امروز یکشنبه 09 اردیبهشت 1403 http://aghaghia.cloob24.com
0

 

فارسی هشتم : ستایش ، به بنام خدایی که جان آفرید

 

ای نام نکو تو ، سردفتر دیوان‌ها

وی طلعت روی تو ، زینت‌ده عنوان‌ها

قافیه : دیوان‌ها ، عنوان‌ها  

ردیف : -

 

تعداد جمله :   

1 - ای ( کسی که )

2 - نام نکو تو ، سردفتر دیوان‌ها ( است . )

3 - و ای ( کسی که )

4 - طلعت روی تو ، زینت‌ده عنوان‌ها ( است )

 

آرایه‌ی ادبی :

تکرار : ای ، تو

واج‌آرایی : صامت ن

 

نکته :

وی : مخفف  « و ای »

 

 

فارسی ساده و روان :

ای خدایی که نام خوب تو ، سرآغاز هر گفتار و نوشتار است ؛ و ای خدایی که سرآغاز زیبای همه‌ی کارها ، ستایش روی توست .

 

 

 

به نام خدایی که جان آفرید

سخن گفتن اندر زبان آفرید

قافیه : جان ، زبان

ردیف : آفرید

 

تعداد جمله :   

1 - به نام خدایی

2 - که جان آفرید

3 - سخن گفتن اندر زبان آفرید

 

آرایه‌ی ادبی :

جان ، مجاز از انسان

مراعات‌نظیر : زبان ، سخن ، گفتن

واج‌آرایی : مصوت « آ »

 

فارسی ساده و روان :

به نام خدایی که به انسان جان بخشید و به او توانایی سخن گفتن داد .



خداوند بخشنده‌ی دستگیر

کریم خطابخش پوزش‌پذیر

 

قافیه : دستگیر ، پوزش‌پذیر

ردیف : -

 

تعداد جمله :

1 - ( به‌نامِ ) خداوند بخشنده‌ی دستگیر

2 - ( به‌نام خداوندِ ) کریم خطابخش پوزش‌پذیر

 

آرایه ها ی ادبی :

واج آرایی : مصوت «  ــِـ  »

               مصوت « ی »

              صامت « خ »

جناس اشتقاق : بخشنده ، خطابخش

مراعات‌نظیر : بخشنده‌ ، دستگیر ، کریم ، خطابخش ، پوزش‌پذیر ( همه ، صفات خداوند هستند . )


فارسی ساده و روان :

خدای بخشنده‌ای که همه را یاری می‌کند ، گناهان را می‌بخشد و توبه گناهکاران را می‌پذیرد.

 


پرستار امرش همه چیز و کس

بنی‌آدم و مرغ و مور و مگس

 

قافیه : کس ، مگس

ردیف : -

 

تعداد جمله :

1 - پرستار امرش همه چیز و کس ( هستند )

2 - ( پرستار امرش ) بنی آدم و مرغ و مور و مگس ( هستند )

 

آرایه ها ی ادبی :

مراعات نظیر : بنی آدم ، مرغ ، مور ، مگس

واج آرایی : صامت « م »

               مصوت « و »

 

فارسی ساده و روان :

خدایی که همه‌ی موجودات ، از جمله انسان‌ها ، پرندگان ، مورچه و مگس تحت فرمان او هستند .

 

 

یکی را به سر برنهد تاج بخت

یکی را به خاک اندر آرد ز تخت

 

قافیه : بخت ، تخت

ردیف : -

 

تعداد جمله :

1 - یکی را به سر تاج بخت برنهد  

2 - یکی را ز تخت به خاک اندر آرد
 

آرایه ها ی ادبی :

تاج بخت ، اضافه ی تشبیهی

بخت به تاج تشبیه شده است .

بخت : رکن اول

تاج : رکن دوم  

تاج بر سر نهادن : کنایه از عزت و بزرگی دادن .

به خاک آوردن : کنایه از کوچک و ذلیل کردن .

مراعات نظیر : تاج ، تخت

تکرار : یکی ، را ، به

جناس : سر ، بر (

        اختلاف در صامت « بـ » و « سـ »

 

فارسی ساده و روان :

گاه به کسی عزت و بزرگی می‌دهد و گاه دیگری را خوار و کوچک می‌کند.
 


گلستان کند آتشی بر خلیل

گروهی بر آتش برد ز آب نیل

قافیه : خلیل ، نیل

ردیف : -

 

تعداد جمله :

1 - آتش ( را ) بر خلیل گلستان کند .

2 - گروهی ز آب نیل بر آتش برد .

 

آرایه ها ی ادبی :

تلمیح : اشاره به داستان حضرت ابراهیم که آتش بزرگ نمرودیان ، برای آن حضرت ، تبدیل به گلستان شد .

تلمیح : اشاره به داستان حضرت موسی که قوم بنی اسرائیل با آن حضرت به سلامت از رود نیل گذشتند ، ولی فرعونیان در نیل غرق شدند .

بر آتش بردن : کنایه از مجازات کردن ، عذاب دادن

تکرار : آتش ، بر

تضاد : آب ≠ آتش

واج آرایی : مصوت « ی »

               مصوت « ا »


فارسی ساده و روان :

گاهی آتش عظیم نمرود را تبدیل به گلستان می کند و زمانی گروهی را در میان رود نیل مجازات می‌کند و به دوزخ می فرستد .

 


به درگاه لطف و بزرگیش بر

بزرگان نهاده بزرگی ز سر

قافیه : بر ، سر

ردیف : -

 

تعداد جمله : 1

1 - بزرگان به درگاه لطف و بزرگیش بر ، بزرگی ز سر نهاده ( اند )
 

آرایه ها ی ادبی :

تکرار : بزرگ

جناس : بر ، سر

          ( اختلاف در صامت بـ و سـ )  

واج‌آرایی : صامت « ب »

بزرگی ز سر نهادن : کنایه از اظهار کوچکی در مقابل کسی

 

فارسی ساده و روان :

بزرگان در برابر عظمت و شکوه درگاه خداوندی ، سر تعظیم فرود می آورند .
 


جهان متفق بر الهیتش

فرومانده از کنه ماهیتش

 

قافیه : الهیتش ، ماهیتش

ردیف : -

 

تعداد جمله :

1 - جهان متفق بر الهیتش ( است )

2 - از کنه ماهیتش فرو مانده ( است )

 

آرایه ها ی ادبی :

جهان : مجاز از جهانیان

         منظور از جهان ، اهل جهان و موجودات هستند .

فرو ماندن : کنایه از متحیر شدن 

 

فارسی ساده و روان :

تمام موجودات جهان ، در خداوندی پروردگار بزرگ ، هم‌نظر هستند  و از درک حقیقت وجودش ، عاجزند .

 


بشر ماورای جلالش نیافت

بصر منتهای جمالش نیافت

 

قافیه : جلالش ، جمالش

ردیف : نیافت

 

تعداد جمله :

1 - بشر ماورای جلالش نیافت .

2 - بصر منتهای جمالش نیافت .

 

آرایه ها ی ادبی :

جناس : بشر و بصر

         ( اختلاف در صامت شـ و صـ )

جناس : جمال و جلال

        ( اختلاف در صامت مـ و لـ  )

 

فارسی ساده و روان :

انسان‌ها نهایت بزرگی خداوند را درک نکرده‌اند . زیبایی او ، بی‌پایان است و نمی‌توان با چشم او را دید .



تأمل در آیینه‌ی دل کنی

صفایی به‌تدریج حاصل کنی
 

قافیه : دل ، حاصل

ردیف : کنی

 

تعداد جمله :

1 - در آیینه دل تأمل کنی

2 - به تدریج صفایی حاصل کنی
 

آرایه ها ی ادبی :

آیینه‌ی دل ، اضافه‌ی تشبیهی

 دل ، به آیینه تشبیه شده است .  
دل ، رکن اول

آیینه ، رکن دوم

آیینه : نماد روشنی

 

فارسی ساده و روان :

اگر خودت را به خوبی بشناسی ، کم‌کم وجودت پاک و خالص می شود . ( چون خودشناسی ، مقدمه‌ی خداشناسی است . )

 

 


محال است سعدی که راه صفا

توان رفت جز بر پی مصطفی

 

قافیه : صفا ، مصطفی

ردیف :  -

 

تعداد جمله :

1 - محال است

2 - سعدی

3 - که راه صفا ، جز بر پی مصطفی توان رفت .

 

آرایه ها ی ادبی :

راه صفا ، اضافه ی تشبیهی  

صفا ، به راه تشبیه شده است .

صفا ، رکن اول

راه ، رکن دوم

جناس اشتقاق : صفا ، مصطفی

 

فارسی ساده و روان :

ای سعدی ، غیرممکن است که بتوانی راه پاک‌دلی را پیدا کنی ، مگر این که پیرو پیامبر ( ص ) باشی .

 

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه