فارسی هفتم دانشهای زبانی بن مضارع
گفتیم بن قسمتی از فعل است که نشاندهندهی انجام کار و زمان فعل است.
دو نوع بن داریم:
بن ماضی که در پستهای گذشته به آن پرداختیم؛
و
بن مضارع:
بن مضارع در ساخت زمان حال ، بعضی اسمها و صفتها به کار میرود.
بن مضارع با حذف «ب» از اول فعل امری به دست میآید.
یعنی از فعل یا مصدر مورد نظر دستور میدهیم (در صیغهی دوم شخص مفرد؛ یعنی به «تو»)
سپس «ب » امری را از ابتدای آن حذف میکنیم .
آنچه باقی میماند، بن مضارع است.
مثلا از همین فعل «بماند» بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بمان
«ب» را حذف میکنیم: مان
«مان» بن مضارع است.
از مصدر «بردن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: ببر
«ب» را حذف میکنیم: بر
«بر» بن مضارع است.
از فعل «کاشتیم»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بکار
«ب» را حذف میکنیم: کار
«کار» بن مضارع است.
از فعل «میگذرد»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بگذر
«ب» را حذف میکنیم: گذر
«گذر» بن مضارع است.
از مصدر دلپذیر «خوردن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بخور
«ب» را حذف میکنیم: خور
«خور» بن مضارع است.
دانستیم که چطور بن مضارع درست کنیم؛ اما گفتیم که غیر از فعلهای زمان حال، بن مضارع در ساختمان بعضی صفتها و اسمها هم به کار میرود.
چطور بن مضارع را در ساختمان این اسمها و صفتها تشخیص دهیم؟
برای تشخیص بن مضارع در ساختمان واژهها، ابتدا باید واژه را به اجزای سازندهی آن تقسیم کنیم، سپس به آغاز هر جزء، «ب » اضافه میکنیم . با افزودن «ب» اگر آن جزء، تبدیل به فعل امر شد، آن قسمت از واژه، بن مضارع است و در غیر این صورت، آن جزء، بن مضارع نیست.
میخواهیم بدانیم در واژههای «شتابزده، رسانه، ساختمان، خوشنویسی، تعمیرگاه» بن مضارع وجود دارد یا نه؟
«شتابزده » از این اجزا تشکیل شده است:
شتاب + زد + ه
به «شتاب»، «ب» اضافه میکنیم: بشتاب
بشتاب، فعل امری است، پس از بن مضارع گرفته شده است.
جزء «شتاب» بن مضارع است.
به «زد»، «ب» اضافه میکنیم: بزد
بزد، فعل امری نیست، پس از بن مضارع گرفته نشده است.
جزء «زد» بن مضارع نیست.
«رسانه » از این اجزا تشکیل شده است:
رس + انه
به «رس»، «بِ» اضافه میکنیم: بِرس
بِرس، فعل امری است، پس از بن مضارع گرفته شده است.
جزء «رس» بن مضارع است.
«انه»، وند است، پس نمیتواند بن مضارع باشد.
«ساختمان» از این اجزا تشکیل شده است:
ساخت + مان
به «ساخت»، «بِ» اضافه میکنیم: بِساخت
بِساخت، فعل امری نیست، پس از بن مضارع گرفته نشده است.
جزء «ساخت» بن مضارع نیست.
«مان»، وند است، پس نمیتواند بن مضارع باشد.
«خوشنویسی» از این اجزا تشکیل شده است:
خوش + نویس + ی
به «خوش»، «بِ» اضافه میکنیم: بِخوش
بِخوش، فعل امری نیست، پس از بن مضارع گرفته نشده است.
جزء «خوش» بن مضارع نیست.
به «نویس»، «بِ» اضافه میکنیم: بِنویس
بِنویس، فعل امری است، پس از بن مضارع گرفته شده است.
جزء «نویس»، بن مضارع است.
«ی»، وند است، پس نمیتواند بن مضارع باشد.
