امروز پنجشنبه 08 آذر 1403 http://aghaghia.cloob24.com
0

 

                فارسی : واژه نامه ی درس های نوبت دوم  

   

                       

درس 9 :  

1 - معلم با همان لحن گرمش ادامه می دهد ...


2 - نام بعضی نفرات / رزق روحم شده است .

 

3 - پروین از کودکی کوشا و اهل تفکر بود .

 

4 - این کودک آرام و بااستعداد ... سرودن شعر را آغاز کرد .

 

5 - در باغ و چمن چمیدن آموز .

 

6 - مندیش که دام هست یا نه ؟

 

6 - هنگام شب آرمیدن آموز .

 

7 - به راستی که یکی از نوابغ ادب است .

 

8 - میان شاعره ها تا کنون نظیرش نیست .

 

9 - البته باید طاقت را از دست نداد .

 

10 - پروفسور حسابی ، هر وقت از خواندن و پژوهش

 

      فراغت می یافت ...

 

11 - او راه شکوفایی و استقلال کشور را در تلاش و کوشش

     

        افراد جامعه می دانست .

 

12 - سردر خانه اش را به این بیت سعدی آراسته بود که امروز

      

        نوازشگر دیدگان رهگذران و مشتاقان است .

 

       ( دیدگان ج دیده ) 

 

13 - به جان زنده دلان ، سعدیا که ملک وجود

     

         نیرزد آنکه دلی را ز خود بیازاری

 

14 - در خلوت ، قرآن زمزمه می کرد .

 

15 - به دو چیز علاقه مند بود ، قرائت قرآن و مشاعره .

 

16 - آینده ی علمی را در کشور خود ، نوید می دهند .

            

 درس 10 :  

   

 1 - شهید رجایی ، معلمی متواضع و صمیمی ... بود .

 

2 - به توصیه های من عمل کنید .

 

3 - من خودم را موظف می دانم برای خیر و صلاح

 

     شما تلاش کنم .

 

4 - وقتی از پیدایش این خصلت در ایشان از او سوال

 

    می شد ، می گفت ...

 

5 - کمی مکث کرد .

 

6 - دم در صحن از اتومبیل پیاده شدیم .

 

      

درس 11 :

 

1 - توانستند هوش و لیاقت و استعداد خویش را به

 

    دیگران عملا ثابت کنند .

 

2 - صدها عالم طبیعی و ریاضی و ... ادیب و فیلسوف

 

    و عارف در این بنای عظیم فرهنگی ، پرورش یافتند .

 

3 - ایرانیان خدمات بسیار شایانی به اسلام کرده اند و

 

     آن خدمات از روی اخلاص و ایمان بوده است .

 

4 - این خدمات ، نشان دهنده ی احساسات خالصانه ی

 

     ایرانیان است .

 

5 - شاهکارهای هنری ایران در دوره ی اسلامی ، اعم از

 

      معماری و ... بیشتر در زمینه های دینی - اسلامی بوده

 

      است .

 

6 - یکی از مظاهر خدمات فرهنگی ایرانیان به اسلام ،

 

     خدماتی است که ...

 

7 - اگر زبان فارسی از بین رفته بود ، ما امروز آثار

 

     گران بها و شاهکارهای اسلامی  ارزنده ای ...

 

     نداشتیم .

 

           

 

درس 12 -

 

1 - پیامبر گرامی اسلام ، ...اسوه ی عالمیان است .

 

2 - پیامبر اکرم با خدمت کارانش نیز رأفت و عطوفت

 

     داشت .

 

3 - در تنهایی سیمایی محزون داشت .

 

4 - سخن هم نشین خود را نمی برید .

 

5 - درباره ی کسانی که به حریم قانون ، تجاوز

 

    می کردند ، گذشت و مدارا نداشت .

 

6 - در زندگی از تجمل دوری می جست .

 

7 - چون بانگ اذان را می شنید ، به نماز می رفت .

 

8 - سرو نباشد به اعتدال محمد

 

9 - آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی

 

     آمده مجموع در ظلال محمد

 

                    

درس 13 -

 

1 - بسیاری از علما و روحانیون ایشان را به

 

  مرجعیت انتخاب کردند .

 

 

2 - مهربانی سادگی و فروتنی از ویژگی های

 

درخشان ایشان بود .

 

 

3 - حکومت شاه ، رهبر نهضت اسلامی ایران

 

را دستگیر و زندانی کرد .

 

 

4 - پدرش به دست مزدوران خان هدف گلوله

 

قرار گرفت .

 

 

5 - او محبوب همه ی مسلمانان بود .

 

 

6 - امام خمینی ناگریز به پاریس رفت .

 

 

7 - رژیم شاهنشاهی ، واژگون شد .

 

 

   

درس 16  - 

 

1 - بعضی اوقات با چشم نارنجی رنگش ،

 

     موذیانه چشمک می زد .

 


2 - شاپرک با ساده دلی نجوا می کرد .

 

 

  درس 17  -  

 

1 - این حرکت شکوهمند نمادین ، چیزی بود که ...

 

2 - به همه ی آنهایی که حضور دارند ، قدرت عنایت فرماید . 

 

3 - روی اعلامیه ی ترحیم نوشت ...

 

4 - در جایگاه ابـــدی اش به خاک سپرده ایم .

 

5 - با اراده و سماجت عجیبی به این کار ادامه می داد . 

 

 

0

درس دهم :

                               

عهد و پیمان :

من دیر نمی آیم ، شما هم دیر نیایید .

آرایه : تکرار

 

من غیبت نمی کنم ، شما هم غیبت نکنید .

آرایه : تکرار

 

من به شما دروغ نمی گویم ، شما هم دروغ نگویید .

آرایه : تکرار

 

من به هر قولی که به شما بدهم وفا می کنم ، شما هم به هر قولی

که به من می دهید ، وفا کنید .

آرایه : تکرار

 

من خودم را موظف می دانم که برای خیر و صلاح شما تلاش می کنم ،

شما هم خودتان را موظف بدانید که به توصیه های من عمل کنید .

