند.

• اسم جامد بحث خاصی ندارد ولی بهتر است بدانیم که این اسمها دو دسته اند: 1.اسم جامد مصدری(که شامل تمام مصدرهای ثلاثی ورباعی مجرد ومزید می شود مانند کتابه،انقلاب،تکذیب و...) 2.اسم جامد غیر مصدری (که شامل اسمهایی است که از کلمه ی دیگر گرفته نشده اند و مستقیماً از حروف الفبا گرفته شده اند مانند:رجل،نجم،ید و.....)

اسم مشتق:

اسمهای مشتق هشت دسته اند: اسم فاعل، اسم مفعول، صفت مشبه، اسم مبالغه، اسم تفضیل، اسم زمان، اسم مکان، اسم الآله(اسم ابزار)

اسم فاعل: بر انجام دهنده ی کار یا دارنده ی حالتی بودن دلالت می کند و معادل آن در فارسی معمولاً (صفت فاعلی) یا (اسم فاعل) است.مانند:ناصِر(یاری کننده)، مُنذِر (هشدار دهنده).

اسم فاعل را هم می توان از فعل ثلاثی مجرد ساخت وهم از ثلاثی مزید.

اسم فاعل از ثلاثی مجرد: بر وزن فاعل ساخته می شود(به این صورت که یک الف، بعد از اولین حرف اصلی اضافه می کنیم پس اسم فاعل نَصَرَ می شود: ناصِر، کَتَبَ می شود: کاتِب

اسم فاعل از ثلاثی مزید: 1.مضارع آن فعل را می نویسیم 2.به جای حرف مضارعه، میم مضموم (مُ) می گذاریم 3.عین الفعل را مکسور (کسره دار) می کنیم. مُعلِّم

اسم مفعول: بر انجام شدن یا واقع شدن دلالت می کند ومعادل آن در فارسی معمولاً (صفت مفعولی) یا (اسم مفعول) است مانند: مَنصور (یاری شده)،مُحترَم(احترام شده).

اسم مفعول را هم می توان از فعل ثلاثی مجرد ساخت و هم از ثلاثی مزید.

اسم مفعول از ثلاثی مجرد: بر وزن مفعول ساخته می شود،به این صورت که یک میم مفتوح(مَ) به اول کلمه و یک (واو)به عنوان چهارمین حرف کلمه(بعد از عین الفعل) اضافه می کنیم. پس اسم مفعول نَصَرَ می شود: مَنصور.کَتَبَ می شود: مَکتوب

اسم مفعول از ثلاثی مزید: 1.مضارع آن فعل را می نویسیم 2.به جای حرف مضارعه، میم مضموم (مُ) می گذاریم 3.عین الفعل را مفتوح (فتحه دار) می کنیم.

به طور مثال می خواهیم از فعل إحتَرَمَ اسم مفعول بسازیم:

إحترمَ / یَحتَرِمُ / مُحتَرم / مُحتَرَم

نکته: در ترجمه ی اسم مفعول گاهی از پسوند (شدن) استفاده می کنیم مانند: مُستضعَف (ضعیف نگاه داشته شده)

صفت مشبه:

می توان گفت صفت مشبه همان صفت ساده ی فارسی است.

وزنهای مشهور آن عبارتند از:

فعیل: شریف /  فَعْل:صَعْب /  فَعِل:خَشِن  / فَعْلان: عَطْشان /  فَعَل: حَسَن

علاوه بر اینها،موارد زیر نیز از وزنهای صفت مشبه به حساب می آیند:

أفعَل:أحمَر فَعلاء:حَمراء

نکته: وزن أفعَل در صفت مشبه برای بیان رنگها(ونیز بیان عیب وزینت) به کار می رود واین با وزن أفعَل در اسم تفضیل متفاوت است.ضمن اینکه وزن مؤنث این دو نیز با هم متفاوت است.(وزن فَعلاء صفت مشبه است و وزن فُعلی اسم تفضیل).

اسم مبالغه:

اگر صفتی در انسان زیاد باشد یا انسان زیاد به آن بپردازد آن را مبالغه به حساب می آوریم.

وزنهای اسم مبالغه: فَعّال: صبّار(کسی که زیاد صبر می کند) فَعّاله: علّامه(کسی که زیاد می داند)

نکته: حرف (ه) در انتهای وزن فعّاله نشانه کثرت وزیاد بودن است و علامت مؤنث نیست.

اسم تفضیل:

اسم تفضیل نمایانگر کمتر یا زیادتر بودن صفتی در فردی یا شیئی نسبت به دیگری است.

اسم تفضیل در عربی معمولا بر وزن أفعَل می آید ودر مؤنث گاهی بر وزن فُعلی به کار می رود.

أفعَل: أحسَن(نیکوتر) أکبَر(بزرگتر) فُعلی: حُسنی، کُبری

نکته ها:

1.اسم تفضیل دو معنی (تر) و(ترین) دارد.اگر بعد از آن، حرف (مِن) بیاید به صورت (تر) ترجمه می شود.(محمّد أکبرُ مِن علیّ:محمد بزرگتر از علی است).

ولی اگر بعد از آن حرف (مِن)نیاید و اسم تفضیل، مضاف واقع شود معمولا به صورت (ترین) ترجمه می شود:

أحسَنُ القِصَص: بهترین داستان

2.هر گاه دو طرف مقایسه، مؤنث باشند از وزن أفعَل یا فُعلی استفاده می کنیم.(فاطمهُ أکبرُ مِن حمیده: فاطمه بزرگتر از حمیده است)

3.کلمه ی (خیر) اگر به معنی بهتر یا بهترین باشد وکلمه ی (شر) اگر به معنی بدتر یا بدترین باشد،اسم تفضیلند مانند: محمدٌ خیرُ الناسِ (محمد، بهترین مردم است).

برای تشخیص بهتر این مورد بهتر است بدانیم که هرگاه پس از کلمات خیر وشر،حرف جر(لِ) یا(مِن) ویا مضاف الیه بیاید آنها را اسم تفضیل به شمار می آوریم. الصدقُ خیرٌ لکَ _علیّ خیرٌ منه _ محمدٌ خیرُ الناسِ

4.کلماتی از قبیل أشدّ، أعزّ، أحبّ،....بر وزن أفعل واسم تفضیلند.

اسم زمان و اسم مکان:

اسم زمان واسم مکان بر زمان ومکان وقوع فعل دلالت می کنند.این دو اسم دارای وزنهای یکسانی هستند.وهر دو بر وزنهای(مَفعَل و مَفعِل و مَفعَله) می آیند.

مَفعَل: مَکتَب،مَعبَد /  مَفعِل:مَغرِب، مسجِد  / مَفْعَلَه: مدرسَه   مزرعه

اسمهایی مانند «البیت، الارض، الصف، و.... که بر مکان دلالت می کنند اما بر سه وزن فوق نیستند، اسم مکان نمی باشند اسم الآله:(اسم ابزار)

اسم آلت بر ابزار و وسایل انجام کار دلالت می کند.وبر سه وزن(مِفعَل،مِفعَلَه،مِفعال)می آید.

مِفعَل:مِقبَض(دستگیره) مِفعَله:مِطرَقَه (چکش) مِفعال:مِفتاح(کلید)

دقت داشته باشید در تستها معمولا جمع مکسر کلمات می آید و نوع کلمه خواسته می شود در اینصورت مفرد کلمه را در نظر می گیریم و نوع آنرا مشخص می کنیم مثلا کلمه " الشعراء" مفردش، شاعر و اسم فاعل است. أفاضل مفردش أفضل و اسم تفضیل است بنابراین نوع کلمه با توجه به مفردش، مشخص می شود.

