دانش زبانی ترکیب وصفی و اضافی
دانش زبانی : ترکیب وصفی و اضافی
معمولا در ترکیبها ، واژههای یک گروه اسمی ، با کسرهی اضافه با هم ارتباط پیدا میکنند :
شهرِ بزرگِ تهران
کاربردهایِ دانشِ فیزیک
نگارِ من
کارگرانِ ساختمانیِ میدانِ غربیِ شهر
درختِ زیبایِ کاجِ کهنسالِ حیاطِ مادربزرگِ عزیزِ من
ترکیب این گروههای اسمی ، به این صورت است :
اسم + اسم = ترکیب اضافی
اسم + صفت = ترکیب وصفی
در ترکیبها ، یک هسته داریم که اولین واژهی کسره دارِ ترکیب است و سایر واژههای ترکیب ، به آن وابسته هستند . البته گاه ترکیب گسترش پیدا میکند و واژهای که وابستهی واژهی پیشین است ، هستهی یک ترکیب دیگر میشود .
به مثال « درختِ زیبایِ کاجِ کهنسالِ حیاطِ مادربزرگِ عزیزِ من » و سایر مثالهای گسترده در توضیحات بعدی توجه کنید .
ترکیب اضافی :
این ترکیب ، با اضافه شدن یک یا چند اسم به اسم پیشین خود ساخته میشود .
کتابِ علی : ترکیب اضافی
کتاب = اسم
علی = اسم
در این ترکیب ، کتاب که کسرهی اضافه دارد ، مضاف است و علی که به کتاب اضافه شده است ، مضافالیه .
کتاب = مضاف
علی = مضافالیه
توجه داشته باشید که در تعیین نقشهای گروههای اسمی ، مضاف نقش نیست و در جمله نقش ، میپذیرد ، اما مضافالیه در گروه اسمی ، نقش وابسته است ؛ یعنی وقتی این گروه اسمی در جمله قرار میگیرد ، نمیتوانیم بگوییم کتاب مضاف است ، اما میتوان گفت علی نقش وابسته دارد و مضافالیه کتاب است .
این گروه اسمی را در جملههای گوناگون با نقشهای متفاوت به کار میبریم تا به درستی این موضوع را درک کنید .
در این مثال ، کتاب ، نهاد است :
کتابِ علی ، پرمحتوا و سرگرمکننده است .
کتاب علی : گروه نهادی
کتاب ، هستهی گروه نهادی
علی ، وابستهی پسین ، مضافالیه
پرمحتوا و سرگرمکننده : گروه مسندی
است : گروه فعلی ، فعل اسنادی
در این مثال ، کتاب ، مفعول است :
کتابِ علی را در کتابخانه دیدم .
کتاب علی را : گروه مفعولی
کتاب ، هستهی گروه مفعولی
علی ، وابستهی پسین ، مضافالیه
در کتابخانه : گروه متممی
دیدم : گروه فعلی ، فعل خاص
در این مثال ، کتاب متمم ، است :
سیامک ، در کتابِ علی ، توضیحاتی مربوط به درس نوشت .
سیامک : گروه نهادی
در کتاب علی : گروه متممی
در ، حرف اضافه
کتاب ، هستهی گروه متممی
علی ، وابستهی پسین ، مضافالیه
توضیحاتی مربوط به درس : گروه مفعولی
نوشت : گروه فعلی
در این مثال ، کتاب مسند ، است :
این کتاب بزرگ ، کتابِ علی است .
این کتاب بزرگ : گروه نهادی
کتاب علی : گروه مسندی
کتاب : هستهی گروه مسندی
علی ، وابستهی پسین ، مضافالیه
است : گروه فعلی
دیدیم که در هر یک از جملههای بالا ، گروه اسمی « کتاب علی » نقشی متفاوت دارد .
ترکیبها ، گاهی از ترکیب بیش از دو واژه تشکیل میشوند .
حیاطِ مادربزرگِ آزاده : ترکیب اضافی
حیاط = اسم
مادربزرگ = اسم
آزاده = اسم
حیاط که کسرهی اضافه دارد ، مضاف است .
مادربزرگ به حیاط اضافه شده است . پس مضافالیه حیاط است .
از طرفی ، آزاده به مادربزرگ اضافه شده و از نظر معنایی وابسته به آن است ؛ پس آزاده ، مضافالیه مادربزرگ است .
در واقع دو ترکیب داریم :
حیاطِ مادربزرگ
مادربزرگِ آزاده
در ترکیب اول ، مادربزررگ ، مضافالیه حیاط است
و
در ترکیب دوم ، مادربزرگ برای آزاده مضاف است .