آرایه : تکرار

 

عشق به مردم :         

موج جمعیت ، رجایی را از جا کند و برد و برد و ...

آرایه :

        موج جمعیت : اضافه ی تشبیهی ، جمعیت مثل موج است .

        تکرار

 

رفتار بهشتی :

به هم ریخته : کنایه از ، آشفته و بی نظم

 

گرمای محبت :      

هجوم باد : تشخیص یا جان بخشی

زوزۀ باد : جان بخشی

من اگر به این پیرمرد کمک کنم ، خدا هم به من کمک می کند : تکرار 

برق خوشحالی : اضافه ی تشبیهی ، خوشحالی مثل برق است .

 

   دانش های زبانی و ادبی :  

در درس های گذشته خواندیم که فعل جزء اصلی جمله است و ویژگی هایی

دارد و یکی از این ویژگی ها زمان است ؛ یعنی یک فعل به ما نشان می دهد

که یک کار در یکی از مان های گذشته ، حال و یا آینده انجام شده یا می شود .

 پس فعل ، واژه ای است که :

1 – نشان دهنده ی انجام کار یا داشتن حالتی را در جمله نشان می دهد .

2 – در بر دارنده ی مفهوم زمان ( گذشته ، حال ، آینده ) است .

      و اکنون می خوانیم :

3 – نشان دهنده ی شخص انجام دهنده ی کار ( در فعل خاص ) یا دارنده ی

حالت در فعل اسنادی ) است ؛ یعنی با کاربرد فعل در جمله می توانیم بفهمیم  

که شخص انجام دهنده ی کار یا دارنده ی حالت  :

1 – گوینده یا گویندگان

2 شنونده یا شنوندگان

3 – فرد غایب یا افراد غایب هستند .

                           

به مثال ها و توضیحات آن توجه کنید .

 

اول شخص ( گوینده یا گویندگان ) :

1 – 1 -  من در جلسه ی امتحان حاضر بودم .

             ما در جلسه ی امتحان حاضر بودیم .

      با توجه به « بودم » و « بودیم » شما متوجه می شوید که حالت حاضر بودن به « من »  یا

« ما » که « گوینده » ( یک نفر است ؛ یعنی مفرد )  یا « گویندگان » ( که بیش از یک نفر است

؛ یعنی جمع ) جمله ها هستند ، نسبت داده شده است .

 

2 – 1 – در جلسه ی امتحان حاضر بودم .

           در جلسه ی امتحان حاضر بودیم .

در این جمله ها ، با اینکه نهاد « من » و « ما » حذف شده است ، با شنیدن فعل « بودم » و

« بودیم » متوجه می شوید که شخص یا اشخاصی که « حاضر بودن » به آنها نسبت داده شده

است ، « من » ( که یک نفر است ؛ یعنی مفرد )   یا « ما » ( که بیش از یک نفر است ؛ یعنی

جمع ) است ؛ چون فعل ، این قابلیت و توانایی را دارد که با بودن یا نبودن نهاد در جمله ، شخص

انجام دهنده ی فعل یا دارنده ی حالت را نشان دهد و اینکه چگونه فعل این توانایی را دارد ، در

درس های آینده ( درس 13 ) خواهید خواند .

 

3 – 1 - من برای گرفتن کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله ، به کتابخانه رفتم .

            ما برای گرفتن کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله ، به کتابخانه رفتیم .

با وجود فعل « رفتم » و « رفتیم » در جمله متوجه می شوید که کار « رفتن » را « من » ( که

یک نفر است ؛ یعنی مفرد )  و « ما » ( که بیش از یک نفر است ؛ یعنی جمع )که « گوینده » یا

« گویندگان » هستند ، انجام داده اند .

 

4 – 1 - برای گرفتن کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله ، به کتابخانه رفتم .

           برای گرفتن کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله ، به کتابخانه رفتیم .   

در این جمله ها هم ، باز با وجود اینکه نهاد « من » و « ما » حذف شده است ، با شنیدن فعل

« رفتم » و « رفتیم » ، متوجه می شوید که شخص یا اشخاصی که کار « رفتن » را انجام

داده اند ، « من » ( که یک نفر است ؛ یعنی مفرد )  یا « ما » ( که بیش از یک نفر است ؛ یعنی

جمع ) ( گوینده یا گویندگان ) است ؛ چون فعل ، این قابلیت و توانایی را داردکه با بودن یا نبودن

نهاد در جمله ، شخص انجام دهنده ی فعل را نشان دهد .

                           

دوم شخص ( شنونده و شنوندگان )

1 – 2 -  تو در جلسه ی امتحان حاضر بودی .

             شما در جلسه ی امتحان حاضر بودید .

      با توجه به « بودی » و « بودید » شما متوجه می شوید که حالت حاضر بودن به « تو »

( که یک نفر است ؛ یعنی مفرد )  یا « شما » ( که بیش از یک نفر است ؛ یعنی جمع ) ( شنونده

یا شنوندگان ) ، نسبت داده شده است .

 

2 – 2 – در جلسه ی امتحان حاضر بودی .

           در جلسه ی امتحان حاضر بودید .

در این جمله ها ، با اینکه نهاد « تو » و « شما » حذف شده است ، با شنیدن فعل « بودی » و

« بودید » متوجه می شوید که شخص یا اشخاصی که « حاضر بودن » به آنها نسبت داده شده

است ، « تو » ( که یک نفر است ؛ یعنی مفرد )  یا « شما » ( که بیش از یک نفر است ؛ یعنی

جمع ) است ؛ چون فعل ، این قابلیت و توانایی را دارد که با بودن یا نبودن نهاد در جمله ، شخص

انجام دهنده ی فعل یا دارنده ی حالت را نشان دهد .

 

3 – 2 - تو برای گرفتن کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله ، به کتابخانه رفتی .

            شما برای گرفتن کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله ، به کتابخانه رفتید .

با وجود فعل « رفتی » و « رفتید » در جمله متوجه می شوید که کار « رفتن » را « تو » ( که

یک نفر است ؛ یعنی مفرد )   و « شما » ( که بیش از یک نفر است ؛ یعنی جمع ) که « شنونده »

یا « شنوندگان » هستند ، انجام داده اند .

 

4 – 2 - برای گرفتن کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله ، به کتابخانه رفتی .

           برای گرفتن کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله ، به کتابخانه رفتید .   

در این جمله ها هم باز با وجود اینکه نهاد « تو » و « شما » حذف شده است ، با شنیدن فعل

« رفتی » و « رفتید » ، متوجه می شوید که شخص یا اشخاصی که کار « رفتن » را انجام

داده اند ، « تو » ( که یک نفر است ؛ یعنی مفرد )   یا « شما » ( که بیش از یک نفر است ؛ یعنی جمع ) است ؛ چون فعل ، این قابلیت و توانایی را دارد که با بودن یا نبودن نهاد در جمله ، شخص انجام دهنده ی فعل را نشان دهد . 

       

سوم شخص ( غایب و غایب ها ) :

1 – 3 -  او در جلسه ی امتحان حاضر بود .

             آنها در جلسه ی امتحان حاضر بودند .

      با توجه به « بود » و « بودن » شما متوجه می شوید که حالت حاضر بودن به « او » ( که

یک نفر است ؛ یعنی مفرد )   یا « آنها » ( که بیش از یک نفر است ؛ یعنی جمع ) که « گوینده یا گویندگان » جمله ها هستند ، نسبت داده شده است .

 

2 – 3 – در جلسه ی امتحان حاضر بود .

           در جلسه ی امتحان حاضر بودند .

در این جمله ها ، با اینکه نهاد « او » و « آنها » حذف شده است ، با شنیدن فعل « بود » و

« بودند » متوجه می شوید که شخص یا اشخاصی که « حاضر بودن » به آنها نسبت داده شده

است ، « او » ( که یک نفر است ؛ یعنی مفرد )  یا « آنها » ( که بیش از یک نفر است ؛ یعنی

جمع ) است ؛ چون فعل ، این قابلیت و توانایی را دارد که با بودن یا نبودن نهاد در جمله ، شخص

انجام دهنده ی فعل یا دارنده ی حالت را نشان دهد .

 

3 – 3 - او برای گرفتن کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله ، به کتابخانه رفت .

            آنها برای گرفتن کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله ، به کتابخانه رفتند .

با وجود فعل « رفت » و « رفتند » در جمله متوجه می شوید که کار « رفتن » را « من » ( که

یک نفر است ؛ یعنی مفرد )  و « ما » ( که بیش از یک نفر است ؛ یعنی جمع ) که « شنونده » یا

« شنوندگان » هستند ، انجام داده اند .

 

4 – 3 - برای گرفتن کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله ، به کتابخانه رفت .

           برای گرفتن کتاب مناجات نامه خواجه عبدالله ، به کتابخانه رفتند .   

در این جمله ها هم باز با وجود اینکه نهاد « او » و « آنها » حذف شده است ،

با شنیدن فعل« رفت » و « رفتند » ، متوجه می شوید که شخص یا اشخاصی

که کار « رفتن » را انجام داده اند ، « او » ( که یک نفر است ؛ یعنی مفرد ) 

یا « آنها » ( که بیش از یک نفر است ؛ یعنی جمع ) است ؛ چون فعل ، این

قابلیت و توانایی را دارد که با بودن یا نبودن نهاد در جمله ، شخص

انجام دهنده ی فعل را نشان دهد .

 

حتی اگر فعل را خارج از جمله ببینید به راحتی می توانید « شخص »

آن را حدس بزنید . مثلا با شنیدن فعل « می خوانید » متوجه می شوید

که « انجام دهنده »ی کار خواندن « شما »

( که شنونده هستند و بیش از یک نفر ) است ؛ یعنی دوم شخص جمع .

 

                                  

تمرین 1 :

واژه های ردیف « الف » را به واژه ی مناسب از ردیف « ب » وصل کنید .

             ( 1 )

من                          دیدید

تو                           دید

او                           دیدند

ما                          دیدی

شما                       دیدیم

آنها                       دیدم

 

             ( 2 )

من                        می پرسید

تو                         می پسیدیم

او                        می پرسیدم

ما                        می پرسیدند

شما                      می پرسیدید

آنها                      می پرسیدی        

 

            ( 3 )

من                          بشناسند 

تو                          بشناسیم

او                          بشناسد

ما                          بشناسی      

شما                        بشناسید 

آنها                       بشناسم  

 

            ( 4 )

من                        می شناسم  

تو                         می شناسیم

او                          می شناسید

ما                        می شناسی

شما                      می شناسد         

ایشان                    می شناسند           

 

پاسخ  ( 1 ) : من دیدم – تو دیدی – او دید – ما دیدیم – شما دیدید – آنها دیدند

 

پاسخ ( 2 ) : من می پرسیدم – تو می پرسیدی – او می پرسید –

               ما می پرسیدیم – شما می پرسیدید - آنها می پرسیدند –

 

پاسخ ( 3 ) : من بشناسم – تو بشناسی – او بشناسد –

                 ما می شناسیم – شما می شناسید – آنها می شناسند

 

پاسخ ( 4 ) : من می شناسم – تو می شناسی – او می شناسد

                 ما می شناسیم – شما می شناسید – آنها می شناسند

 تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك       www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك       www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك       www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك       www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك       www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك       www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك       www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك       www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك       www.bahar-20.comتصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك       www.bahar-20.com

تمرین 2 :

واژه های ردیف « الف » را به واژه ی مناسب از ردیف « ب » وصل کنید .

                           ( 1 )

اول شخص مفرد                       رسیدید         

دوم شخص مفرد                       رسیدیم

سوم شخص مفرد                      رسید       

اول شخص جمع                       رسیدند    

دوم شخص جمع                       رسیدم   

سوم شخص جمع                      رسیدی         

                         ( 2 )

اول شخص مفرد                       خواهید شست     

دوم شخص مفرد                       خواهیم شست

سوم شخص مفرد                      خواهی شست        

اول شخص جمع                       خواهم شست      

دوم شخص جمع                       خواهند شست    

سوم شخص جمع                      خواهد شست       

 

پاسخ ( 1 ) :

اول شخص مفرد : رسیدم

دوم شخص مفرد : رسیدی

سوم شخص مفرد : رسید

اول شخص جمع : رسیدیم

دوم شخص جمع : رسیدید

سوم شخص جمع : رسیدند

 

پاسخ ( 2 ) :

اول شخص مفرد : خواهم شست

دوم شخص مفرد : خواهی شست

سوم شخص مفرد : خواهد شست

اول شخص جمع : خواهیم شست

دوم شخص جمع : خواهید شست

سوم شخص جمع : خواهند شست

                                  تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , بخش تصاویر زیباسازیhttp://end-lover.persianblog.ir کلیک کنید                          

تمرین 3 :                    تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , بخش تصاویر زیباسازیhttp://end-lover.persianblog.ir کلیک کنید

در هر جمله ، شخص و شمار فعل را بنویسید .

1 – در دورۀ دبیرستان ، نمایشنامۀ « ابوذر » را همراه با دوستانش اجرا کرد .

2 – شاگردانش می گویند : « ما به مشاعره علاقه مند هستیم . »

3 – تو می توانی برای درس خواندن به اتاق بروی .     

4 – سحر گفت : « مادرم لباس های شیک و زیبایی می دوزد .

 

پاسخ پرسش ها :

1 – در دورۀ دبیرستان ، نمایشنامۀ « ابوذر » را همراه با دوستانش اجرا کرد .

      او اجرا کرد : سوم شخص مفرد ( او غایب است : سوم شخص – یک نفر است : مفرد )

 

2 – شاگردانش می گویند : « ما به مشاعره علاقه مند هستیم . »

      آنها می گویند : سوم شخص جمع

     ( آنها غایب هستند : سوم شخص – بیش از یک نفر هستند : جمع )

     ما هستیم : اول شخص جمع ( ما گوینده ایم : اول شخص – بیش از یک نفر هستیم : جمع )

 

3 – تو می توانی برای درس خواندن به اتاق بروی .   

      تو می توانی : دوم شخص مفرد ( تو شنونده ای : دوم شخص – یک نفر هستی : مفرد )

      تو بروی : دوم شخص مفرد ( تو شنونده ای : دوم شخص – یک نفر هستی : مفرد )  

 

4 – سحر گفت : « مادرم لباس های شیک و زیبایی می دوزد . »

      سحر ( او ) گفت : سوم شخص مفرد

      ( او غایب است : سوم شخص – یک نفر است : مفرد )

     مادر ( او ) می دوزد : سوم شخص مفرد

     ( او غایب است : سوم شخص – یک نفر است : مفرد )

 

                          تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , بخش تصاویر زیباسازیhttp://end-lover.persianblog.ir کلیک کنید

تمرین 4 :

شخص و شمار فعل های زیر را مشخص کنید .

1 – می گشاید :

2 - خورده بودید :

3 – توانستی :

4 – می شنوم :

5 – بشویند :

6 – می آزماییم :

 

پاسخ :

1 – می گشاید : سوم شخص مفرد

2 - خورده بودید : دوم شخص جمع

3 – توانستی : دوم شخص مفرد

4 – می شنوم : اول شخص مفرد

5 – بشویند : سوم شخص جمع

6 – می آزماییم : اول شخص جمع

 

0

                       فارسی : درس یازدهم  ، خدمات متقابل اسلام و ایران

 

          

         

              

 

در سراسر این آثار ، مفاهیم اسلامی و قرآنی موج می زند :

این آثار سرشار از محتوا و معانی اسلامی و قرآنی است .

 

گرد آمدن : جمع شدن

 

گرد آمدن ملل گوناگون در زیر پرچم اسلام :

مسلمان شدن ملت های گوناگون

 

همدوش : همراه

 

مشعل دار : پیشرو ، راهنما

 

جامه ی زیبای شعر و نثر : اضافه ی تشبیهی

شعر و نثر مانند جامه ( لباس ) است .

             

                نام باستانی و تاریخی استان های ایران بنا بر

                   مرزبندی ها و تقسیم بندی های کنونی

 

                          دانش های زبانی و ادبی

 

به جمله های زیر توجه کنید .

 

زیبا و دوست زیبا از مدرسه به خانه می رفتند .

 

در میان راه دوست زیبا از زیبا دفتر زیبا را گرفت

 

و به زیبا قول داد فردا دفتر زیبا را به زیبا پس بدهد .

 

بدون اینکه از شما بپرسم اشکال این عبارت چیست با خواندن آن

 

می گویید : « اوووووووه ، چقدر زیبا ! »

 

حالا این متن را بازسازی کنید ؛ و احتمالا عبارتی نزدیک به عبارت

 

زیر خواهید گفت :

 

زیبا و دوستش از مدرسه به خانه می رفتند . در میان راه دوست زیبا

 

از او دفترش را گرفت و به زیبا قول داد فردا دفترش را به او پس بدهد .

 

در این جمله ها شما در چند مورد از « او » و « ش » ، به جای زیبا

 

استفاده کرده اید .

 

به این نوع کلمه ها « ضمیر » می گویند .

 

ضمیر در جمله به کار می رود تا با استفاده از آن از تکرار اسم جلوگیری شود .

 

اسمی که ضمیر به جای آن به کار می رود ، « مرجع ضمیر » نام دارد .

 

ضمیر ها دو نوع هستند .

 

1 – ضمیر گسسته : ضمیرهایی که به تنهایی به کار می روند .

 

      این ضمیر ها عبارتند از :

 

  مــفـــرد                          جــمـــع

   من                                 ما

   تو                                  شما

   او                                 ایشان

 

وقتی رجـــایـــــی به داخل ماشین آمد ، عرق کرده و خسته بود . 
 
      مرجع ضمیر       

                                                                    

به  او   گفتیم اگر این وضع ادامه یدا کند ، دست و پای سالم برایــتان

     ضمیر

 

باقی نخواهد ماند .
    

نویسنده از « او » به جای « رجایی » استفاده کرده است .

 

2 – ضمیر پیوسته : این واژه ها نمی توانند به تنهایی به کار روند و حتما

 

     باید به واژه ی پیش از خود بچسبند .

 

     این ضمیرها عبارتند از :

 

   مــفـــرد                          جــمـــع

     ــَـ م                             ــِــ مان 

     ــَـ ت                            ــِــ تان 

     ــَـ ش                           ــِــ شان 

 

سـپــیـــده ، به خانه ی مادربــزرگ  برو . تــو باید برایــــش  غذا ببری . 

مرجع ضمیر1           مرجع ضمیر2    ضمیر1          ضمیر2

 

یعنی « سپیده » ، مرجع ضمیر « تو » است و « مادربزرگ » ، مرجع ضمیر « ـَـش » .

 

مـصـطـفــی مجبور بود ، راه خانه تا مدرسه را پیاده برود . برای آنکه

مرجع ضمیر

 

گرم شود ، دستهایش   را داخل جیبش  فرو برد . 

                      ضمیر               ضمیر


  در این عبارت ، مصطفی ، مرجع ضمیر هر دو ضمیر است ؛ یعنی

 

ضمیر « ـَـش » در « دست هایش » و ضمیر « ـَـش » در « جیبش » .

 

 نـیـمـــا  با دستپاچگی می گوید : ها ؟ بله ! زیبا بود ؛ گمان کنم شاعر

مرجع ضمیر

 

آن ویکتور هوگو باشد !

 

-   آفرین بر  تـــــو  پسر باهوش ! از کجا فهمیدی ؟

                 ضمیر

 

 نـیـما  با غرور ادامه می دهد : قبلا آن را خودم  ترجمه کرده ام .

مرجع ضمیر                                        ضمیر                                   

 

             

               پرچم معروف ایرانی : درفش کاویانی

              از این پرچم چه می دانید ؟

پنج سطر درباره ی این پرچم بنویسید و نمره بگیرید .

 

 

و حالا نوبت شماست .

در جمله های زیر ، ضمیر و مرجع ضمیر را مشخص کنید .

1 - معلم ، خواندن را تمام می کند و با قدم های شمرده پشت میزش نشست .

 

2 – مــــن اینجا چون نگهبانم تـــــــو چون گنج .

 

3 – باز موضوع تازه ای داریم 

      آرزوی شـمـــا در آیـنــــده

 

4 – با خودش زیر لب چنین می گفت :

      آرزوهایــــتـان چه رنگیــــن است

      کاش روزی به کام خـــــود برسید

      بچه ها ، آرزوی مـــــن این است

 

5 – گفت : جان پدر ، تو نیز اگر بخفتی ، به از آن که در پوستین خلق افتی .

 

6 – انس بن مالک می گفت : در مدت ده سال که شبانه روز در خدمت و خانه اش بودم ، یک بار

      تندخویی و سخن درشت از او ندیدم و نشنیدم .

 

7 – خـــدا آن مـلـتـــی را ســــروری داد

      که تقدیرش به دست خویش بنوشت

 

پاسخ جمله ها :

1 - معلم مرجع ضمیر « ش » در میزش .

 

2 – مادر کبوتر مرجع ضمیر من – جوجه کبوتر مرجع ضمیر « تو »  

 

3 – بچه های کلاس ، مرجع ضمیر « شما »  

 

4 – معلم ، مرجع ضمیر « ـَـش »

     بچه ها ، مرجع ضمیر « ـِـتان »  

     معلم ، مرجع ضمیر « من »     

     

5 – سعدی ، مرجع ضمیر « تو »

 

6 – پیامبر ( ص ) ، مرجع ضمیر « ـَـش » و « او »

 

7 – ملت ، مرجع ضمیر « ـَـش » در تقدیرش

 

 

0

         فارسی: درس دوازده، اسوه ی نیکو

           

       

 

اسوه ی نیکو

 

(ص): صلی الله علیه و آله

 

ماه فرو ماند از جمال محمد (ص)  

 

سرو نباشد به اعتدال محمد

 

قافیه: جمال – اعتدال

 

ردیف: محمد

 

تعداد جمله ها: 1 - ماه فرو ماند از جمال محمد (ماه از جمال

                           
                            محمد فرو ماند.)

 

                    2 - سرو نباشد به اعتدال محمد (سرو به اعتدال

                         محمد نباشد.)

 

تشخیص: فرو ماندن و شگفت زده شدن به ماه نسبت داده شده است.

 

سرو در ادبیات مظهر و نشانه ی تناسب اندام است.

 

 ماه از زیبایی پیامبر (ص) حیران و متعجب می ماند.

سرو هم قامت متناسب پیامبر را ندارد.

 

آدم و نوح و خلیل و موسی  و عیسی

 

آمده مجموع در ظلال محمد

 

قافیه: ظلال

 

ردیف: محمد

 

تعداد جمله ها: 1 - آدم و نوح و خلیل و موسی  و عیسی آمده مجموع


در ظلال محمد (آدم و نوح و خلیل و موسی  و عیسی در ظلال محمد


مجموع آمده)

 

مراعات نظیر: آدم – نوح – خلیل – موسی – عیسی

 

در ظلال و سایه ی کسی بودن یعنی در پناه او بودن، در حمایت

 
کسی بودن

حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی و

حضرت عیسی (ع) همه در پناه پیامبر اکرم (ص) هستند.

                                   

سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی

 

عشق محمد بس است و آل محمد

 

قافیه: آل  

 

ردیف: محمد

 

تعداد جمله ها: 1 – سعدی،  

 

                   2 – اگر عاشقی کنی،

 

                   3 – و جوانی (کنی که فعل جمله است حذف شده)

 

                4 – عشق محمد بس است

 

عشق آل محمد بس است.)

 

تکرار: محمد

سعدی اگر می خواهی عاشق و دلداده باشی، عشق 

پیامبر و خاندان پاکش برایت کافی است.

      

 

دانش های زبانی و ادبی:

 

در درس های گذشته، شخص و شمار فعل را آموختیم.

 

یعنی هر فعل را در سه شخص مفرد و سه شخص جمع یاد گرفتیم.

به عنوان مثال:

 

به هر یک از فعل های «رفتم، رفتی، رفت» به ترتیب


«اول شخص مفرد»  ،


«دوم شخص مفرد»  و


«سوم شخص مفرد»  می گفتیم


و به هر یک از فعل های «رفتیم، رفتید، رفتند»

 

به ترتیب:


«اول شخص جمع»  ،


«دوم شخص جمع»  و


«سوم شخص جمع»  می گفتیم.

 

و حالا نکته ی جدید این درس این که: به هر یک از صورت های


ششگانه ی مفرد و جمع فعل، «صیغه» یا «ساخت»


گفته می شود.

 

یعنی اگر از شما خواستند که «ساخت» یا «صیغه» ی


سوم شخص «می توانم» را بنویسید،پاسخ، «می توانند» است؛


همچنین «ساخت» دوم شخص مفرد همین فعل، «می توانی»


 است.

حالا شما به پرسش های زیر پاسخ دهید.                                   xs03gif389               gifbj002

 

1 – ساخت  «دوم شخص جمع» فعل «برخاسته ام» را

      بنویسید.

 

2 - ساخت  «دوم شخص مفرد» فعل «بر می دارم» را بنویسید.

 

3 - ساخت  «اول شخص جمع» فعل «می پرسم» را بنویسید.

 

4 - ساخت  «سوم شخص جمع» فعل «می گفتم» را بنویسید.

 

5 - ساخت  «سوم شخص مفرد» فعل «رفته بودم» را بنویسید.

پاسخ:

 

1 – برخاسته اید

 

2 – برمی داری

 

3 – می پرسیم

 

4 – می گفتند

 

5 – رفته بود

زمانی که ساخت های ششگانه ی فعل را به ترتیبِ


«اول شخص مفرد»،


«دوم شخص مفرد»،


 «سوم شخص مفرد»،


«اول شخص جمع»،


«دوم شخص جمع» و


«سوم شخص جمع»


 بیان می کنیم، می گوییم آن فعل را «صرف» کرده ایم.


پس وقتی از شما خواستند فعل«بروم» را صرف کنید،


باید به ترتیب بگویید:

 

بروم


بروی


برود


 برویم


 بروید


 بروند


 حالا فعل های زیر را را صرف کنید.

 

1 – شنیده ام

 

2 – شسته بودم

 

3 – خورده باشم

 

4 – دانستم

پاسخ:

 

1 – شنیده ام                 شنیده ایم

 

      شنیده ای                شنیده اید

 

      شنیده است              شنیده اند

 

2 – شسته بودم             شسته بودیم                        xsgs009

 

      شسته بودی            شسته بودید

 

      شسته بود              شسته بودند


3 – خورده باشم            خورده باشیم

 

     خورده باشی            خورده باشید

 

     خورده باشد             خورده باشند

 

4 – دانستم                     دانستیم

 

      دانستی                    دانستید

 

      دانست                    دانستند

 

نکته ی دیگر درباره ی فعل، ساختمان فعل است.

 

هر فعل از چند قسمت ساخته شده است.

 

یکی از این قسمت ها که در تمام ساخت های ششگانه بدون تغییر،


تکرار می شود، «بن» فعلاست.

 

ساخت های ششگانه ی «بروم» را صر ف می کنیم.

 

بروم 

 

بروی

 

برود

 

برویم

 

بروید

 

بروند

 

«ب» نشانه ی زمان فعل است.

 

«رو» جزء ثابت فعل و «بن» است.

 

«م»، «ی»، «د»، «یم»، «ید»، «ند» جزء


متغیر فعل هستند که در هر فعل نسبتبه «ساخت» دیگر


تغییر می کند.


به این قسمت فعل، «شناسه» گفته می شود.


فعل «می نوشم» را صرف می کنیم تا بن آن مشخص شود.

 

می نوشم

 

می نوشی

 

می نوشد

 

می نوشیم

 

می نوشید

 

می نوشند

 

«می» نشانه ی زمان

 

«نوش» بن فعل

 

و «م»، «ی»، «د»، «یم»، «ید»، «ند»


شناسه هستند.

حالا در فعل های زیر بن را مشخص کنید.

 

1 – کاشتیم

 

2 – رسیدیم

 

3 – می روند

 

4 – بگویی

 

5 – می کارید

 

6 – خواهیم دید

 

7 – برسم

 

8 – رفته باشد

 

9 – گفته بودند

 

پاسخ:

 

1 – کاشت

 

2 – رسید

 

3 – رو

 

4 – گو («ی» اول «ی» میانجی است.)  

 

5 – کار  

 

6 – دید

 

7 – رس

 

8 – رفت

 

9 – گفت

0

 امام خمینی ( ره )

 

                         

 

( ره ) : رحمت الله علیه

 

ص 114 – بند 2 :

 

آن روز ، مثل همه ی روزهای دیگر بود .

 

تکرار روز

 

ص 116 - بند 3 :

 

نیمه های پاییز سال 1357 بود . برخلاف همه ی پاییزها که


کلاس های درس مدارس و دانشگاه ها فعال بودند ، در آن


پاییز دانش آموزان و دانشجویان به فرمان امام اعتصاب کرده


بودند و به مدارس و دانشگاه ها نمی رفتند . دیگر نه میز و


نیمکتی در کار بود و نه معلمی . همه به فرمان امام در


کوچه ها و خیابان ها تظاهرات می کردند و درس انقلاب را


به بانگ بلند به گوش جهانیان می رساندند . آن روزها ملت ،


یک آموزگار ، یک معلم و یک استاد داشت و او کسی جز


امام خمینی ( ره ) نبود .

 

تکرار : پاییز

 

تکرار : مدارس

 

تکرار : دانشگاه

 

مراعات نظیر : پاییز – کلاس – مدارس – دانشگاه ها –


                  دانش آموزان – دانشجویان – میز – 

 

                  نیمکت – معلم – آموزگار استاد –

 

                                     

ص 117 – بند پایانی :              

 

از آن مانند جان خویش نگهبانی کنند : کنایه از بااهمیت و

                            باارزش بودن چیزی

     

                  دانش های زبانی و ادبی :

 

در درس  گذشته با قسمتی از ساختمان فعل که به آن


« بن فعل » گفته می شد ، آشنا شدیم .

 

 

گفتیم که ساختمان هر فعل از چند قسمت تشکیل شده


است :  

          

1 – نشانه ی زمان ، که سال های آینده به دانسته های

    
    شما افزون خواهد شد .

 

2 – بن فعل ، که در درس گذشته با آن آشنا شدید و

    
      گفتیم که قسمت ثابت و تکراری همه ی « ساخت » ها


      است .

 

3 – شناسه ، که در این درس می آموزید .

 

     درباره ی فعل خوانده اید که فعل قسمتی از جمله


     است که :
 

انجام کاری را ( بن ، نشان دهنده ی کاری است که فعل


نمایانگر آن است . )
 

به وسیله ی شخصی ( که شناسه نمایان گر آن شخص


است . )

 

در زمانی معین ( نشانه ی زمان و نوع بن در ساختمان فعل ،


نشان دهنده ی این زمان هستند . )

 

نشان می دهد .

 

منظور این سه عبارت را با یک مثال توضیح می دهم .

                                      

 

در عبارت اول خواندیم که انجام کار را در فعل ، بن فعل


نشان می دهد ؛ یعنی وقتی می گوییم « شسته ایم » در


این فعل « شست » بن فعل است و نمایانگر کار « شستن »


است .

          

 

در عبارت دوم گفتیم که فعل به وسیله ی شخصی که


شناسه نمایانگر آن است ، انجام می شود . یعنی در فعل


« شسته ایم » ، بدون این که از « ما » استفاده کرده باشیم ،


« یم » که شناسه ی فعل است ، نشان دهنده ی شخص و


شمار انجام دهنده ی کار است .

                                        

شناسه ها در ساختمان فعل عبارتند از :

 

1 – شناسه های مفرد :

 

اول شخص مفرد : ــَـ م

 

دوم شخص مفرد : ی

 

سوم شخص مفرد : ــَـ د

 

 

2 - شناسه های جمع :

 

اول شخص جمع : یم

 

دوم شخص جمع : ید 

 

سوم شخص جمع : ــَـ ند

 

                                  

به این ترتیب وقتی فعل « دیده بودم » را صرف می کنیم ،


بدون اینکه جداگانه اسمی از انجام دهنده ی کار ببریم ،


در می یابیم که:                         

 

در « دیده بودم » ، انجام دهنده ی کار « من » است .

 

در « دیده بودی» ، انجام دهنده ی کار « تو » است .

 

در « دیده بود » ، انجام دهنده ی کار « او » است .

 

در « دیده بودیم » ، انجام دهنده ی کار « ما » است .

 

در « دیده بودید » ، انجام دهنده ی کار « شما » است .

 

در « دیده بودند » ، انجام دهنده ی کار « ایشان » است .

 

                              

بحث دیگر این درس ، « مصدر » است .
 

« مصدر » مانند فعل کار را نشان می دهند ، بدون اینکه


نشانگر زمان و شخص انجام دهنده ی کار باشند .
   

مصدرها همیشه به « تن » و یا « دن » ختم می شوند . مانند :
 

پختن - شستن - نواختن - نشستن – نوشتن - رفتن -


آموختن - دوختن – داشتن – کاستن – نگریستن –


برانگیختن - برداشتن و ...
 

و یا :

 

دیدن - شنیدن – بردن - آمدن – ایستادن - دویدن - خوردن –


پریدن – بریدن – چیدن – دادن - افزودن و ...

 

با استفاده از مصدر می توانیم یکی از انواع بن را که


« بن ماضی » است ، به دست آوریم ؛ یعنی با حذف


« ن » مصدری از پایان مصدر ، « بن ماضی » به جا می ماند .

 

پختن : مصدر            پخت : بن ماضی  

 

شستن : مصدر           شست : بن ماضی

 

نواختن : مصدر          نواخت : بن ماضی

 

نشستن : مصدر          نشست : بن ماضی

 

نوشتن : مصدر           نوشت : بن ماضی

 

رفتن : مصدر             رفت : بن ماضی

 

آموختن : مصدر          آموخت : بن ماضی

 

دوختن : مصدر           دوخت : بن ماضی

                                        

حالا شما از مصدرهای زیر بن ماضی به دست آورید :

 

داشتن  

 

کاستن

 

نگریستن

 

برانگیختن

 

برداشتن

 

دیدن

 

شنیدن

 

بردن

 

آمدن

 

ایستادن

 

دویدن

 

خوردن

 

پریدن

 

بریدن

 

چیدن

 

دادن

 

افزودن

                                 

 

پاسخ :

 

مصدر               بن ماضی      

  

داشتن    ------   داشت

 

کاستن   -------   کاشت

 

نگریستن  -----   نگریست

 

برانگیختن ----   برانگیخت  

 

برداشتن ------   برداشت  

 

دیدن     ------   دید

 

شنیدن   -----   شنید

 

بردن   -----    برد

 

آمدن   -----    آمد

 

ایستادن   ----  ایستاد

 

دویدن    ----   دوید

 

خوردن  ----   خورد

 

پریدن  -----    پرید

 

بریدن   ----   برید

 

چیدن ------   چید

 

دادن  -----    داد

 

افزودن  ---   افزود

 

           

0

آدم آهنی و شاپرک:

           

در این درس از آرایه ی تشخیص استفاده شده است.

شاپرک حرف می زند و احساسات خود را بیان می کند.

آدم آهنی در ابتدا افکار خود را بدون اینکه به زبان بیاورد،


در ذهن مرور می کند و در پایان تحت تأثیر سخنان و


احساسات شاپرک قرار می گیرد و می تواند افکار خود را


به زبان آورد.

                  

             

ویتاتو ژیلینسکای نویسنده ی روسی است که در سال


1932 میلادی به دنیا آمد. او کتاب‌های زیادی منتشر


کرده که علاقه‌مندان زیادی پیدا کرده‌است. حشرات کوچک،


کرم‌ها و پروانه‌ها قهرمانان بسیاری از داستان‌های وی است.


ژیلینسکای شعر هم سروده‌است و داستان‌های فکاهی،


رمان و نمایش‌نامه نیز دارد.

 

آدم آهنی و شاپرک یکی از قصّه‌های زیبای اوست. این قصه


بیش از 14 سال است که در کتاب درسی فارسی دوره


راهنمایی وجود دارد. داستان آدم آهنی و شاپرک، برگرفته


از کتاب ملخ شجاع است که مجموعه چهار داستان به


نام‌های ملخ شجاع، دانه برفی که آب نشد، کرم کنجکاو


و آدم آهنی و شاپرک است.

               

                       

         ღعکسهای متحرک عاشقانهღ

دانش های زبانی و ادبی

نکته اول:

درباره ی زمان فعل ها خواندیم که هر فعل در یکی از سه


زمان گذشته و حال و یا آینده انجام می شود.

ساختمان فعل آینده همیشه با صرف فعل خواهم تشکیل


می شود + بن ماضی فعل اصلی.

       

خواهم توانست                خواهیم توانست

خواهی توانست               خواهید توانست

خواهد توانست               خواهند توانست

از مصدر کاشتن، زمان آینده صرف می کنیم:

خواهم کاشت                خواهیم کاشت

خواهی کاشت               خواهید کاشت

خواهد کاشت               خواهند کاشت

حالا شما از مصدرهای زیر، زمان آینده بنویسید.

 رسیدن  

داشتن  

انداختن    

گرفتن

        

پاسخ:

خواهم رسید                خواهیم رسید

خواهی  رسید               خواهید رسید

خواهد رسید                خواهند رسید

خواهم داشت              خواهیم داشت

خواهی داشت              خواهید داشت

خواهد داشت               خواهند داشت

         

خواهم انداخت             خواهیم انداخت

خواهی انداخت             خواهید انداخت

خواهد انداخت             خواهند انداخت

خواهم گرفت               خواهیم گرفت

خواهی گرفت              خواهید گرفت

خواهد گرفت              خواهند گرفت

     

                

اگر از هر فعل دیگری با هر زمان دیگر خواستیم زمان آینده

بنویسیم، کافی است:

فعل خواهم را صرف کنیم.

مصدر فعل را بنویسیم.

«ن» مصدری را حذف کنیم و بن ماضی به دست آوریم.

پس از هر یک از ساخت های خواهم یک بن ماضی فعل


بنشانیم.

               

به عنوان مثال می خواهیم فعل «می وزید» را به آینده

تبدیل کنیم  :

1 - خواهم را صرف می کنیم:

خواهم                خواهیم

خواهی                خواهید

خواهد                خواهند

2 - از فعل «می وزید» مصدر به دست می آوریم:

      «وزیدن»

3 - «ن» وزیدن را حذف می کنیم:

4 - «وزید» بن ماضی و آن را در کنار صرف «خواهم»

  می نشانیم.

خواهم وزید               خواهیم وزید

خواهی وزید               خواهید وزید

خواهد وزید               خواهند وزید

حالا شما هر یک از فعل های زیر را در زمان آینده صرف کنید.

کاشته ام

شنیده بودید

آمدید

رفته باشند    

رسیدیم  

     

     

پاسخ:

خواهم کاشت                خواهیم کاشت

خواهی کاشت              خواهید کاشت

خواهد کاشت               خواهند کاشت

خواهم شنید                   خواهیم شنید

خواهی شنید                  خواهید شنید

خواهد شنید                   خواهند شنید

خواهم آمد                   خواهیم آمد

خواهی آمد                   خواهید آمد

خواهد آمد                   خواهند آمد

خواهم رفت                 خواهیم رفت

خواهی رفت                خواهید رفت

خواهد رفت                خواهند رفت

خواهم رسید                 خواهیم رسید

خواهی رسید                خواهید رسید

خواهد رسید                خواهند رسید

                

نکته ی دوم:

داستان های نمادین، داستان هایی هستند که در هر یک

از شخصیت ها، نماینده ی یک گروه از انسان های اطراف

ما هستند. برای مثال در داستان هایی که در کودکی از

مادرها و مادربزرگ ها شنیده ایم، بیشتر شخصیت ها،

حیوانات بودند. هریک از این حیوانات نماینده ی گروهی

از مردم اطراف ما هستند. مثلا:

روباه نماینده ی انسان های فریبکار است.

طاووس نماینده ی انسان های مغرور است.

سگ نماد وفاداری است.

رود نماد زندگی است.

عقاب نماد انسان های بلندپرواز است و...

                     

1 - می توانید در شعر زیر تشخیص دهید که ساحل و موج

     نماد چه انسان هایی هستند؟

ساحل افتاده گفت: گرچه بسی زیستم

هیچ نه معلوم گشت، آه، که من کیستم؟

موج ز خود رفته ای تیز خرامید و گفت:

هستم اگر می روم، گر نروم نیستم

2 - در شعر «علم زندگانی» جوجه کبوتر و مادر او هر یک

     نماد چه کسانی هستند؟

            

پاسخ:

1 - ساحل نماد انسان های بی تلاش و بی هدف است و

 

     موج نماد انسان های پویا و هدفمند.

2 – جوجه کبوتر نماد افراد کم تجربه است و مادرش نماد

       افراد باتجربه.