0

اسم نکره و اسم معرفه و انواع آن (عربی 11)

نکره اسمی که بر شخص و شیء شناخته شده دلالت نکند. مثل   رجلٌ -  کتابٍ

تذکر: تنوینی که بر سر اسامی عام می اید نشانه نکره است.   مدرسه ً- قلمٌ

انواع معارف (اسمهای معرفه): معرفه ها به 6 دسته تقسیم می شود عبارتند از:

معارف شش بود مضمر، اضافه         علم، ذواللام، موصول و اشاره 

1- معرفه به علم: اسامی خاص انسانها، شهرها، کشور ها، استانها، قاره ها، کوهها، رودها، کتب آسمانی وهر مورد خاص معرفه (عَلَم)هستند.محمد- جاجرم – ایران – القران – البرز 

دقت کنید: معرفه یا نکره بودن اسمهایی مانند «حمید، مجید ، علی، محسن و.......» که می توانند بعنوان  صفت برای یک اسم نکره واقع شوند را باید در جمله تشخیص داد. 

جاء محسن (محسن در اینجا معرفه(علم)است /

احدث رجلٌ محسنٌ مسجداً(در این جمله «محسن» نکره است:صفت برای  اسم نکره ی«رجل»

2- معرفه (ضمیر): تمامی ضمائر (چه منفصل چه متصل) معرفه هستند. ضمایر به دو دسته کلی تقسیم می شوند 1- منفصل (جدا)2-متصل (پیوسته)

1- ضمایر منفصل: به ضمایری گفته می شود گه در جمله به تنهایی ومستقل بکارمی روند و خود به دو دسته تقسیم می شوند

الف- منفصل مرفوع –مانند (هو –هما-هم-هی -...)این ضمایر در جمله معمولا ً نقش  مبتدا را دارند چون مبتدا پیوسته مرفوع است به همین دلیل به این ضمایر منفصل مرفوع گفته می شود.

تذکر: ضمایر منفصل مرفوع اگر مر جع آن غیر عاقل باشد بصورت اسم اشاره این وآن ترجمه می شود.   

ب- منفصل منصوب: عبارتند از: (ایّاه – ایّاهما- ایّاهم-و.....) این ضمایر در جمله معمولا نقش مفعول را دارد وچون مفعول پیوسته منصوب است به همین دلیل به این ضمایر منفصل منصوب گفته می شود. ایّاک نعبد 

2- ضمایر متصل: به ضمایری گفته می شود که در جمله به کلمات دیگری چسبیده باشد وبردو دسته تقسیم می شود

وبردو دسته تقسیم می شود

الف- متصل مرفوع: به ضمایری گفته می شود که به آخر فعل ماضی،امر، فعل مضارع (قبل از ن مثنی و جمع) متصل هستند دقت شود در دو صیغه جمع مونث (یکتبنَ و تکتبنَ) خود «ن» ضمیر است

دقت شود ضمایر متصل مرفوعی در کنکور بعنوان معرفه، شناخته و شمرده نمی شوند.

عبارتند از(ا  و ن       / ی          / -تَ- تما- تم-تِ-تما –تنّ ت- نا) 

ماضی- مضارع – امر /   مضارع –امر/            مخصوص ماضی

کتبا   کتبوا ...

تذکر:این ضمایر هرگاه به فعل معلوم متصل شوند نقش فاعل را دارند واگر به فعل مجهول متصل شوند نقش نائب فاعل را دارند واگر به افعال ناقصه متصل شوند نقش اسم فعل ناقصه را دارند  چون فاعل ونائب فاعل و اسم افعال ناقصه  پیوسته مرفوع هستند به همین دلیل به این ضمایر متصل مرفوع گفته می شود. کتبتم الدرس (تم) فاعل ومرفوع    ضُربنا   (نا) نائب فاعل    کنتم مومنین  (تم) اسم فعل ناقصه 

ب- متصل منصوب ومجرور(متصل به هر سه قسم کلمه) عبارتند از (ه- هما- هم- ها – هما..) این ضمایر به هر سه قسم کلمه(اسم- فعل –حرف)  متصل می شود اگر به فعل متصل شوند نقش مفعول را دارند واگر به اسم  متصل شوند نقش مضاف الیه را دارند ومجرور هسند و اگر به حرف جر متصل شوند مجرور به حرف جر هستند واگر به حرف مشبهه متصل شوند نقش اسم حرف مشبهه ومنصوب هستند .

مثال: کتبه سعید  انّهم غالبون  السلام علیکم    هذا کتابک

3-معرفه به موصول: تمامی موصولات معرفه هست

اسم موصول: اسمی است که قسمتی از جمله را به قسمت دیگر وصل می کند وبر دو قسمت تقسیم می شود

الف – موصول خاص: 

الّذی(مفرد مذکر) کسی که، که

اللذان- اللذین(مثنی مذکر) کسانی که، که

الذین (جمع مذکر) کسانی که،که

التی (مفردمونث)کسی که، که

اللتان – اللتین(مثنای مونث) کسانی که، که 

اللاتی(جمع مونث) کسانی که،که

ب- موصول عام (مشترک)عبارتنداز:

مَن (کسی که، کسانی که)

ما (آن  چیزی که، آن چیز هایی که،آنچه)

من   (کسی که- کسانی که) ما  (آن چیزی که، آن چیزهایی که) 

نکته: موصول خاص به این دلیل مو صول خا ص نامیده می شود که برای مفرد – مثنی – وجمع وهمچنین برای مذکر ومؤنث با لفظ مخصوصی بکار می رود.اما موصول عام برای برای مفردومثنی وجمع ومذکر ومونث بصورت یکسان بکار می رود.اما من برای عاقل(انسان) و ما برای غیر عاقل(حیوان واشیاء)بکار میرود.

صله موصول:جمله یا شبه جمله (جارومجرور یا ظرف)که بعد از اسم موصول می آیند ومعنای آنرا کامل می کند صله نام دارد  مثال:نجح التلمیذ الذی یقرأ الدرس

نکته: موصول خاص در وسط جمله(بعد از اسم ال دار) بمعنای که می باشد

4- معرفه به اسم اشاره:تمامی اسمهای اشاره معرفه اند

هذا(این) مفرد مذکر

هذان – هذین(اینها)مثنای مذکر

هؤلاء(اینها) جمع مذکر و مونث

هذه(این)مفرد مونث

هاتان  هاتین(اینها)مثنای مونث

هؤلاء(اینها)     

ذلک(آن)    مفرد مذکر     

اولئک(آنها)جمع مذکر و مونث

تلک (آن)مفرد مونث

اؤلئک(انها) جمع مذکر و مونث

تذکر 1- هؤلاء واولئک برای مذکر ومونث یکسان بکار می رود  هؤلاء النساء    هولاء الرجال 

تذکر 2- هرگاه بعد از اسم اشاره اسم ال دار بیاید اسم اشاره بصورت مفرد ترجمه می شود.  هولاءالتلامیذ محترمون  این دانش آموزان محترم هستند.     اما اگر بعد از آن اسم   ال  دار نیاید، اسم اشاره طبق صیغه خودش ترجمه می شود.مثل: هؤلاء تلامیذ      اینها دانش آموزانند

تذکر 3- هنا  وهناک  (اسم اشاره به مکان می باشند)اولی برای مکان  نزدیک ودومی برای مکان دور بکار می رود.

تذکر 4- هنا وهناک اگر در نقش خبر باشد بمعنای (وجود دارد) می باشد.                                                         هناک اسئله                سؤلاتی وجود دارد.

تذکر 5- برای جمع های غیر عاقل اسم اشاره بصورت مفرد مؤنث بکار می رود.  تلک الکتب مفیده     

5-   معرفه به ذو اللام (معرفه به ال): هر اسم نکره ای که   ال  بگیرد   معرفه  ال  گفته می شود.مسجدٌ / المسجد  تذکر: تنوینی  که بر اسامی علم می آید نشانه نکره نیست.مثل   علی ٌ و همچنین حرف  ال  که بر سر اسم های علم می آید  نشانه معرفه بودن  آن نیست   مثل القرآن  الحسین   معرفه به علم

6- معرفه به اضافه: هرگاه اسم نکره ای به یکی از 5 معرفه فوق اضافه شود،آن اسم نکره نیز معرفه می گردد. که به آن معرفه به اضافه گویند    مثال تلمیذ المدرسه ِ

تذکر 1- اسم مضاف به  معرفه،معرفه است  واسم مضاف به نکره،نکره است.کتاب علیٍ ٍ(کتاب   معرفه به اضافه)    کتاب معلم  ٍ (کتاب نکره می باشد)  سیدا شباب اهل الجنه(همه کلمات معرفه می باشند) 

تذکر 2- معرفه ونکره مخصوص اسم هستند  پس بنا براین فعلها وحروف جزء معرفه ونکره به حساب نمی آیند.

