امروز یکشنبه 04 آذر 1403 http://aghaghia.cloob24.com
0

هَل تُصَدِّقُ أنَ ترَی في يَومٍ مِنَ الْأيّامِ أَسماكاً تَتَساقَطُ مِنَ السَّماءِ؟!

برگردان: آیا باور می‌کنی که روزی از روزها ماهی هایی را ببینی که از آسمان فرومی‌افتند.

إنَّ نزُولَ الْمَطَرِ وَ الثَّلْجِ مِنَ السَّماءِ شَيءٌ طبَيعيٌّ؛ وَلکِٰنْ أ يُمْکِنُ أنَ نرَی مَطرَ السَّمَكِ؟!

برگردان: همانا بارش باران و برف از آسمان چیزی طبیعی است؛ اما آیا ممکن است بارش ماهی را ببینیم.

هَل تظَنُّ أنَ يکَونَ ذٰلِكَ الْمَطَرُ حَقيقَةً وَ لَيسَ فِلْماً خَياليّاً؟! حَسَناً فَانْظُرْ إِلَی هٰذِهِ الصُّوَرِ حَتَّی تُصَدِّقَ.

برگردان: آیا گمان می‌کنی که این باران حقیقی باشد و فیلم خیالی نباشد؟! خوب، پس به این عکس‌ها نگاه کن تا باور کنی.

 اُنظُرْ بِدِقَّةٍ؛ أنتَ تُشاهِدُ سُقوطَ الْأسَماكِ مِنَ السَّماءِ؛ کَأنَّ السَّماءَ تُمْطِرُ أَسماکاً.

برگردان: به دقت نگاه کن. تو افتادن ماهی‌ها را از آسمان می‌بینی. گویی آسمان ماهی [ها] می‌بارد.

يُسَمّي النّاسُ هٰذِهِ الظّاهِرَةَ الطَّبيعيَّةَ «مَطَرَ السَّمَكِ ». حَيَّرَتْ هٰذِهِ الظّاهِرَةُ النّاسَ سَنَواتٍ طَويلَةً فَما وَجَدوا لَها جَواباً.

برگردان: مردم این پدیده طبیعی را باران ماهی می‌نامند. این پدیده مردم را سال های طولانی‌ای به شگفت آورد؛ و برای آن جوابی نیافتند.

يَحْدُثُ «مَطَرُ السَّمَكِ » سَنَويّاً في جُمهوريَّةِ الْهُندوراس في أَمِريکَا الْوُسطَی.

برگردان: باران ماهی سالانه در جهموری هندوراس در آمریکای مرکزی رخ می‌دهد.

تَحدُثُ هذِهِ الظّاهِرَةُ مَرَّتَينِ في السَّنَةِ أَحياناً.

برگردان: این پدیده احیانا دوبار در سال روی می‌دهد.

فَيلُاحِظُ النّاسُ غَيمَةً سَوداءَ عَظيمَةً وَ رَعداً وَ بَرقاً وَ رياحاً قَويَّةً وَ مَطَراً شَديداً لِمُدَّةِ ساعَتَينِ أَو أَکثَرَ.

برگردان: پس مردم ابری سیاه و بزرگ، رعد و برق، بادهایی قوی و باران شدیدی را به مدت دو ساعت یا بیشتر ملاحظه می‌کنند.

ثُمَّ تصُبِحُ الْأرَضُ مَفروشَةً بِالْأسَماكِ، فَيَأخُذُهَا النّاسُ لِطَبخِها وَ تَناوُلِها.

برگردان: سپس زمین پوشیده از ماهی [ها] می‌گردد؛ و مردم آن‌ها را برای پختن و خوردن می‌گیرند.

