جمع سالم و مکسر عربی
جمع مکسر در زبان عربی حداقل هفتاد صورت دارد که با قالبهای فرضی نشان داده میشود و بسیاری از آنها در زبان فارسی متداول است.
در زبان عربی دو نوع جمع هست. یکی «سالم» که یعنی کلمه «مفرد» سالم میماند، نمیشکند و به آخر آن برای مذکر علامت یا پسوند «ین» یا «ون» و برای مؤنث علامت یا پسوند «ات» اضافه میشود، مثل مخاطب، مخاطبین، مخاطبون، مخاطبات؛ معلم، معلمین، معلمون، معلمات؛ مؤمن، مؤمنین، مؤمنون، مؤمنات.
دیگری جمع «مکسر» است که قاعده معینی ندارد، یعنی «قیاسی» نیست، «سماعی» است و در مورد هر اسم مفردی باید دید یا در واقع شنید که اهل زبان مفرد آن را به چه صورت میشکند و چهگونه به صورت جمع مکسر یا شکسته درمیآورد.
برای نشان دادن صورتهای مختلف و معین جمع مکسر اسمهایی که ریشه ثلاثی (ریشه سه حرفی) دارند، از «فعل» استفاده میکنیم و برای این صورتها قالبهایی با این سه حرف ریشهیی کلمهها در نظر میگیریم تا به حافظه سپردنِ آنها آسانتر شود. وقتی که به این قالبهای فرضی نگاه میکنیم، باید بدانیم که سه حرف از حرفهای آن اصلی است و ریشه اسم را نشان میدهد و بقیه، حرفهای زاید است.
مثلاً در جمع مکسر «اشجار» که مفرد آن «شجر» است، «ش» جای «ف»، «ج» جای «ع» و «ر» جای «ل» قرار میگیرد؛ بنابراین دو «الف» زاید است و از واسطههای ساختن این صورت از جمع مکسر برای اسمهای معین است. البته صورتهای جمع مکسر زیاد است، ولی نامحدود نیست. صاحبنظرانِ زبان عربی میگویند که به طور قطعی نمیتوان گفت که جمع مکسر چند صورت دارد، ولی کمتر از هفتاد نیست. مهمترین قالبهای جمع مکسر عربی که در زبان فارسی هم متداول است، اینهاست:
– اَفعال: افکار (فکر)، اعمال (عمل)، اضداد (ضد)، اسرار (سر)، اشرار (شریر)، اصناف (صنف)، اقلام (قلم)، احباب (حبیب)، اوباش (وبش)، اسماء (اسم)، اشجار (شجر)، ارقام (رقم)، اناجیل (انجیل)، اساتید – اساتیذ (استاد – استاذ)، اغلاط (غلط)، اطوار (طور)، ارباب (رب)، اوراق (ورق)…
– فعول: فصول (فصل)، علوم (علم)، عقود (عقد)، ذکور (ذکر)، قبور (قبر)، امور (امر)، عقول (عقل)، نفوس (نفس)، قبوض (قبض)، فنون (فن)…
– فِعال: جبال (جبل)، جمال (جمل)، کبار (کبیر)، قصار (قصیر)…
– فعله: عمله (عامل)، مَرَده (مرید)، کسبه (کاسب)…
– افعله: ابنیه (بناء)، اشربه (شراب)، اغذیه (غذاء- غذا)، ادویه (دواء- دوا)، اطعمه (طعام)، ادعیه (دعاء- دعا)، امتعه (متاع)، اجنّه (جن) [باید توجه داشته باشیم که اسمهایی مثل جن که حرف دوم و سوم (ع ل) حرفهای یکسان باشد، این دو حرف به صورت یک حرف مشدّد در میآید]، ادله (دلیل)، اجوبه (جواب)، امثله (مثال)…
– افاعیل: اباطیل (باطل)، اساطیر(اسطوره)، اسالیب (اسلوب)، احادیث (حدیث)، اکاذیب (کذب)…
– فعایل: عقاید (عقیده)، اوایل (اول)، اواخر (آخر – آخرت)…
– افاعل: اواسط (وسط)، اماکن (مکان)، اقارب (اقرب)…
– مفاعل: مساجد (مسجد)، مطالب (مطلب)، مقابر (مقبره)، مراحل (مرحله)، مصائب (مصیبت)، مراجع (مرجع)، مجاری (مجرا)، منافذ (منفذ)، مناصب (منصب)، مبادی (مبدأ)، مسائل (مسأله)…
– افعلاء: اقرباء – اقربا (قریب)، اشقیاء – اشقیا (شقی)، اتقیاء – اتقیا (تقی)، اصفیاء – اصفیا (صفی)…
– عافال: آثار (اثر)، آمال (امل)، آداب (ادب)، آحاد (احد)، آباء (اب)، آفاق (افق)، آجال (اجل)، آراء – آرا (رأی)، آفات (آفت)، آلام (الم)…
– افاعله: اساتذه (استاذ)، اکاسره (کسری = خسرو)، قیاصره (قیصر)، جبابره (جبار)، افاغنه (افغان، در عربی استعمال ندارد و حتماً فارسیزبانان عربیگرا آن را به شیوه قیاسی ساختهاند)، ارامنه (ارمنی، در عربی به کار نمیرود)، فراعنه (فرعون)…
– فُعّال: کتاب (کاتب)، عمال (عامل)، وعاظ (واعظ)، قضات (قاضی)…
– مفاعیل: مفاتیح (مفتاح)، مقادیر (مقدار)، معائیر (معیار)، مبانی (مبناء)، مصادیق (مصداق)، مکاتیب (مکتوب)…
– افاعِل: اجانب(اجنبی)، اسامی (اسم)، اراضی (ارض)، کواکب (کوکب)…
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 28 مهر 1402 (02:11)
- گزارش تخلف مطلب