تذکر3- اگر اسمی جزء شش معرفه فوق نباشد نکره است.هر چند تنوین نداشته باشد. مثل اسامی شرط  واستفهام     (کیف – این – من- و...)

تذکر 4- اسم های جمع مذکر سالم و اسم مثنی،اگر ال نگیرد و مضاف معرفه واقع نشوند،نکره هستند

متال: معلمون              / معلمان            /   مسلمین  نکره هستند

نکره:  اسمی که بر شخص وشیء شناخته شده دلالت نکند. مثل   رجلٌ -  کتابٍ

هر اسمی که جزء 6 گروه معارف  نباشد نکره است – خواه تنوین داشته باشد یا نداشته باشد.

نکته:

در ترجمه اسم های نکره معمولاً از «ی و یک» استفاده می کنیم.

قراتُ مقاله فی مجلّه: مقاله ای را در یک مجلّه خواندم.

تذکر: تنوینی که بر سر اسامی عام می اید نشانه نکره است.  مدرسه ً- قلمٌ

0

جملات اسمیه و فعلیه

جملات در زبان عربی به دو صورت به کار می روند

اسمیه و فعلیه

جمله اسمیه دو رکن اصلی دارد: مبتدا + خبر

الطّبیبُ یَفحَصُ المَریضَ

الحِرباءُ یَستطیعُ أن تدیرَ عَینیها

الغُرابُ جاسوسُ الغابه

ارکان جمله فعلیه : فعل + فاعل + مفعول

یکتبُ الطالبُ درسَه

یَفحَصُ الطَّبیبُ المریضَ

جمله اسمیه چیست؟

جمله ای که با اسم شروع شود جمله اسمیه نام دارد

جمله اسمیه در زبان عربی از 2 قسمت اصلی تشکیل شده است

مبتدا  +  خبر

مبتدا: اسمی است که در ابتدای جمله اسمیه واقع شده و مرفوع می باشد.

علامتهای رفع:در اسم مفرد و اسم جمع مکسر و اسم جمع مونث سالم: ضمه  ُ  یا تنوین رفع   ٌٌ

در اسم مثنی: انِ   /    در اسم جمع  مذکر سالم: ونَ-

مثال: الطّالب ُ مُجتهد ٌٌ    /   الطّالبانِ ُمجتهدانِ   / الطّالبونَ مجتهدونَ

الطّالبات ُ مجتهدات ٌٌ

مبتدا می تواند اسم خاص یا اسم دارای ال یا تنوین، ضمیر منفصل یا اسم اشاره باشد.   مثال:

محمدٌ رسولُ الله  /   الطالبُ یکتبُ تمارینَهُ  / هوَ طبیبٌ /

ذلکَ کتابٌ

خبر:کلمه یا کلماتی که در باره مبتدا، خبر می دهد تا معنای مبتدا را کامل کند، خبر می گویند که مرفوع  می باشد

انواع خبر

خبر به یکی از سه صورت ذیل در جمله اسمیه می آید

مفرد (اسم): الطالبُ ناجحٌ 

جمله فعلیه(فعل): الطالبُ یجتهد

شبه جمله(جارومجرور یا ظرف): الطالب فی المدرسه 

راه تشخیص خبر در جمله، دقت در معنای جمله است و باید کلمه ای را به عنوان خبر  در نظر بگیریم که کامل کننده معنای مبتدا باشد     

اما در جملات فعلیه: ما می بایست به دنبال چه نقشهایی باشیم. در جملات فعلیه: همیشه دو رکن فعل وفاعل وجود دارند ولی گاهی ممکن است این جملات مفعول هم داشته باشند.

 به جملاتی که با فعل شروع شده باشند جمله فعلیه می گویند   

واز ارکان اصلی وثابت آن فعل وفاعل می باشد. اگر فعل جمله، متعدی (گذرا به مفعول) باشد، جمله ی فعلیه، نیازمند مفعول است.

یَفحَصُ الطََّبیبُ المریضَ  (یَفحَصُ: فعل  /  الطََّبیبُ: فاعل  / المریضَ: مفعول) 

فعل در ابتدای جمله، بصورت مفرد می آید هر چند فاعل آن مثنی یا جمع باشد

مثال: ذَهَبَ الغوّاصونَ الی اعماق البحار

ذَهبَت الطالباتُ الی الجامعه

فعل و فاعل از نظر جنس(مذکر یا مونث بودن) مانند یکدیگرند

فاعل: مرفوع است

که علامتهای رفع قبلا بیان شد.

علامتهای رفع:در اسم مفرد و اسم جمع مکسر و اسم جمع مونث سالم: ضمه  ُ  یا تنوین رفع   ٌٌ

در اسم مثنی: انِ   /   در اسم جمع مذکر سالم: ونَ

یَستَعملُُ الاَطبّاءُ الأعشابَ الطّبّیّهَ لِعِلاجِ بَعضِ الأمراضِ

یَفحَصُ الطََّبیبانِ المریضَ  /   إجتَمَعَ المسلمونََ فی المسجد 

مفعول: اسمی منصوب است که معمولاً پس از فاعل به کار می رود.و اعراب آن منصوب است.

علامتهای نصب:در اسم مفرد و اسم جمع مکسر:فتحه َ یا تنوین نصب ً

در اسم مثنی: ینِ    /    در اسم جمع  مذکر سالم: ینَ

و در اسم جمع مونث سالم: کسره      ِ     یا تنوین علامت نصب می باشد.

مثال: بَشَّر اللهُ المومنَ بالجنّهِ  /  بَشَّر اللهُ المومنَینِ بالجنّهِ  /   بَشَّر اللهُ المومنینَ بالجنّهِ  /  بَشَّر اللهُ المومناتِ بالجنّهِ 

مضاف الیه، صفت، مجرور به حرف جر: می توانند در هر دو نوع جمله اسمیه و فعلیه وجود داشته باشند.

جارومجرور: از اجزای غیر ثابت جملات فعلیه و اسمیه می باشد

جار حرفی است.

که قبل از اسم به کار می رود و آن را مجرور می کند

مِن- فی- اِلی – عَلی – کَ – حتی – ب - ل -........)

مجرور اسمی است.

که پس از حرف جر به کار می رود

جار و مجرور معمولاً در آخر جمله به کار می روند.

علامتهای جر در اسم مفرد و اسم جمع مکسر و اسم جمع مونث سالم: کسره  یا تنوین جر      ٍ     است.

در اسم مثنی: ینِ     /    در اسم جمع مذکر سالم: ینَ

مثال: سَلّمتُ علی المجاهدِ  / سَلّمتُ  علی المجاهدینِ /  سَلّمتُ  علی المجاهدینَ   

در جملات فعلیه آنچه مهم است این است که فاعل (انجام دهنده کار) همیشه بعد از فعل قرار می گیرد.

و اگر این اسم که دارد کاری را انجام می دهد، قبل از فعل آمد دیگر فاعل نیست.

مانند: رجعَ الطالبونَ من السفره  العلمیه

یا رجعت الطالباتُ من السفره العلمیه

هر جمله فعلیه حتماً دارای فعل و فاعل است.

ولی ممکن است مفعول یا جار ومجرور نداشته باشد 

یا اینکه هر دو آنها را داشته باشد یا اینکه یکی از آنها را داشته باشد

اینک به توضیح و تعریف هر یک از ارکان جمله فعلیه می پردازیم

فعل: کلمه ای است که بر انجام کار یا روی دادن حالتی در یکی از زمان ها (گذشته- حال- آینده)دلالت می کند

فاعل: کلمه ای است که انجام دهنده کار است یعنی کار یا عملی از او سر می زند واعراب آن مرفوع  می باشد.

فاعل: در جواب چه کسی؟ یا چه چیزی؟ که از فعل می پرسیم، آن را در جمله می ییابیم.

مفعول: کلمه ای است که کار بر روی آن انجام می گیرد و اعراب آن  منصوب   است.

مفعول در جواب چه چیزی را؟ وچه کسی را؟ که از فعل بپرسیم، می آید 

مجرور:  کلمه ای است که بعد از حروف جاره یا جر می آید واعراب آن  مجرور   است         

اعراب (حرکت حرف آخر)مفعول: منصوب است

مانند:

 زینب فاطمه را دید.  شاهَدَ زینبُ فاطمهَ 

 اگر دقت کنید متوجه می شوید که زینب فاعل است  و فاعل باید مرفوع باشد وفاطمه مفعول است   ومفعول باید منصوب باشد.

ما در زبان عربی (را) نداریم واین کلمه را فقط در ترجمه به کار می بریم.

مثال 

ذَهَبَ    المعلمُ       اِلی       المدرسهِ

فعل    فاعل ومرفوع   حرف جر   مجرور به حرف جر

 ذَهَبَت    المعلمَهُ          اِلی      المدرسهِ

فعل  فاعل ومرفوع   حرف جر   مجرور به حرف جر

0

اسم فاعل و اسم مفعول و اسم مبالغه

1) اسم فاعل: اسم فاعل: درواقع همان صفت فاعلی زبان فارسی است که بر انجام دهنده یا دارنده حالت، دلالت می‌کند. 

الف) اسم فاعل از فعل ثلاثی مجرد  

ب) اسم فاعل از فعل ثلاثی مزید

الف) شیوه ساخت اسم فاعل از فعل ثلاثی مجرد:

اسم فاعل از فعل ثلاثی مجرد بر وزن فاعل «فاعل» ساخته می شود.  مانند: کاتِب، قاسِم، طاهِر، غالب، دافِع، سابِغ

ب) ساخت اسم فاعل از فعل ثلاثی مزید: 

اسم فاعل از فعل ثلاثی مزید به شرح ذیل ساخته می شود:

1- فعل مضارع ثلاثی مزید (باب های مختلف) را در نظر می گیریم.

2- به جای حرف مضارعه، «میم مضموم» (مُ) در اول فعل می گذاریم.

3- عین الفعل (دومین حرف اصلی فعل) یا همان حرف ما قبل آخر را «مکسور» ِ می کنیم: مانند:

یُحْسِنُ = مُحسِن

یُدافِعُ = مُدافِعُ

2- «اسم مفعول» همانند مفعول کلمه ای است که کار بر روی آن،واقع می شود و بر دو نوع است:

الف) اسم مفعول از فعل ثلاثی مجرد   

ب) اسم مفعول از فعل ثلاثی مزید

الف) ساخت اسم مفعول از فعل ثلاثی مجرد: اسم مفعول از فعل ثلاثی مجرد بر وزنمفعول «مفعول» ساخته می شود، مانند: مَکْتوب، مَقْسوم، مَحْمود، مَغْلوب، مَعْلوم.

ب) ساخت اسم مفعول از فعل ثلاثی مزید: اسم مفعول از فعل  ثلاثی مزید به شرح زیر ساخته می شوند:

1- فعل مضارع ثلاثی مزید (باب های مختلف) را در نظر می گیریم.

2- به جای حرف مضارعه،«میم مضموم» (مُ) در اول فعل می گذاریم.

3- حرف ما قبل آخر(عین الفعل) را «مفتوح» َ  می کنیم، مانند:

یُحْسِنُ = مُحْسَن، یُرْسِل = مُرْسَل

یُقَدِّسُ = مُقَدَّس

3- اسم مبالغه: اسمی است که بر بسیاری صفت یا انجام کار در شخص یا شیء دلالت می‌کند.

یا به عبارت دیگر بر کسی یا چیزی دلالت دارد که یک ویژگی و صفتی بیش از حد در او وجود داشته باشد یا آن که بیش از حد به کاری بپردازد.

دو وزن مهمّ آن (فَعّال و فَعّاله) است.

صَبّار (بسیار بردبار)

غَفّار (بسیار آمرزنده)

کَذّاب (بسیار دروغگو)

رَزّاق (بسیار روزی دهنده)

خَلّاق (بسیار آفریننده)

عَلّامه (بسیار دانا)

0

نکات مهم قواعد

کتاب عربی یازدهم

لَمْ+ فعل مضارع = ماضی منفی فارسی، ترجمه می شود

مثلاً: لَمْ یسمعْ: نشنید (نشنیده است)

لَنْ+ فعل مضارع= مستقبل منفی فارسی، ترجمه می شود

مثلاً لَنْ یکتبَ: نخواهد نوشت

افعال ناقصه: کانَ، صارَ، أصبحَ، لَیسَ

معانی و کاربردهای " کانَ"

کانَ+ فعل مضارع= ماضی استمراری فارسی، ترجمه می شود مثلاً کانَ یامرُ: فرمان می داد.

کانَ+(قد)+فعل ماضی= ماضی بعید فارسی ترجمه می شود

مثلاً کانَ(قد)کتبَ: نوشته بود

کانَ به تنهایی: بود یا است ترجمه می شود (بستگی به جمله دارد)

قد + فعل ماضی: ماضی نقلی فارسی ترجمه می شود مثلاً قد أحسَنَ: نیکی کرده است.

قد+ فعل مضارع: گاهی، شاید..... ترجمه می شود

فَلْ...، وَلْ...+ فعل مضارع: امر غایب ترجمه می شود مثلاً فلیکتب: باید بنویسد.

الدرس الرابع بخش اعلموا با دقت مطالعه کنید.فعل بعد از اسم نکره چگونه ترجمه می شود؟

1- فعل ماضی+ اسم نکره + فعل مضارع: ماضی استمراری فارسی ترجمه می شود.

2- فعل مضارع+ اسم نکره + فعل مضارع: مضارع اخباری یا مضارع التزامی فارسی ترجمه می شود

3- فعل ماضی+ اسم نکره + فعل ماضی: ماضی ساده یا ماضی بعید فارسی ترجمه می شود

کلمات «ال» دار را: تا جایی که امکان دارد «این، آن» ترجمه کنید مثلاً الکتاب: این کتاب، یا آن کتاب.

کلمات تنوین دار، تا جایی که امکان دارد قبل از ترجمه، «یک» بیاورید یا «ی» به آخر اسم اضافه کنید.مثلا کتاب: کتابی یا یک کتاب، ترجمه می شود

در اسلوب شرط: (إنْ، مَنْ، ما، إذا + فعل شرط + جواب شرط) فعل شرط: مضارع التزامی فارسی و جواب شرط: مضارع اخباری فارسی ترجمه می شود.

برای اسلوب شرط، جمله های زیر یادتان باشد

«اگر.... بکنی،بکند.....می شوی، می شود»

«هرکس.....بکند.......می شود»

و....

کلمه ای که بر وزن «مَفعل، مَفعله» بیاد: «اسم مکان» است مثل مسجد، مکتبه.(جمع اسم مکان بر وزن «مفاعل» میاد مثل مساجد، مزارع)

کلمه‌ای که بر وزن «أفْعَل،فُعْلی» بیاد: اسم تفضیل است. مثل أکبَر، کُبری، دقت کنید وزن أفْعَل با فعل ماضی باب افعال، اشتباه نشود.

(جمع اسم تفضیل بر وزن«افاعل» میاد مثل اراذل، افاضل)

دقت کنید کلمات " أساوِر، أصابع" اسم مکان نیست.

أنْ، کَیْ، لِکَیْ، حَتّى، لِ + فعل مضارع: مضارع التزامی فارسی ترجمه می شود.

مثلاً أنْ یکتبَ: که بنویسد.

