اسم و نقش آن در جمله
کاربرد اسم
اسم در جمله، نقش های گوناگونی را می پذیرد. که عبارتند از:
1- نقش نهادی 6- نقش اضافی
2- نقش مسندی 7- نقش وصفی
3- نقش مفعولی 8- نقش تمیزی
4- نقش متمّمی 9- نقش بدلی
5- نقش قیدی 10- نقش ندایی
نقش نهادی:
اسم وقتی نهاد یا مسندالیه است که امری یا چیزی را به آن نسبت دهند؛ به عبارتی در باره آن خبری داده شود. اسم هم به تنهایی و هم با همراهی وابسته هایی می تواند نهاد جمله باشد.
مطابقت فعل با نهاد
اگر نهاد جاندار باشد، فعل در جمع و مفرد با آن مطابقت دارد:
هما آمد – هما و بابک آمدند.
اگر نهاد جمع غیرجاندار باشد، فعل را هم مفرد و هم جمع می توان آورد:
شاخه ها شکست – شاخه ها شکستند.
اگر نهاد جمع و اسم معنی یا اسم زمان باشد مانند روزها، سال ها، هفته ها معمولاً فعل را مفرد می آورند:
سال ها گذشت، ولی وعده ها انجام نیافت.
دشواری ها گذشت و پیروزی ها نزدیک است.
گاهی از روی احترام برای نهاد مفرد، فعل جمع می آورند:
استاد تشریف آوردند. پدرم فرمودند.
اگر نهاد اسم جمع باشد معمولاً فعل آن را هم جمع و هم مفرد می توان آورد:
جمعیت متفرق شدند = جمعیت متفرق شد
برخی از اسم های جمع فقط با فعل مفرد می آیند: گله مشغول چرا شد - قافله گذشت.
نقش مسندی:
خراسان، استان است. کاظم، برادر من است.
نقش مفعولی:
مفعول اسمی است که همراه فعل متعدی می آید و کار بر آن، واقع می شود:
سعید را دیدم. کتابی خریدم.
در زبان فارسی امروزی مفعول به چهار صورت می آید:
همراه “را”، در صورتی که مفعول، معرفه باشد مانند: علی را دیدم - باغ را خریدم.
همراه “ی”، در صورتی که مفعول، معرفه باشد مانند: مردی دیدم - باغی خریدم.
بدون “را” و “ی”، در این حالت مفعول بیشتر بیان جنس می کند: حمید کتاب خریده است.
با “را” و “ی”: اتوبوس مردی را در خیابان زیر گرفت.
مفعول نیز مانند نهاد می توان ضمیر یا صفت جانشین اسم باشد:
که را دیدی؟ او را دیدم. دانشمندی را دیدم.
نقش متممی:
متمم اسمی است که همراه یکی از حروف اضافه می آید و توضیحی درباره فعل می دهد:
معصوم از خانه به مدرسه رفت.
منصور مشق هایش را در کلاس با خودکار در دفترش نوشت.
متمم نیز مانند نهاد و مفعول گاهی ضمیر یا صفت است نه اسم:
علی از من کتابی گرفته است.
من از راننده ای آدرس شما را گرفتم.
- لینک منبع
تاریخ: یکشنبه , 23 مهر 1402 (19:12)
- گزارش تخلف مطلب