«تعمیرگاه» از این اجزا تشکیل شده است:
تعمیر + گاه
به «تعمیر»، «بِ» اضافه میکنیم: بِتعمیر
بِتعمیر، فعل امری نیست، پس از بن مضارع گرفته نشده است.
جزء «تعمیر»، بن مضارع نیست.
«گاه»، وند است، پس نمیتواند بن مضارع باشد.
حالا شما از مصدرهای زیر، بن مضارع بسازید:
بریدن
پختن
پذیرفتن
پریدن
چیدن
دادن
دوختن
دویدن
دیدن
رفتن
شستن
شنیدن
کاستن
نشستن
نگریستن
نواختن
نوشتن
پاسخ:
از مصدر «بریدن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: ببُر
«ب» را حذف میکنیم: بُر
«بُر» بن مضارع است.
از مصدر «پختن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بپز
«ب» را حذف میکنیم: پز
«پز» بن مضارع است.
از مصدر «پذیرفتن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بپذیر
«ب» را حذف میکنیم: پذیر
«پذیر»، بن مضارع است.
از مصدر «پریدن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بپر
«ب» را حذف میکنیم: پر
«پر»، بن مضارع است.
از مصدر «چیدن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بچین
«ب» را حذف میکنیم: چین
«چین»، بن مضارع است.
از مصدر «دادن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بده
«ب» را حذف میکنیم: ده
«ده»، بن مضارع است.
از مصدر «دوختن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بدوز
«ب» را حذف میکنیم: دوز
«دوز»، بن مضارع است.
از مصدر «دویدن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بدو
«ب» را حذف میکنیم: دو
«دو»، بن مضارع است.
از مصدر «دیدن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: ببین
«ب» را حذف میکنیم: بین
«بین»، بن مضارع است.
از مصدر «رفتن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: برو
«ب» را حذف میکنیم: رو
«رو»، بن مضارع است.
از مصدر «شستن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بشوی
«ب» را حذف میکنیم: شوی
«شوی»، بن مضارع است.
از مصدر «شنیدن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بشنو
«ب» را حذف میکنیم: شنو
«شنو»، بن مضارع است.
از مصدر «کاستن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بکاه
«ب» را حذف میکنیم: کاه
«کاه»، بن مضارع است.
از مصدر «نشستن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بنشین
«ب» را حذف میکنیم: نشین
«نشین»، بن مضارع است.
از مصدر «نگریستن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بنگر
«ب» را حذف میکنیم: نگر
«نگر»، بن مضارع است.
از مصدر «نواختن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بنواز
«ب» را حذف میکنیم: نواز
«نواز»، بن مضارع است.
از مصدر «نوشتن»، بن مضارع میسازیم:
دستور میدهیم: بنویس
«ب» را حذف میکنیم: نویس
«نویس»، بن مضارع است.
در واژههای زیر، بن مضارع را مشخص کنید:
گلفروشی:
درسخوان:
شنوا:
پردازش:
گفتوگو:
خداپرست:
یادگیری:
نوازشگر:
پاسخ:
گلفروشی:
گل + فروش
فروش: بفروش، فعل امر است، پس فروش بن مضارع است.
درسخوان:
درس + خوان
خوان: بخوان، فعل امر است، پس «فروش» بن مضارع است.
شنوا:
شنو + ا
شنو: بشنو، فعل امر است، پس «شنو» بن مضارع است.
پردازش:
پرداز + ِ ش
پرداز: بپرداز، فعل امر است، پس «پرداز» بن مضارع است.
گفتوگو:
گفت + و + گو
گو: بگو، فعل امر است، پس «گو» بن مضارع است.
خداپرستان:
خدا + پرست + ان
پرست: بپرست، فعل امر است، پس «پرست» بن مضارع است.
یادگیری:
یاد + گیر + ی
گیر: بگیر، فعل امر است، پس «گیر» بن مضارع است.
نوازشگر:
نواز + ِ ش + گر
نواز: بنواز، فعل امر است، پس «نواز» بن مضارع است.
- لینک منبع
تاریخ: سه شنبه , 18 مهر 1402 (09:12)
- گزارش تخلف مطلب