0

سوالات درس نهم مطالعات اجتماعی ششم ابتدایی

1. دین اسلام از چه سرزمینی طلوع کرد؟ عربستان

2. پیامبر اسلام (ص) چه زمانی حکومت اسلامی را تشکیل دادند؟پس از هجرت از مکه به مدینه

3. از چه زمانی استقبال از دین اسلام بیش تر شد و اسلام گسترش یافت؟ بعد از تشکیل حکومت اسلامی

4. گسترش اسلام از چه زمانی در خارج از عربستان آغاز شد؟ پس از رحلت پیامبر (ص)

5. پس از رحلت پیامبر (ص) مسلمانان چه کردند؟ مسلمانان اسلام را در خارج از شبه جزیره ی عربستان گسترش دادند و در هر دوره سرزمین های زیادی از جمله ایران را به قلمرو خود افزودند.

6. دین اسلام در کدام قاره ها گسترش یافت؟ آسیا، آفریقا و اروپا

7. دین اسلام در بین چگونه ملت هایی گسترش یافت؟ در بین ملت های مختلف با فرهنگ و آداب و رسوم متفاوت

8. مسلمانان چگونه در زمینه های مختلف پیشرفت کردند؟مسلمانان تحت تأثیر قرآن و تعالیم دینی اسلام که به تفکر و آموختن علم اهمیت زیادی می داد، در زمینه های مختلف پیشرفت کردند.

9. چگونه سرزمین های اسلامی به کانون علمی جهان تبدیل شدند؟ مسلمانان از بخش هایی از دانش و فنونی که از گذشته در کشورشان بر جای مانده بود نیز استفاده کردند و در پرتو دین اسلام آن ها را گسترش دادند و به تدریج به کانون علمی جهان تبدیل شدند.

10. مردم کدام کشور  در گسترش اسلام و پیشرفت های علمی نقش مهمی داشتند؟ مردم ایران

11. در دوره ی اسلامی به دانشمندان چه می گفتند؟ حکیم

12. چرا در دوره ی اسلامی به دانشمندان حکیم می گفتند؟ چون آن ها علوم مختلف را می دانستند و در چند علم، استاد بودند.

13. چرا در دوره ی اسلامی دانشمندان کتاب های خود را به زبان عربی می نوشتند؟ چون در آن زمان مسلمانان در علوم مختلف پیشرفت کرده و زبان رسمی آن روزگار در این کشورها زبان عربی بوده است.

14. مبدأ تاریخ مسلمانان چیست؟ هجرت پیامبر از مکه به مدینه

15. سده یا قرن یعنی چه؟ به هر صد سال یک قرن یا سده می گویند.

16. قرن اول هجری چه زمانی بوده است؟ از سال یکم تا صدم را قرن اول هجری می گویند.

17. قرن دوم هجری چه زمانی بوده است؟ از سال صدو یک تا دویست را قرن دوم هجری می گویند.

18. نیمه ی اول قرن یعنی چه؟ از سال یکم تا پنجاه را نیمه ی اول قرن می نامند.

19. نیمه ی دوم قرن یعنی چه؟ از سال پنجاه و یک تا سال صدم نیمه ی دوم قرن می باشد.

20. سال 370 هجری در چه نیمه ای از چه قرنی واقع شده است؟در نیمه ی دوم قرن چهارم

21. سال 420 هجری در چه نیمه ای از چه قرنی واقع شده است؟در نیمه ی اول قرن پنجم  

0

درس 1

1. چه کسانی در کلاس جنگل سبزآرزو های خود را مطرح کردند؟

شبنم، دانه، غنچه، جوجه گنجشک، جوجه پرستو، جوجه های کبوتران و معلم.

 2. منظورشبنم ازجمله ی (می خواهم آفتاب شوم) چیست؟

منظورش این است که می خواهم با گرمای خورشیدبخارشوم وبه آسمان بروم وباخورشید یکی شوم. ویا مثل آفتاب پر نور شوم

 3. معلم برای بچه ها چه آرزویی کرد؟

آرزوکردهمه ی بچه ها به آرزوهایشان برسند.

 اگر شما در جنگل سبز بودید چه آرزویی می کردید؟

آرزوی اینکه جنگل سبز همیشه سبز باشد

........................................................................................................................................

 درس 2

1. درکلاس درس طبیعت چه زیبایی هایی رامی توان درک کرد؟

عظمت،جلال وجاذبه ی خالق را می توان درک کرد.

 2. این دوبیت (مولوی) باکدام بخش ازدرس ارتباط دارد؟

این درختانند هم چون خاکیان دست ها برکرده اند از خاکدان

با زبان سبز و با دست دراز از ضمیرخاک می گویند راز

بر روی سبزه ها و کشته های سیراب،درختان سرسبز باغ و صحرا را دیدیم که شاخه ی دست های خویش را به آسمان برافراشته بودند و دعا می کردند.

 3. نمونه های دیگری زیبایی های آفرینش را بیان کنید.

گلزارها،ستارگان، رنگین کمان، بیابان ها،

 4. یک تشبیه و یک تشخیص در درس پیدا کنید و بنویسید.

تشبیه: نسیم مانند مادری مهربان و آداب دان به کودکان خویش،حق شناسی وادب می اموزد.

تشخیص: آب با گام های استوار و امید وار ،شتابان می رفت.

........................................................................................................................................

 درس 3

1. امتیازات یک نوجوان و جوان خوب را از دیدگاه رهبر معظم انقلاب بیان کنید؟

جوان و نوجوان خوب باید اهل فکر کردن دریافتن و تحلیل کردن باشد.

 2. منظور از ابارت (آینده با حرف ساخته نمیشود) چیست؟

با حرف زدن نمیتوان پیشرفت کرد.برای پیشرفت کردن و ساختن آینده باید کار کرد و با عمل وکار و کوشش آینده را ساخت.

 3. شما ویژگی های برجسته ی جوان امروز ایرانی را چه چیزهایی میدانید؟

تلاش، ذکاوت، پشتکار، اعتماد به نفس و ایمان قلبی.

........................................................................................................................................

 درس 4

1. منظور شاعر از (آسمان مثل یک تبسم شد) چیست؟

با آمدن بهار، آسمان گرم و زندگی بخش شد وهمه سردی هاو غصه ها از بین رفت.

 2. به نظر شما ، چرا بزرگ ترها از دوره ی نوجوانی وجوانی خود معمولا با حسرت وآه ، یاد میکنند؟

چون فرصتی برای برگشت به آن دوران و استفاده درست از آن را ندارند.

 3. نوجوانی زیباست ، چه کنیم تا زیبا تر شود؟

باید قدر آن را بدانیم و قشنگی آن را بدانیم وقشنگی آن را با کم حوصلگی و دل خوری های بیهوده ،زشت و تاریک نکنیم.

 4. دوست خوب کیست ؟

دوستی خوب است که گفتارش درست و رفتارش پسندیده باشد. در دلش ایمان و مهربانی موج بزند و از چهره و نگاهش امیدواری و نشاط بجوشد.

.......................................................................................................................................

 درس 5

1. چه کسانی می توانند در قلب ما جا بگیرند؟

همه ی انسانها

 2. چرا قلب آدم نباید خالی باشد ؟

چون اگر خالی باشد مثل یک گلدان، خالی و زشت می شود و انسان را آزار می دهد

 3. شما قلب را به چه چیز هایی تشبیه می کنید ؟

آسمان ، دریا ، کهکشان و...

 4. آدم های بد چگونه می توانند وارد قلب ما شوند؟

اگر به انسانهای خوبی تبدیل بشوند و دست از بدی ها بر دارند می توانند وارد قلب ما بشوند .

.......................................................................................................................................

 درس 6

1. چرا گیتی به چشم کبوتر بچّه تاریک شد؟

چون او کوچک و بی تجربه بود و آن مسیر کوتاه،برایش طولانی و خسته کننده شده بود.

 2. به نظر شما کبوتر بچّه ممکن است چه پاسخی به پند مادر داده باشد؟

پذیرفتن نصیحت مادر و عمل کردن به آن.

 3. پیام اصلی درس چیست؟

آموختن راه و روش زندگی و تجربه کسب کردن.

 4. کدام بخش از تجربیات مادر کبوتر دردناک بود؟

آنجا که گفت (...پنجه ها از در و دیوار به من سنگ می زدند، وسرم خونین شد...)

.......................................................................................................................................