حاوَلَ الْعُلَماءُ مَعرِفَةَ سِرِّ تِلْكَ الظّاهِرَةِ الْعَجيبَةِ؛ فَأَرْسَلوا فَريقاً لِزيارَةِ الْمَکانِ وَ التَّعَرُّفِ عَلَی الْأسَماكِ الَّتي تَتَساقَطُ عَلَی الْأرضِ بَعدَ هٰذِهِ الْمطارِ الشَّدیدةِ،

برگردان: دانشمندان تلاش کردند که راز این پدیده عجیب را بشناسند؛ پس گروهی را برای دیدن مکان و شناسایی ماهی هایی که پس از این باران های شدید بر زمین فرومی‌افتند فرستادند.

فَوَجَدوا أَنَّ أَکثَرَ الْأسَماكِ الْمُنتَشِرَةِ عَلَی الْأرضِ مِنْ نَوعٍ واحِدٍ، وَلٰکِنَّ الْغَريبَ في الْأمرِ أَنَّ الْأسَماكَ لَيسَتْ مُتَعَلِّقَةً بِالْمياهِ الْمُجاوِرَةِ.

برگردان: پس فهمیدند که بیشتر ماهی های پخش شده بر روی زمین از یک نوع اند؛ اما شگفتی در این موضوع آن است که ماهی‌ها متعلق به آب های مجاور نیستند.

بَلْ بِمياهِ الْمُحيطِ الْأطْلَسيِّ الَّذي يَبْعُدُ مَسافَةَ مِائَتَي کيلومترٍ عَنْ مَحَلِّ سُقوطِ الأْسَماكِ.

برگردان: بلکه متعلق به آب های اقیانوس اطلس اند  که از محل فرو افتادن ماهی، مسافت ۲۰۰ کیلومتر دورتر است.

ما هوَ سَبَبُ تَشکيلِ هٰذِهِ الظّاهِرَةِ؟! یَحْدُثُ إعْصارٌ شدیدٌ فَيَسحَبُ الْأسَماكَ إلَی السَّماءِ بِقوَّةٍ.

برگردان: علت شکل گرفتن این پدیده چیست؟! گردبادهای شدیدی روی می‌دهد و ماهی‌ها را با قدرت به آسمان می‌کشاند.

وَ يَأخُذُها إِلَی مَکانٍ بَعيدٍ وَ عِندَما يَفقِدُ سُرعَتَهُ تَتَساقَطُ عَلَی الْأرضِ.

برگردان: و آن‌ها را به مکانی دور می‌برد؛ هنگامی‌که سرعتش را از دست می‌دهد، ماهی‌ها بر روی زمین فرو می‌افتند.

 يحَتفَلُ النّاسُ في الْهُندوراس بِهٰذَا الْيَومِ سَنَويّاً وَ يُسَمّونَهُ «مِهرَجانَ مَطَرِ السَّمَكِ».

برگردان: مردم در هندوراس این روز را سالانه جشن می‌گیرند و آن را جشنواره باران ماهی می‌نامند.

 

عيّن الصحيح و الخطأ حسب نص الدرس.

1- يحتفلُ أهالي الهندوراس بهذا اليوم شهرياً و يُسمونه «مهرجان البحر».   

2-عندما یفقدُ الإعصار سرعته، تتساقط الأسماك علی الأرض.     √

3- يئسَ العلماء من معرفة سرّ تلك الظاهرة العجيبة.   

4- إنّ نزول المطر و الثلج من السماء أمرٌ طبيعي.    √

5- تحدُثُ هذه الظاهرة عشر مراتٍ في السّنة.    

إعلموا

الفعل الثلاثي المجرد والمزید (1)

در زبان فارسی به فعل هایی مانند «رفت» و «برگشت»، سوم شخص مفرد می گوییم.

فعل ها در زبان عربی براساس شکل «سوم شخص مفرد در فارسی» (مفرد مذکّر غايب)به دو گروه تقسیم می شوند.

گروه اول: ثلاثی مجرد؛ يعنی فعل هایی که »ماضی مفرد مذکّر غايب« آنها فقط از سه حرف اصلی تشکیل می شود. بيشتر فعل های عربی متوسطۀ اول اين گونه بودند؛ مانند: خرج، عرف، قطع و شکر.