حیاطِ مادربزرگِ آزاده
نویسندگانِ قارهیِ اروپا : ترکیب اضافی
نویسندگان = اسم
قاره = اسم
اروپا = اسم
نویسندگان که کسره دارد ، مضاف است .
قاره که به نویسندگان اضافه شده است ، مضافالیه آن است .
اروپا به قاره اضافه شده است و از نظر معنایی به آن وابسته است ؛ پس مضافالیه قاره است .
در نتیجه قاره در این گروه اسمی ، مضافالیه نویسندگان است و مضاف برای اروپاست .
نویسندگان قارهی اروپا
یعنی قاره ، به نویسندگان وابسته است و اروپا به قاره وابسته است .
کارخانهیِ سیمانِ آبیک : ترکیب اضافی
کارخانه = اسم
سیمان = اسم
آبیک = اسم
کارخانه که کسرهی اضافه دارد ، مضاف است .
سیمان که به نویسندگان اضافه شده است ، مضافالیه آن است .
آبیک ، از نظر معنایی به کارخانه وابسته است ؛ پس مضافالیه کارخانه ، است .
در نتیجه کارخانه در این گروه اسمی ، مضاف برای سیمان و آبیک است و سیمان و آبیک ، هر دو ، مضافالیه کارخانه هستند .
کارخانه سیمان آبیک
یعنی سیمان و آبیک هردو ، به کارخانه وابسته هستند .
تواناییهایِ اندیشهیِ من : ترکیب اضافی
تواناییها = اسم
اندیشه = اسم
من = ضمیر و جانشین اسم
تواناییها که کسرهی اضافه دارد ، مضاف است .
اندیشه که به تواناییها ، اضافه شده است ، مضافالیه آن است .
من ، از نظر معنایی به تواناییها وابسته است ؛ پس مضافالیه تواناییها ، است .
در نتیجه تواناییها ، در این گروه اسمی ، مضاف برای اندیشه و من است و اندیشه و من ، هر دو ، مضافالیه کارخانه هستند .
تواناییهای اندیشهی من
یعنی اندیشه و من ، هردو ، به کارخانه وابسته هستند .
ترکیب وصفی :
گفتیم که ترکیب وصفی به این شکل است :
اسم + صفت = ترکیب وصفی
به اسمی که صفت پذیرفته ، « موصوف » گفته میشود .
از نام « موصوف » هم مانند « مضاف » زمانی استفاده میکنیم که گروه اسمی را خارج از جمله بررسی میکنیم .
یادآوری : « موصوف » و « مضاف » جزء نقش های اسم در جمله نیستند .
کتابِ مفید : ترکیب وصفی
کتاب = اسم
مفید = صفت
در این ترکیب ، کتاب اسم است و مفید آن را توصیف کرده است ؛ پس کتاب ، موصوف است و مفید ، صفت آن .
درختِ کهنسال : ترکیب وصفی
درخت = اسم
کهنسال = صفت
در این ترکیب ، درخت ، اسم است و کهنسال ، آن را توصیف کرده است ؛ پس درخت ، موصوف است و کهنسال ، صفت آن .
موشِ موذی : ترکیب وصفی
موش = اسم
موذی = صفت
در این ترکیب ، موش ، اسم است و موذی ، آن را توصیف کرده است و بیانگر یکی از ویژگیهای موش است ؛ پس موش ، موصوف است و موذی ، صفت آن .
موهایِ نرم : ترکیب وصفی
مو = اسم
نرم = صفت
در این ترکیب ، مو ، اسم است و نرم ، آن را توصیف کرده است ؛ پس مو ، موصوف و نرم ، صفت است .
کشتزارِ سرسبز : ترکیب وصفی
کشتزار = اسم
سرسبز = صفت
در این ترکیب ، کشتزار ، اسم است و سرسبز ، آن را توصیف کرده است ؛ پس کشتزار ، موصوف است و سرسبز ، صفت آن .
اینترنتِ پرسرعت = ترکیب وصفی
اینترنت = اسم
پرسرعت = صفت
در این ترکیب ، اینترنت ، اسم است و پرسرعت ، آن را توصیف کرده است ؛ پس اینترنت ، موصوف است و پرسرعت ، صفت آن .
تا اینجا ترکیبهای وصفی و اضافی را شناختیم ، اما چنانچه در آغاز این پست گفتیم ، همیشه این ترکیبها جدا از هم به کار نمیروند . بیشتر اوقات ما این دو ترکیب را در کنار هم و در یک گروه اسمی استفاده می کنیم .
به مثال آغازین برمیگردیم :
درختِ زیبایِ کاجِ کهنسالِ حیاطِ مادربزرگِ عزیزِ من
در این گروه اسمی ، چندین ترکیب وصفی و اضافی داریم .
درخت = اسم
زیبا = صفت
کاج = اسم
کهنسال = صفت
حیاط = اسم
مادربزرگ = اسم
عزیز = صفت
من = جانشین اسم*
*میدانیم که من ضمیر است و ضمیر جانشین اسم است .
حالا هر یک از ترکیبها را در این گروه اسمی ، جداگانه بررسی میکنیم :
درختِ زیبایِ کاجِ کهنسالِ حیاطِ مادربزرگِ عزیزِ من
درخت زیبا : ترکیب وصفی
زیبا ، درخت را توصیف کرده است و وابسته به آن است ؛ پس زیبا ، صفت درخت است و درخت ، موصوف زیبا است .
درختِ زیبایِ کاجِ کهنسالِ حیاطِ مادربزرگِ عزیزِ من
درخت کاج : ترکیب اضافی
درخت و کاج هر دو اسم هستند . کاج ، وابسته به درخت است ؛ پس درخت ، مضاف و کاج ، مضافالیه درخت است .
درختِ زیبایِ کاجِ کهنسالِ حیاطِ مادربزرگِ عزیزِ من
درخت کهنسال : ترکیب وصفی
کهنسال ، درخت را توصیف کرده است و وابسته به آن است ؛ پس کهنسال ، صفت درخت است و درخت ، موصوف کهنسال است .
درختِ زیبایِ کاجِ کهنسالِ حیاطِ مادربزرگِ عزیزِ من
درخت حیاط : ترکیب اضافی
درخت و حیاط هر دو اسم هستند . حیاط ، وابسته به درخت است ؛ پس درخت ، مضاف و حیاط ، مضافالیه درخت است .
درختِ زیبایِ کاجِ کهنسالِ حیاطِ مادربزرگِ عزیزِ من
حیاط مادربزرگ : ترکیب اضافی
حیاط و مادربزرگ هر دو اسم هستند . مادربزرگ ، وابسته به حیاط است ؛ پس حیاط ، مضاف و مادربزرگ ، مضافالیه حیاط است .
درختِ زیبایِ کاجِ کهنسالِ حیاطِ مادربزرگِ عزیزِ من
مادربزرگ عزیز : ترکیب وصفی
عزیز ، مادربزرگ را توصیف کرده است و وابسته به آن است ؛ پس عزیز ، صفت مادربزرگ است و مادربزرگ ، موصوف عزیز است .
درختِ زیبایِ کاجِ کهنسالِ حیاطِ مادربزرگِ عزیزِ من
مادربزرگ من : ترکیب اضافی
مادربزرگ و من هر دو اسم هستند . من ، وابسته به مادربزرگ است ؛ پس مادربزرگ ، مضاف و من ، مضافالیه مادربزرگ است .
کشورهایِ توسعهیافتهیِ قارهیِ آسیا :
کشورها = اسم
توسعهیافته = صفت
قاره = اسم
آسیا = اسم
کشورهایِ توسعهیافتهیِ قارهیِ آسیا :
کشورها ، اسم است ، اولین واژهی کسرهدار گروه است ؛ پس هستهی این گروه اسمی است .
توسعهیافته ، کشورها را توصیف کرده و وابسته به آن است ؛ پس توسعهیافته ، صفت کشورهاست .
کشورهایِ توسعهیافتهیِ قارهیِ آسیا :
قاره ، اسم و وابسته به کشورهاست ؛ پس مضافالیه کشورهاست .
کشورهایِ توسعهیافتهیِ قارهیِ آسیا :
آسیا ، اسم و وابسته به قاره است ؛ پس مضافالیه قاره است .
روش تشخیص ترکیب وصفی و ترکیب اضافی :
معمولا تشخیص اسم و صفت ، برای مشخص کردن ترکیب وصفی و اضافی کار مشکلی نیست ، اما گاه تشخیص این دو ، یعنی اسم و صفت ، در آغاز یادگیری به راحتی ممکن نیست . برای همین راهحلهایی ارائه شده است که یکی دو مورد از آنها را با هم آزمایش میکنیم :
یک - تبدیل ترکیب به یک جملهی اسنادی : در این روش ،
به اول ترکیب « این » اضافه میکنیم و
به پایان آن « است » یا یکی از ساختهای مربوط به آن .
بین دو واژهی ترکیب هم ویرگول « ، » قرار می دهیم ؛
درنتیجه کسرهی اضافه ، یعنی « ــِـ » حذف میشود . به این ترتیب یک جملهی اسنادی بهدست میآید .
اگر جملهی بهدستآمده ، جملهای معنادار بود ، ترکیب وصفی است ؛ یعنی اسم + صفت شده است و ترکیب وصفی داریم .
اما اگر جملهی بهدستآمده ، بیمعنی بود ، ترکیب ، اضافی است ؛ یعنی اسم + اسم شده است و مضاف و مضافالیه داریم .
به مثالهای زیر توجه کنید :
شایعاتِ مردم
در این ترکیب ، شایعات جمع است . در زبان فارسی تنها اسم با نشانههای « ان ، ان ، ات و ... » جمع بسته میشود . البته این قانون دربارهی صفتهایی که جانشین اسم خود میشوند نیز کاربرد دارد . **
مردم هم اسم جمع است . پس ترکیب دو اسم را داریم .
حالا با راه اول آزمایش میکنیم :
این شایعات ، مردم هستند .
میبینید که جملهی ما معنی ندارد ؛ پس شایعات ، مضاف و مردم ، مضافالیه است .
**بعضی از صفتها قابلیت این را دارند که جانشین یک اسم شوند ؛ در نتیجه ویژگیهای اسم ( از جمله جمعبسته شدن ) و نقشهای آن ( مثل نقش نهادی ، مفعولی ، متممی و ... ) را هم در جمله میپذیرند .
شایعات مردمی
در این ترکیب ، شایعات جمع است ؛ پس اسم است .
مردمی ، صفت نسبی است .
پس ترکیب وصفی است .
حالا با راه اول آزمایش میکنیم :
این شایعات ، مردمی هستند .
میبینید که جملهی ما معنی دارد ؛ پس شایعات ، موصوف و مردمی ، صفت است ؛ در نتیجه ترکیب وصفی است .
نکته : البته اسم درختان ، گلها ، کوهها ، اقیانوسها و بعضی موارد از این دست را با این روش آزمایش نکنید ؛ اگر چه در همهی این مثالها ، جملهای معنادار به دست میآید ، اما واژهی اول و دوم این ترکیبها ، هر دو اسم هستند ؛ در نتیجه مضاف و مضافالیه و ترکیب اضافی هستند .
درخت سرو
این درخت ، سرو است .
درخت و سرو ، هر دو اسم هستند اما درخت سرو ، ترکیب اضافی است .
رودخانهیِ اترک
این رودخانه ، اترک است .
رودخانه و اترک ، هر دو اسم هستند اما ، رودخانهیِ اترک ، ترکیب اضافی است .
کشورِ اسپانیا
این کشور ، اسپانیا است .
کشور و اسپانیا ، هر دو اسم هستند اما ، کشور اسپانیا ، ترکیب اضافی است .
گلهایِ زنبق
این گلها ، زنبق هستند .
گلها و زنبق ، هر دو اسم هستند ولی گلهای زنبق ، ترکیب اضافی است .
کوههایِ هیمالیا
این کوهها ، هیمالیا هستند .
کوهها و هیمالیا ، هر دو اسم هستند ولی کوههای هیمالیا ، ترکیب اضافی است .
دو – اضافه کردن « تر » به پایان ترکیب
در این روش میتوان با افزودن « تر » به پایان ترکیب ، به نوع ترکیب پی برد . اگر با افزودن « تر » ترکیبی معنادار به دست آمد ، ترکیب وصفی و در غیر این صورت ، ترکیب اضافی است .
گلِ علی
گل علیتر
« گل علیتر » ، معنی ندارد پس نمیتواند ترکیب وصفی باشد .
گلِ زیبا
گلِ زیباتر
« گل زیباتر » ، معنی دارد پس « گلِ زیبا » ترکیب وصفی است .
البته این روش همیشه پاسخگو نیست ؛ چون تنها بعضی از صفتها قابلیت پذیرفتن « تر » را دارند و این موضوع دربارهی همهی انواع صفت ، کاربرد ندارد . مثلا :
« سوخته » صفت است ، اما نمیتوانیم بگوییم : لامپ سوختهتر . یک لامپ ، یا سوخته ، یا نسوخته . نمیتوان طبق سوخته و سوختهتر ، دو لامپ را درجهبندی کرد .
« کارگر » صفت است ، اما نمیتوانیم بگوییم : مرد کارگرتر . یک مرد یا کارگر هست و یا نیست . نمیتوان طبق کارگر و کارگرتر ، دو مرد را درجهبندی کرد .
اگر دربارهی موضوع ترکیب وصفی و اضافی پرسشی دارید ، در قسمت نظرات مطرح کنید ...
- لینک منبع
تاریخ: پنجشنبه , 13 مهر 1402 (15:02)
- گزارش تخلف مطلب