 درس 7

1. چرا می گویند: (وقت از طلا گران بهاتر است)؟

زیرا با صرف وقت می توان طلا به دست آورد،ولی دقایق تلف شده را با طلا نمی توان خرید.

 2. منظور از (عمرحقیقی را شناسنامه ما تعیین نمی کند) چیست؟

زیستن و زندگی زیبا، فقط همان فرصت هایی است که با رفتارهایی زیبا و کارهای بزرگ می گذرد.بقّیه روزها وسال های ما جزء عمر واقعی ما محسوب نمی شوند.

 3. پیام اصلی این درس چیست؟

ما باید از وقت خود بهترین استفاده را ببریم و نگذاریم وقتمان تلف شود.

........................................................................................................................................

 درس 8

1. چرادانش آموزان ازنصیحت کردن امام خودداری کردند؟

زیرا امام بزرگواروازهمه گناهان دوربودواوبت شکن بودندوبه مدت چهل سال نمازهای شبشان ترک نشد.

 2. چگونه می توانبرای اسلام وجمهوری اسلامی وکشور مفید بود؟

به وظایف اسلامی که انسان رامی سازدعمل کنیدواخلاق خود رانیکوکنیدواطاعت وخدمت پدران ومادرانتانراغنیمت شماریدوانهاراازخود راضی کنید و به معلم هایتان احترام زیادی بگذارید.

 3. درباره ی عبارت (حرم دل او را آرام می کرد و مدرسه اندیشه اش را) توضیح دهید؟

وقتی وارد زیارتگاه می شویم دل ما به خدا نزدیک تر می شود و از امامان سرمشق می گیریم وقتی وارد مدرسه می شویم چون سواد من افزایش پیدامی کند فهم و اندیشه ماهم افزایش میابد.

 4. امام خمینی درپاسخ نامه دانش آموزان چه نوشتند؟

فرزندان عزیزم نامه ی محبت امیز شما را قرائت کردم.کاش شماعزیزان مرانصیحت میکردیدکه محتاج آنم. امیداست بانشاط وخرمی درس هایتان راخوب بخوانید.

........................................................................................................................................

 درس 9

1. معلم برای تشویق نیما چه کرد؟

معلم گفت: آفرین آفرین خیلی خوب بود آقای علی اسفندیاری!

 2. دکترحسابی و دکتر کاظمی آشتیانی چه خصوصیات مشترکی داشتند؟

مطالعه کتاب، منظم بودن، انجام تکالیف دینی، حافظ قرآن بودن.

 3.  به نظر شما چرا دکتر حسابی با (علم بدون عمل) مخالف بود؟

زیرا اگر علم داشته باشیم اما انجام ندهیم و عمل نکنیم در زندگی به درد ما نمی خورد.

........................................................................................................................................

 درس 10

1. عهد پیمان شهید رجایی با شاگردانش چه بود؟

من دیر نمی‏آیم شما هم دیر نیایید. من غیبت نمی‏کنم شما هم غیبت نکنید. من به شما دروغ نمی‏گویم شما هم به من دروغ نگویید. من به هر قولی که به شما بدهم وفا می‏کنم شما هم به هر قولی که به من می‏دهید وفا کنید.

 2. چرا مصطفی در هنگام کمک به پیرمرد کمی مکث کرد؟

چون شیطان می‏خواست با گفتن خودت بیشتر به این پول احتیاج داری او را فریب دهد و این باعث شد او کمی مکث کند.

 3. به کاری که مصطفی کرد(ایثار)می‏گویند. نمونه ای دیگر از ایثار را ذکر کنید.

وقتی در مدرسه یکی از دوستانمان تغذیه خود را جا گذاشته و گرسنه است تغذیه خود را به دوستمان بدهیم این هم یک نوع ایثار است. جنگ رزمندگان اسلام با دشمن و ...

 4. خاطره عشق به مردم خاطره ای چه کسی می باشد؟

کیومرث صابری فومنی (گل آقا)

........................................................................................................................................

 درس 11

1. معنای (سامان منا اهل البیت) را بیان کنید.

 سلمان جزو خانواده من است. سلمان از اهل بیت است

 2. چگونه زبان فارسی به گسترش تمدن اسلامی کمک کرده؟

یکی از مظاهر خدماتی است که از راه زبان فارسی به اسلام کرده اند ادبا عرفا و سخنوران ایرانی حقایق قرانی را با جمله زیبای شعرو نثر فارسی به نحو احسن آرایش داده اند و حقایق اسلامی و معانی لطیف قرانی را در میان حکایاتی شیرین آورده اند

 3. به نظر شما چگونه می توان به تمدن اسلام و ایران بیشتر خدمت کرد؟

با انجام دادن به وظایف مذهبی و ملی، با به کارگری هوش و لیاقت واستعداد، آشنایی با فرهنگ وتمدن های دیگر و هماهنگ کردن انها با فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی، عشق و ایمان

........................................................................................................................................

 درس 12

1. رفتار پیامبر (ص) باامام حسن(ع) و امام حسین(ع) در دوران کودکی؟

رسول اکرم با فرزندان خود به مهر و عطوفت رفتار میکرد. وقتی به سجده می رفت حسن(ع) و حسین(ع) برگردن و پشتش می نشستند و او چنان درسجده می ماند تا به ارامی پایین بیایند و وقتی از سجده بر می خواست هر دوتا را صورتشون را بوسه ای می زد.

 2. کدام رفتار پیامبر (ص) با دیگران برای شما جالب تر است. چرا؟

یکی از رفتار های خوب پیامبر (ص) اخلاق خوب ان است. اگر اخلاق خوب داشته باشی همه تو را دوست دارن وباعث شایستگی فرد نیز می شود

 3. به نظر شما چرا پیامبر (ص) بد رفتاری با خویش را می بخشید اما نسبت به قانون شکنی گذشت نداشت؟  

زیرا بدرفتاری با خود مسله ای شخصی است ومی توان ازآن گذشت ولی قانون شکنی مسله ای اجتماعی و عمومی است و حق دیگران را ضایع می کند وقابل گذشت است.

 4. خداوند در مورد مهربانی پیامبر (ص) چه می فرماید؟

 به درستی که رسول خدا برای شما اسوه و نمونه ی نیکویی است.

........................................................................................................................................

 درس 13

1. چند ویژگی اخلاقی حضرت امام خمینی(ره)را در دوره ی نوجوانی و جوانی بیان کنید:

 مهربانی ،سادگی ، فروتنی،خوش بیانی ، نظم و دقت وسیمای جذاب از ویژگی های درخشان ایشان بود

 2. چرا در دوره انقلاب،همه ایران یک معلم داشت؟

همه به فرمان امام در کوچه ها و خیابان هاتظاهرات می کردندودرس انقلاب را به بانگ بلند به گوش جهانیان می رساندند آن روزها ملت،یک آموزگار،یک معلمو یک استاد داشت و او کسی جز امام خمینی(ره) نبود

 3. به نظر شماراز محبوبیت بنیان گذارجمهوری اسلامی چیست؟

این که قدرتمند بود و به مال و ثروت اهمیت نمی داد

 4. چرا امام خمینی(ره)به پاریس رفت؟

حکومت عراق به درخواست شاه، اقامت امام خمینی را درآن کشور ممنوع کرد امام خمینی نیز ناگزیربه پاریس رفت و از آن جارهبری نهضت مردم ایران راکه در آنزمان به یک انقلاب بزرگ تبدیل شده بود ، بر عهده گرفت

.......................................................................................................................................

 درس 16

1. چرا آدم اهنی از شاپرک خوشش آمد؟

شاه پرک با همه تماشاگران فرق داشت، سوالاتی که می کرد در برنامه ریزی ادم اهنی نبود، صدایش بسیار شیرین بود، ادم اهنی را تروم عزیز صدا میزد.

 2. چرا ادم اهنی از مرگ شا پرک به سوالات جواب درست نمی داد؟

چون ادم اهنی ناراحت بود که شاه پرک را نجات نداد وبه سوالات شاه پرک جواب درستی نداده بود.

 3. آخرین جمله درس چه پیامی دارد؟

یعنی درخت بلوط به شا پرک اسیب رساند شا پرک با این که میدا نست جانش در خطراست باز هم به درخت بلوط رفت می توانست بگردد شاید درخت بلوط دیگری پیدا می کرد.

 4. وقتی شاپرک برای بار اول رفت برای ادم اهنی چه اتفاقی افتاد؟

وقتی شا پرک رفت ادم اهنی دو سوال اول باهم اشتباه کرد وبه سوال سوم هم جواب غلطی داد.

........................................................................................................................................

 درس 17

1. دانش آموزان چه جمله هایی روی برگه های خود می نوشتند؟

من نمی توانم درست به توپ فوتبال ضربه بزنم، من نمی توانم عددهای بیشتر از سه رقم را تقسیم کنم، من نمی توانم کاری کنم که مرا دوست داشته باشند.

 چرا دونا از دانش آموزان خواسته بود که (نمی توانم) های خود را بنویسند؟

چون می خواست با این کار تمام نمی توانم ها را ازبین ببرد وآن ها را درون خاک بگذارد و به همه بگوید که ما می توانیم.

 3. منظور بازرس از جمله ی (فهمیدم که این شاگردان هرگز چنین روزی را فراموش نخواهند کرد) چیست؟

 منظور این است که ما همیشه باید به خودمان بگویم من می توانم و به خاطر همین است که بچه ها این روز را فراموش نمی کنند.

 4. چرا آقای (دونا) از بچه ها خواست که نمی توان های خود را داخل خاک بگذارند؟

چون می خواست به بچه ها بفهماند که همیشه بگویند (من می توانم) و برای همین مراسم تدفین نمی توانم را برگذار کردند.

0
درس 1

پاسخ سوال 1: در اینجا منظور از «خانه خوب خداست» مسجد است.


پاسخ سوال 2: «نور» نام خداست و روشنی نشان اوست. منظور این است که وجود خدا سراسر

نور است و از تاریکی در وجود او هیچ خبری نیست.


پاسخ سوال 3: بهترین راه شناخت خداوند، شناختن او از طریق موجودات است. موجودات، زیبایی، پیچیدگی، مهربانی و خشم و ... نشانه خداوند است؛ زیرا هر موجودی در اصل نمود و نمایشگری از وجود خداوند است.

درس 2

1. دربیت آخرشعر (صورتگرماهر) به کدام نام های خداوند اشاره شده؟

مصور- صورتگر ماهر بی تقلید

2. چه شگفتی های دیگری اززندگی مورچه می دانید؟

مورچه هاتقسیم کاردارند.آن هایی که جوان ترهستند ازتخم هاپرستاری میکنند-بعضی ها نگهبان وبعضی ها کارگرهستند. بین مورچه ها برخی کشاورز و برخی برده و برخی دامدار و برخی گوشت خوارند. همچنین صدای مورچه جز صدا های بلند است.

3. چراخداونددرقرآن کریم انسان رابه اندیشیدن درشگفتی های خلقت دعوت می کند؟

چون شگفتی های آفرینش نشانه ای ازقدرت خدا است.بااندیشیدن دراین شگفتی ها به چیزهای زیادی پی می بریم ومی فهمیم که جهان براساس نظم وقاعده خاصی آفریده شده است.

 ............................................................................................................

 درس 3

1. برترین و گرامی ترین ارمغان (ایران) به دیگر سرزمین ها چست؟

اندیشه و طرز تفکر آنها،خرد و فرهنگ،تاریخ کهن

2. دو تن از دلیران نامدار ایرانی را نام ببربد که برای سربلندی ایران کوشیده اند.

1-امیر کبیر که برای استقلال کشور تلاش فراوانی کرد.

2-شهید مهدی باکری، شهید همت، شهید بابادی که جان خود را فدا کردند تا سرزمینشان به دست نا اهلان نرسد.

3-آرش کمانگیر که جان خود را در تیر گذاشت و تیر را پرتاب کرد.

3. به نظر شما چگونه می توان از فرهنگ و ادب فرسی پاسداری کرد؟

1-با حفظ ارزش های فرهنگی و انتقال آن به نسل های آینده

2-اجرای عملی فرهعنگ و ادب فارسی

3-آموزش، یاددهی و یادگیری

 ............................................................................................................

 درس 4

1. علت اصلی بحران های زندگی چیست؟

زندگی به یادگیری اصول وروش های ومهارت های نیازداردکه این محارت هابه کمک اطرافیان وبزرگترها کامل می شود. واگرانسان دریادگیری امور تلاش نکندزندگی بحرانی خواهدشد.

2. چرازندگی به یک سفرتشبیه شده است؟

زیرامانندیک سفرمی گذرد. گاهی این سفرکوتاه مدت و گاهی بلندمدت است اما همیشگی نیست.

3. برای حل مشکل کم رویی یاگستاخی چه باید کرد؟

حل مشکل کم رویی این است که ارتباط موثری بادیگران داشته باشیم.برای حل مشکل گستاخی میتوان گفت که فرد چیرگی بر اساس هیجانات و مهار احساسات گوناگون مانند خشم و ترس را داشته باشد.

4. منظورازاین سخن   چیست؟

جوانان چون هیچ تجربه ای ندارند نمی توانند از کارهای خود بر بیایند ولی پیران می دانند که باید چه کارکنند اما نمی توانند از پسش بر بیایند.

 ............................................................................................................

درس 5

1.شاعربرای سعادت وخوشبختی چه کارهایی می کند؟

1-سحرخیزباشد.   

2-بامادرش مهربانی کندودرخدمتش باشد.

3-با ادب وتمیز باشد.

4-حرفهای پدر را گوش کند.

2. این جمله باکدام قسمت شعر تناسب دارد؟

زنهار مگو سخن به جز راست/هرچند تو را در آن ضررها ست

3. برای پر بار کردن روز های زندگی چه بایدکرد؟

باید اندیشید و هر روز کار مفیدی انجام داد چون روزی که درآن کار انجام نگرفته است جز عمر آدمی حساب نمی شود.

4. به نظر شما چه کارهای دیگری باعث سعادت و خوشبختی انسان می شود؟

توکل به خدا، نظم و برنامه ریزی در کارها، تلاش مستمر در زندگی، آرامش و .....

 ............................................................................................................

درس 6

1. سه درس که بهلول به جنید آموخت، چه بود؟

درخوردن اصل آن است که لقمه ی حلال باید و اگر حرام را صد از این گونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد وسبب تاریکی دل شود.

در سخن گفتن نیز باید اوّل، دل، پاک باشد و نیّت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدا باشد وگرنه سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد و

در آداب خواب، اصل این است که دردل تو بغض و کینه و حسد مسلمانان نباشد ودر ذکر حق باشی تا به خواب روی.

2. درزندگی امروزی، چه آسیب هایی انسان را تهدید می کند؟

استفاده از فناوری های پیشرفته هرچه که ما را کمک می کند، امّا اگراز آن ها درست استفاده نشود همان قدر که کمک می کند ما را تهدید هم می کند. استفاده ی نا به جا و نسنجیده از امکاناتی که فراهم آمده است. شکستن شکوه و حرمت انسانی و کم رنگ شدن آداب و اخلاق، رهاورد تمدّن ماشینی و علم زده ی غرب است.

3. به نظرشما بهترین زمان سخن گفتن و بهترین زمان سکوت و خاموشی، چه هنگامی است؟

زمانی که از شخص سؤالی پرسیده می شود جواب دهد و هنگامی که دیگران شخن می گویند وازاوسؤال نشده است

4. چرا حریم قانون، دین وهنجاری های اخلاقی ، فرهنگ و آداب جوانمردی را رعایت کنیم ؟ چون رعایت آن به نفع ماست و وظیفه ی هر شهروند را رعایت آن هاست . گذشته از آن اگر ما رعایت نکنیم ممکن است به آتش همان بی حرمتی خود، بسوزیم.

 ............................................................................................................

درس 7

1. از نظر پیر خارکش،عزّت و آزادگی چیست؟

قانع بودن و محتاج دیگران نبودن ، خوارنشدن در مقابل دیگران.

2. باتوجه به شعر شخصیت پیر و جوان را باهم مقایسه کنید.

جوان مغرور و پرادعا، پیر فروتن و بی ادعا. جوان زیاده خواه ولی پیر قانع. جوان ارزش و سعادت را در ثروت و قدرت می دید امّا پیر ارزش ها را در قانع بودن و بی نیازی نسبت به دیگران می دید.

3. چگونه می توان به عزّت آزادگی رسید؟

باید ابتدا فکر خود را تغییر داد. رندگی انسان ها در گرو فکر آنهاست یعنی ما آنچنان که فکر می کنیم زندگی می کنیم.

4. شعر این درس به چه شیوه ای خوانده می شود؟ به شیوه ی داستانی. به طوری که شنونده به شنیدن ادامه ی آن مشتاق باشد.

 ............................................................................................................

درس 8

1. سوالات قائم مقام فراهانی برای آزمایش فرزندانش چه بود؟

این شعر از کیست؟ ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد/دل رمیده ی ما را انس و مونس شد

کاشف الکل که بود؟

2. ویژگی های مشترک امیرکبیر و قائم مقام فراهانی چیست؟

هر دو به مقام صدر اعظمی رسیدند.

آنها باهوش و ذکاوت بودند و با تلاش و کوشش خود به دانش و مقام بالایی دست پیدا کردند.

آنها توانستند با جهل موجود در جامعه مبارزه کنند.

3. خدمات قائم مقام فراهانی و امیرکبیر به ایران چه بود؟

قائم مقام قراردادهای مهم و ارزشمندی برای ایران بست.

امیرکبیر برای اولین بار مدارسی به نام دارالفنون که شبیه به مدارس حال بود تأسیس کرد. گروهی از دانشجویان را برای تحصیل به خارج از کشور اعزام کرد و جلوی ریخت و پاش درباریان را گرفت.

4. اگر به جای امیر کبیر بودید چه می کردید؟

به جای فرستادن اندک دانشجویان به خارج، دانشگاهی در ایران تأسیس کرده و استادان فرهیخته را به آن می آوردم تا دانشجویان بیشتری به تحصیل بپردازند.

 ............................................................................................................

 درس 9

1. سید جمال الدین اسد آبادی در چه زمینه هایی استعداد داشت؟

1-زبان آموزی   2-سخنوری   3-بحث با دیگران   4-تاثیر گذاری سخنش

2. چه رابطه ای بین شعر حافظ ونقاشی کمال الدین بود؟

شاه اسماعیل در آستانه شکست ومرگ بود وکمال الدین عکس پرنده ای را کشید که در حال اوج گرفتن است ودو بیت حافظ را خواند ومنظورش این بود که این دنیای پست ارزش ماندن ندارد. و تو که مانند پرنده آزاد و رهایی هستی باید به فکر رهایی از بند و اسارت دنیا باشی. زیرا مرگ تو را به عالمی می برد که در آن آزاد و آسوده خواهی بود

3. چرا روحانیت و چهره های علمی-فرهنگی تاثیر بیشتری در جامعه دارند؟

آن ها به دلیل مطالعه وشناختی که از محیط جامعه و نیازهای آن دارند می دانند که در هر شرایطی جامعه به چه چیزی نیاز دارد.

4. در جنگ چالدران چه کسی با شاه اسماعیل و سربازانش بود؟ چه کسی زخمی شد؟

1-کمال الدین بهزاد همراه آنها بود.   2-یکی از سربازان زخمی شد.

 ............................................................................................................

 درس 10

1. در متن درس سرزمین ایران با چه ویژگی هایی توصیف شده است؟

سرزمین بزرگ و عزیز و شکوهمند سرزمینی خون دل خورده سرزمین ستم دیده سرزمین عزتمند و استوار سرزمین آسمانی لحظات تلخ و شیرین و ...

2. درباره ارتباط حدیث (حب الوطن من الایمان) با محتوای درس توضیح دهید؟

حدیث دوست داشتن وطن را ازایمان می داند و درس نیز عشق به میهن وعلاقه به آن را جزء عقیده و باور انسان می داند.

3. به نظر شما برای عزت و سربلندی ایران اسلامی در عرصه جهان چه باید کرد؟

باید عاقل بود و عاقلانه اندیشید به نیروهای داخلی اعتماد کرد از منابع داخلی برای ساختن کشور استقاده کرد.

4. چه کنیم تا ناممان درتاریخ سرزمین عزیزمان جاودان بماند؟بیندیشیم بنگریم و خدمتی درحد وطن به هم وطنان عزیزمان کنیم.

 ............................................................................................................

 درس 11

1. در بیت اول به کدام صفات حضرت علی (ع) اشاره دارد؟

اخلاص - دور از فریبکاری

2. کدام بیت با مفهوم عبارت (الاعمال بالنیات) مناسبت دارد؟

بیت7

3. مولوی در بیت نهم برچه نکته ای تاکید دارد؟

کار را برای خدا انجام دادن نه برای خلق خدا

 ............................................................................................................

 درس 12

1. سه ویژگی انقلاب اسلامی را بیان کنید؟

1.خدامحوری و دین باوری 2.رهبری برپایه اصل ولایت فقیه 3.وحدت ویکپارچگی مردم

2. مقصوداز عبارت انقلاب اسلامی تولدی دیگر چیست؟

پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از بنیادهای فکری، فرهنگی ومعیارهای ارزشی واخلاقی دگرگون شد.

3. به نظر شما چرا آثار فرهنگی، آیین احوال وافکار جامعه است؟

زیرا زبان هر دوره ای پایه ی باورها ارزش های دینی واخلاقی وبه طورکلی بربنیاد فرهنگ حاکم برآن زمان سامان می یابد.

 ............................................................................................................

 درس 13

1. درمتن درس به نامه کدام حماسه سازان واقعه کربلاشده است؟

امام حسین {ع}

2. چراحضرت عباس {ع} یکی از اسوه های جوانمردی در واقعه کربلا شمرده میشوند؟

چون ایشان با آن سن کم توانستن در برابر دشمن بایستند و در این راه شهید شوند

3. به نظر شما چگونه میتوان یاد شهدای واقعه کربلا را زنده نگه داشت؟

بازنده نگه نگه داشتنه یاده آن هاوادامه راهی که آن ها برای آن شهید شدند

 ............................................................................................................

 درس 16

1. دربند اول شعر پرنده آزادی تشبیه ها را بیابید.

محمد در آغوش پدرش چونان پرنده ای بیمناک آشیان دارد.

2. منظور شاعر از کودکان سنگ چیست؟

کودکان سنگ به دست فلسطینی ها که برای دفاع از خود و کشورشان هیچ اسلحه ای به جز سنگ ندارند.

3. نوجوانان فلسطینی برای آزادی سرزمین خود، چه کارهایی می کنند؟با تمام توانشان ایستادگی می کنندودرراهشان استوار هستند.

 ............................................................................................................

 درس 17

1. شکسپیر، روزگار را به چه چیزی تشبیه کرده است؟

به دریایی که کشتی زندگانی ما بر روی آن به سوی ساحل مقصود میرود.

2. این بیت حافظ باکدام قسمت درس، ارتباط دارد؟

نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند/جوانان سعادتمند پند پیر دانا را

برعکس اگر عقل و متانت را شعار خود کنند و پیران سالخورده را که عمر دراز تر و تجربه بیشتر دارند در این راه پر خوف و خطر راهبر خود قرار دهند زندگی را به راحت و آسایش خواهند گذرانید و ایام پیری بتوانند برای دیگران کارهای مفیدی انجام دهند.

3. به نظر، شما راه رسیدن به خوشبختی چیست؟

1- داشتن هدف 2- برنامه ریزی 3- استفاده از تجربه ی دیگران 4- تفکر در احوال گذشتگان 5- انتخاب آگاهانه 6- تلاش برای رسیدن به هدف 7- امید جهت رسیدن به هدف

4. درعبارت (این دریای بزرگ، همیشه در جزر و مد است) چیست؟

مشکلات و سختی های زندگی پستی ها و بلندی های زندگی، حوادث تلخ و شیرین زندگی است.