گروه دوم: ثلاثی مزيد؛ فعل هایی که »ماضی مفرد مذکّر غايب« آنها علاوه بر سه حرف اصلی، حروف زائد دارد؛ مانند: استخرج،

اعترف، انقطع و تشکر؛ اين فعل ها علاوه بر اينکه تعداد حروفشان بيشتر است، معنايشان نيز فرق دارد.

اين فعل ها هشت دسته اند که به هر دسته »باب« گفته می شود.

در جدول زير به ترتيب چهار باب ثلاثی مزيد «استفعال، افتعال، انفعال و تفعل» آمده است.

الباب

الماضي

المضارع

الأمر

المصدر

استفعال

استرجع: پس گرفت

يسترجع: پس می گيرد

استرجع: پس بگير

استرجاع: پس گرفتن

افتعال

اشتغل: کار کرد

يشتغل: کار می کند

اشتغل: کار کن

اشتغال: کار کردن

انفعال

انفتح: باز شد

ينفتح: باز می شود

انفتح: باز شو

انفتاح: باز شدن

تفعل

تخرج: دانش آموخته شد

يتخرج: دانش آموخته می شود

تخرج: دانش آموخته شو

تخرج: دانش آموخته شدن

اختبر نفسك: ترجم الأفعال الثلاثية المزيدة، ثم عيّن نوع الباب. (خودت را بیازما: فعلهای ثلاثی مزید را ترجمه کن؛ سپس نوع باب را معین کن)

ماضی                               مضارع                              امر                                 مصدر

استغفر: آمرش خواست    يستغفر: آمرزش می خواهد          استغفر: آمرزش بخواه          استغفار: آمرزش خواستن

اعتذر: پوزش خواست     يعتذر: پوزش می خواهد             اعتذر: پوزش بخواه             اعتذار: پوزش خواستن

انقطع: بریده شد            ينقطع: بریده می شود                انقطع: بریده شو                  انقطاع: بريده شدن

تکلّم: سخن گفت            یتکلّم: سخن می گوید                 تکلّم: سخن بگو                  تکلّم: سخن گفتن

الفعل اللازم و الفعل المتعدي

پیش از آشنایی با فعل لازم و متعدی با مفهوم فعل، فاعل و مفعول آشنا شوید.

 فعل، کلمه ای است که بر انجام کاری يا داشتن حالتی در گذشته، حال يا آينده دلالت دارد.

فاعل، انجام دهنده کار يا دارنده حالت است. 

مفعول، اسمی است که در زبان عربی معمولا پس از فاعل میآيد و کار بر آن انجام می شود.                  

 فعلی که معنای آن با فاعل کامل می شود و به مفعول نیاز ندارد، فعل لازم نام دارد.

مثال: رجع جواد: جواد برگشت.                        تجلس ساجدة: ساجده می نشيند. 

 به فعلی که معنای آن با فاعل کامل نمی شود و به مفعول نیاز دارد، فعل متعدی گفته می شود.

مانند: أرسل جواد رسالة: جواد نامه ای را فرستاد.    يقطع النجار الخشب: نجار چوب را می برد.   

اختبر نفسك: ترجم هذه الجمل و عيّن الفعل المتعدي.    (خودت را بیازما: این جمله ها را به فارسی برگردان و فعل متعدی را مشخص کن.)

1- ﴿ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي ساجِدِينَ...﴾ يوسف: 4   (متعدی)    

من یازده ستاره و خورشید و ماه را (در خواب) دیدم. آنها را سجده کنان به خودم دیدم.

2- ذهبت طالبة لإطفاء المکفيّات.      (لازم)

دانش آموز برای خاموش کردن دستگاه تهویه رفت.

3- زان اللهُ السماء بأنجم کالدُّرر.      (متعدی)    

خداوند آسمان را با ستارگانی مانند مروارید آراست.

4- تنمو الشجرة من حبّة صغيرة.     (لازم)

درخت از دانه کوچکی می روید.

5- اشتری والدُ حامد حاسوبا له.      (متعدی)     

پدر حامد رایانه ای برایش خرید.

حوارٌ =گفتگو

(في قسم الجوازات)= در بخش گذرنامه ها

شرطيّ إدارة الجوازات= پلیس اداره گذرنامه

المسافر الإيراني= مسافر ایرانی

أهلا و سهلا بکم. من أيّ بلد أنتم؟

=خوش آمدید. شما اهل کدام کشور هستید؟

نحن من إيران و من مدينة زابل.

= ما اهل ایران و از شهر زابل هستیم.

مرحبا بکم. شرفتمونا. =درود بر شما، مشرف فرمودید.

أشکرك يا سيدي. =سپاس گزارم آقا.

ماشاءالله ! تتکلم بالعربية جيدا!

= آفرین. عربی را بسیار خوب صحبت می کنی!

أحبّ هذه اللغة. العربية جميلة. =این زبان را دوست دارم. عربی زیباست

کم عدد المرافقين؟=تعداد همراهان چند نفر است؟

ستة: والداي و أختاي و أخواي. =شش نفر؛ پدر و مادرم و دو خواهرم و دو برادرم.

أهلا بالضيوف. هل عندکم بطاقات الدخول؟

=مهمانان خوش آمدید . آیا کارت ورود دارید؟

نعم؛ کل واحد منا بطاقته بيده. =بله؛ هریک از ما کارتش در دستش است.

الرجال علی اليمين و النساء علی اليسار للتفتيش.

=مردها سمت راست و زن ها سمت چپ برای بازرسی.

علی عيني. =به روی چشمم.

رجاء؛ اجعلوا جوازاتکم في أيديکم.

=لطفا گذرنامه هایتان را در دستانتان بگیرید.

نحن جاهزون. =ما آماده ایم.

التمارین

التمرين الأول: عيّن الجملة الصحيحة وغير الصحيحة حسب الحقيقة و الواقع. (جمله درست و نادرست را بر حسب حقیقت و واقع معین کن.)

1- المهرجان احتفال بمناسبة جميلة، کمهرجان الأزهار و مهرجان الأفلام    درست

جشنواره، جشنی به مناسبت زیبایی است، مانند جشنواره گل و جشنواره فیلم.

2- الثلج نوع من أنواع نزول الماء من السماء ينزل علی الجبال فقط.         نادرست  

برف گونه ای از گونه های ریزش آب از آسمان است که فقط در کوه ها می بارد.

3- يحتفل الإيرانيون بالنوروز أول يوم من أيام السنة الهجریة الشمسية.       درست 

ایرانیان نوروز، اولین روز از روزهای سال هجری خورشیدی را جشن می گیرند.

4- تعيش الأسماك في النهر و البحر و لها أنواع مختلفة.                        درست  

ماهی ها در رود و دریا زندگی می کنند و گونه های مختلفی دارند.

5- الإعصار ريح شديدة لا تنتقل من مکان إلی مکان آخر                      نادرست

گردباد باد شدیدی است که از مکانی به مکانی دیگر منتقل نمی شود.

اَلتمرين الثانی: ضع في الدائرة العدد المناسب. «کلمة واحدة زائدة.»

1- مکیّف الهواء (دستگاه تصفیه هوا)      (5) يدرُس فيه الطالب. (دانش آموز در آن درس می خواند.)

2- المشمش (زردآلو)                     (3) ما ليس مفتوحا؛ بل مسدودا. (آنچه باز نیست؛ بلکه بسته است.)

۳- المغلق (چشمه/ جوی پرآب)           (1) جهازٌ للخلاص من حرارة الصّیف. (دستگاهی برای رهایی از گرمای تابستان.)

4- الخضرة (مرگ)                        (2) فاکهةٌ يأکلها الناس مجففة و غیرمجفّفة. (میوه ای است که مردم آن را خشک و غیرخشک می خورند.)

5- الصف (کلاس/ آموزگاه)

اَلتمرين الثّالث: عيّن الکلمات المترادفة والمتضادة.    (= ≠) (واژگان مترادف و متضاد را مشخص کن.)

أنزل / أصبح / حفلة / رفع / صعود / صار / حجرة / مهرجان / نزول / غرفة

أصبح (شد)= صار/ حفله (جشن)= مهرجان / رفع (بالا برد)≠ أنزل(پایین آورد)/  صعود(بالا رفتن) ≠  نزول (پایین آمدن)

اَلتمرين الرابع: تَرجم الأيات و الحديثَين، ثم عين نَوع الفعل المتعدی. (آیه ها و دو حدیث را ترجمه کن؛ سپس نوع فعل متعدی را مشخص کن)

1- الناس نيام؛ فإذا ماتوا انتبهوا. رسول الله   (لازم / لازم)

مردم خفتگانند، پس آنگاه که بمیرند بیدار می شوند.

2- شاهد الناس سقوط الأسماك من السماء.  (فعل متعدی)

مردم فروافتادن ماهی ها را از آسمان دیدند.

3- يزرع الجاهل العدوان فيحصد الخسران (متعدی / متعدی)

نادان دشمنی می کارد پس زیان می درود.

4- ذهبت سمية إلی مديرة المدرسة. (لازم)

سمیّه به سوی مدیر مدرسه رفت.

5- يرجع الطلاب من السفرة العلمية.  (لازم)

دانش آموزان از گردش علمی بازمی گردند.

التمرين الخامس: ترجم الآیات التالية.

﴿رجعوا إلیهم﴾                           ﴿يعرفونهم﴾                        ﴿سيعلم الذین ظلموا﴾

به سوی ایشان بازگشتند          ایشان را می شناسند.          کسانی که ستم کردند خواهند دانست.

﴿أعلم ما لا تعلمون﴾                       ﴿ولا تيأسوا﴾                      ﴿يقولون سمعنا﴾

می دانم آنچه را شما نمی دانید.          ناامید نشوید.                     می گویند ما شنیدیم.

﴿أکثرهم لا يشکرون﴾                        ﴿استخرجها﴾                 ﴿ارجعي إلی ربك﴾

بیشترشان سپاس نمی گزارند.          آن را بیرون آورد.          به سوی پروردگارت بازگرد.

﴿ظلمت نفسي﴾                     ﴿نجعلهم أئمة﴾                        ﴿لا يقدر علی شیء﴾

به خودم ستم کردم.          ایشان را امامان قرار می دهیم.          بر چیزی توانا نیست.

﴿ادخلوا الجنة﴾                  ﴿اغسلوا وجوهکم﴾                  ﴿اغفر لنا وارحمنا﴾    

داخل بهشت شوید.          چهره هایتان را بشوید.          ما را بیامرز و به ما رحم کن.

﴿قال فاخرج منها﴾                      ﴿و اترك البحر﴾                ﴿يبحث في الأرض﴾

گفت پس از آن خارج شو.          و دریا را ترک کن.          در زمین جستجو می کند.

اَلْبَحثُ الْعِلميُّ

اِبحَثْ عَن قِصَّةٍ قُرآنيَّةٍ قَصيرَةٍ بِاللُّغَةِ الْعَرَبيَّةِ فِي الْإنتِرنِت أَوْ مَجَلَّةٍ أَوْ کِتابٍ وَ تَرجِمْها إلَی الْفارِسيَّةِ، مُستَعيناً بِمُعجَمٍ عَرَبيٍّ - فارِسيٍّ.

ترجمه: به دنبال داستان قرآنی کوتاهی به زبان عربی در اینترنت یا مجله یا کتابی بگرد و آن را با استفاده از واژه نامه عربی - فارسی به فارسی برگردان.

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه