امروز یکشنبه 09 اردیبهشت 1403 http://aghaghia.cloob24.com
0

 

پاسخ پرسش شما : تشخیص گروه اسمی

 

نویسنده: فاطمه 

 

چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت: ۱۴:۰

 

سلام . من در پیدا کردن گروه اسمی مشکل دارم و نمی دونم که چطوری باید پیدا کنم
و همچنین در پیدا کردن بن و نوع آن

 

وب سایت   ایمیل

 

دانش زبانی : ساختمان گروه اسمی

 

شما در سال‌های گذشته علاوه بر فعل ، درباره‌ی نقش نهاد ، مفعول ، متمم و مسند هم خوندید .

برای تشخیص گروه‌های اسمی :

یک - ابتدا باید جمله‌ها رو جدا کنی ؛

دو - جمله‌ رو درست بخونی ؛

سه - فعل رو مشخص کنی ؛

چهار – نهاد ، مفعول ، متمم ، مسند و قید رو تعیین کنی .

پنج - وابسته‌ی پیشین و پسین نقش‌های بند چهار رو مشخص کنی .

در مورد وابسته‌های پسین ، تا جایی که کسره‌ی اضافه ادامه داره ، اون نقش هم ادامه پیدا می‌کنه .

 

یک نکته :

نقش‌ها رو در جمله ، یا با پرسش مشخص می‌کنیم ، و یا با یک نشانه تشخیص میدیم .

یک - بعضی از نقش‌ها رو در جمله ، با پرسش مشخص می‌کنیم .

این نقش‌ها نهاد ، مفعول و مسند هستند :  

 

الف - نهاد ، با پرسشِ :

« چه کسی ؟ » یا « چه کسانی ؟ » + فعل

« چه چیزی ؟ » یا « چه چیزهایی ؟ » + فعل

در جمله مشخص میشه .

 

تخت او کنار پنجره‌ی اتاق بود .

چه چیزی کنار پنجره بود ؟ تخت او .

پس ، « تخت او » ، نهاد هست .

 

این دو پنجره رو به یک بوستان بودند .

چه چیزهایی رو به بوستان بودند ؟ این دو پنجره .

پس ، « این دو پنجره » ، نهاد هست .

 

میهن ما در دوران دفاع مقدس ، لحظه‌های تلخ و شیرین بسیاری را به چشم دیده است .

چه کسی دیده است ؟ میهن ما

پس ، « میهن ما » ، نهاد هست .

میهن ما : گروه نهادی

در دوران دفاع مقدس : گروه متممی  

لحظه‌های تلخ و شیرین بسیاری را : گروه مفعولی

به چشم : گروه متممی

دیده است : فعل خاص

 

فرماندهان گروهان‌ها و گردان‌ها به دیدن آقا مهدی رفتند .

چه کسانی دیدند ؟ فرماندهان گروهان‌ها و گردان‌ها

پس ، « فرماندهان گروهان‌ها و گردان‌ها » ، نهاد هست .

فرماندهان گروهان‌ها : گروه نهادی

و : حرف عطف

گردان‌ها : معطوف

به دیدن آقا مهدی : گروه متممی

رفتند : فعل خاص

 

 

ب - مفعول ، با پرسشِ :

« چه چیزی را ؟ » یا « چه چیزهایی را ؟ » + فعل

« چه کسی را ؟ » یا « چه کسانی را ؟ » + فعل

در جمله مشخص میشه .

 

 

مرد ، منظره‌ی دل‌انگیزی را برای او توصیف می‌کرد .

چه چیزی را توصیف می‌کرد ؟ منظره‌ی دل‌انگیزی را

پس ، منظره‌ی دل‌انگیز ، مفعول هست .

مرد : گروه نهادی

منظره‌ی دل‌انگیزی را : گروه مفعولی

برای او : گروه متممی

توصیف : گروه مسندی

می‌کرد : فعل خاص

 

 

علم و دستاوردهای جدید علمی ، پیوسته چهره‌ی جهان و چگونگی زیست انسان را دگرگون می‌سازد .

چه چیزهایی را دگرگون می‌سازد ؟ چهره‌ی جهان و چگونگی زیست انسان را

پس ، چهره‌ی جهان و چگونگی زیست انسان را ، مفعول هست .

علم : گروه نهادی

و : حرف عطف

دستاوردهای جدید علمی : معطوف

پیوسته : قید

چهره‌ی جهان : گروه مفعولی

و : حرف عطف

چگونگی زیست انسان را : معطوف

دگرگون : گروه مسندی

می‌سازد : فعل

 

 

گفت : او را طلب کنید .

چه کسی را طلب ‌کنید ؟ او را

پس ، او ، مفعول هست .

ج 1 - گفت :

ج 2 - او را طلب کنید .

 

گفت : فعل

" گفت " فعل گذرا به مفعول هست ؛ پس به مفعول نیاز داره ؛

چه چیزی را گفت ؟ او را طلب کنید .

پس کل جمله‌ی " او را طلب کنید " مفعول هست برای فعل " گفت " .

 

او را طلب کنید .

او را : گروه مفعولی

طلب کنید : فعل

 

 

تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می‌کنی ؟

چه کسانی را ارشاد می‌کنی ؟ مردم را

پس ، مردم ، مفعول هست .

ج 1 - تویی شیخ بغداد

که : حرف ربط

ج 2 - مردم را ارشاد می‌کنی ؟

 

تویی شیخ بغداد

تو : گروه نهادی

 شیخ بغداد : گروه مسندی

ی در تویی : باقیمانده‌ی فعل اسنادی " هستی "

 

مردم را ارشاد می‌کنی

مردم را : گروه مفعولی

ارشاد : گروه مسندی

می‌کنی : فعل

 

 

پ - مسند ، با پرسشِ :

« چگونه ؟ » و یا « چطور ؟ » + فعل

مشخص میشه .

 

این سفر برای عده‌ای پرفراز و نشیب است .

چگونه است ؟ پرفراز و نشیب

پس ، پرفراز و نشیب ، مسند هست .

این سفر : گروه نهادی

برای عده‌ای : گروه متممی

پرفراز و نشیب : گروه مسندی

است : فعل اسنادی

 

برای بیشه‌ی فرهنگ و ادب و اندیشه ، شیر شیران هستی .

چگونه هستی ؟ شیر شیران

پس ، شیر شیران ، مسند هست .

تو : نهاد ( که حذف شده )

برای بیشه‌ی فرهنگ و ادب و اندیشه : گروه متممی

شیر شیران : گروه مسندی

هستی : فعل اسنادی

 

 

دو - بعضی از نقش‌ها رو در جمله ، با یک نشانه تشخیص میدیم .

مثل متمم که حرف اضافه ، نشانه‌ی اون هست .

و منادا که حرف ندا نشانه‌ی اون هست .

 

 

متمم ، گروه اسمی هست که بعد از حرف اضافه میاد .

 

جوانه تلاش می‌کرد سرش را از دل خاک تیره بیرون بیاورد .

از : حرف اضافه است و نشانه‌ی وجود نقش متممی در جمله .

دل خاک تیره : بعد از حرف اضافه آمده است ؛ پس گروه متممی است .

ج 1 - جوانه تلاش می‌کرد

ج 2 - سرش را از دل خاک تیره بیرون بیاورد .

 

جوانه تلاش می‌کرد

جوانه : گروه نهادی

تلاش : مفعول

می‌کرد : فعل

 

سرش را از دل خاک تیره بیرون بیاورد .

سرش را : گروه مفعولی

از دل خاک تیره : گروه متممی

بیرون بیاورد : فعل

 

 

جوانه نگاهی به سنگ کرد .

به : حرف اضافه است و نشانه‌ی وجود نقش متممی در جمله .

سنگ : بعد از حرف اضافه آمده است ؛ پس گروه متممی است .

جوانه : گروه نهادی

نگاهی : گروه مفعولی

به سنگ : گروه متممی

کرد : فعل

 

 

بال‌های ظریف سنجاقک ، در روشنایی روز می‌درخشید .

در : حرف اضافه است و نشانه‌ی وجود نقش متممی در جمله .

روشنایی روز : بعد از حرف اضافه آمده است ؛ پس گروه متممی است .

بال‌های ظریف سنجاقک : گروه نهادی

در روشنایی روز : گروه متممی

می‌درخشید : فعل

 

 

سنگ با بی‌صبری در انتظارِ بازگشتِ سنجاقک بود .

با : حرف اضافه است و نشانه‌ی وجود نقش متممی در جمله .

بی‌صبری : بعد از حرف اضافه آمده است ؛ پس گروه متممی است .

در : حرف اضافه است و نشانه‌ی وجود نقش متممی در جمله .

انتظار بازگشت سنجاقک : بعد از حرف اضافه آمده است ؛ پس گروه متممی است .

سنگ : گروه نهادی

با بی‌صبری : گروه متممی

در انتظارِ بازگشتِ سنجاقک : گروه مسندی

بود : فعل اسنادی

 

 

منادا گاهی همراه با حرف ندا و گاهی بدون حرف ندا در جمله ظاهر میشه . نشانه‌ی منادا وقتی بدون نشانه در جمله به کار میره « مورد خطاب بودن » هست .

منادا گاه پیش از نشانه‌ی ندا و گاه پس از نشانه‌ی ندا قرار می‌گیره .

 

جوانه با خوشحالی گفت : سنجاقک مهربان ، برایم از مرداب بگو .

سنجاقک مهربان ، مورد خطاب هست و گروه منادا .

ج 1 - جوانه با خوشحالی گفت :

ج 2 - سنجاقک مهربان ،

ج 3 - برایم از مرداب بگو .

 

جوانه با خوشحالی گفت

جوانه : گروه نهادی

با خوشحالی : گروه متممی

گفت : فعل خاص

" گفت " فعل گذرا به مفعول هست ؛ پس به مفعول نیاز داره ؛

چه چیزی را گفت ؟ سنجاقک مهربان ، برایم از مرداب بگو .

پس کل جمله‌ی " سنجاقک مهربان ، برایم از مرداب بگو . " مفعول هست برای فعل " گفت " .

 

 

سنجاقک مهربان

سنجاقک مهربان : شبه جمله و منادا

 

برایم از مرداب بگو   

برایم : گروه متممی

از مرداب : گروه متممی

بگو : فعل خاص

 

 

سنگ به خود آمد و گفت : ای بوته‌ی خار ، تو همیشه سرسبزی .

ای : حرف ندا

بوته‌ی خار : گروه منادا

ج 1 - سنگ به خود آمد

و : حرف ربط

ج 2 - گفت :

ج 3 - ای بوته‌ی خار ،

ج 4 - تو همیشه سرسبزی .

 

سنگ به خود آمد

سنگ : گروه نهادی

به خود آمد : عبارت فعلی

 

گفت : فعل خاص

" گفت " فعل گذرا به مفعول هست ؛ پس به مفعول نیاز داره ؛

چه چیزی را گفت ؟ ای بوته‌ی خار ، تو همیشه سرسبزی .

پس کل عبارت " ای بوته‌ی خار ، تو همیشه سرسبزی . " مفعول هست برای فعل " گفت " .

 

 

ای بوته‌ی خار

ای : حرف ندا

بوته‌ی خار : منادا

 

تو همیشه سرسبزی .

تو : گروه نهادی

همیشه : قید

سرسبز : گروه مسندی

ی : باقیمانده‌ی فعلِ هستی

 

 

 

زود پرسیدم : پدر اینجا کجاست ؟

پدر ، مورد خطاب هست و منادا .

ج 1 - زود پرسیدم :

ج 2 - پدر

ج 3 - اینجا کجاست ؟

 

زود پرسیدم :

زود : قید

پرسیدم : فعل خاص

" پرسیدم " فعل گذرا به مفعول هست ؛ پس به مفعول نیاز داره ؛

چه چیزی را پرسیدم ؟ پدر اینجا کجاست ؟

پس کل عبارت " پدر اینجا کجاست ؟ " مفعول هست برای فعل " پرسیدم " .

 

 

پدر : منادا

 

اینجا کجاست ؟

اینجا : گروه نهادی

کجا : گروه مسندی

ست : فعل اسنادی

 

 

ملکا ذکرِ تو گویم

ا ( در ملکا ) : حرف ندا

ملک : منادا ( پیش از حرف ندا اومده . )

ملکا

ذکر تو گویم

 

ملکا

ملک : منادا

ا : نشانه‌ی ندا

 

ذکر تو گویم

ذکرِ تو : گروه مفعولی

گویم : فعل خاص

 

 

 

حالا به بررسی گروه‌های اسمی ، در عبارت‌های گسترده‌تر می‌پردازیم .

 

 

به عبارت زیر توجه کن :

گویندگان توانای شعر فارسی ، با زبردستی تمام ، دیبایی نگارین در کارگاه ذوق و اندیشه می بافند که نقش و نگار دل‌فریب آن ، آفریده‌ی طبع لطیف و قدرت ابداع آنها در تصویر جمال هستی است .

 

جمله اول :

گویندگان توانای شعر فارسی ، با زبردستی تمام ، دیبایی نگارین در کارگاه ذوق و اندیشه می‌بافند :

فعل : می‌بافند

 

گویندگان توانای شعر فارسی : نهاد

چه کسانی می‌بافند ؟  گویندگان توانای شعر فارسی

 

با : حرف اضافه

زبردستی تمام : گروه متممی

با که حرف اضافه ست ، پس از خود نشانه‌ی وجود متمم هست .

 

دیبایی نگارین : مفعول

چه چیزی را می‌بافند ؟ دیبایی نگارین را

 

در : حرف اضافه

کارگاه ذوق و اندیشه : گروه متممی

" در " که حرف اضافه ست ، نشانه‌ی وجود متمم پس از خودش هست .

 

 

 

جمله‌ی دوم :

که نقش و نگار دلفریب آن ، آفریده‌ی طبع لطیف و قدرت ابداع آنها در تصویر جمال هستی است .

 

که : حرف ربط  

" که " دو جمله رو به هم وصل کرده .

است : فعل اسنادی

 

نقش و نگار دلفریب آن : گروه نهادی

چه چیزی آفریده‌ی طبع لطیف است ؟ نقش و نگار دلفریب آن

پس ، نقش و نگار دلفریب آن ، نهاد است .

 

آفریده‌یِ طبعِ لطیف : گروه مسندی

مسند ، حالت نهاد است و با پرسش « چگونه » مشخص می‌شود .

نقش و نگار دلفریب آن " چگونه " است ؟ آفریده‌ی طبع لطیف

پس ، آفریده‌ی طبع لطیف ، مسند است .

و : حرف عطف

 

قدرتِ ابداعِ آنها : معطوف

چون گروه اسمی است که پس از « واو عطف » به کار رفته است .

در : حرف اضافه

گروه اسمی که پس از حرف اضافه به کار برود ، گروه متممی است .

تصویر جمال هستی : گروه متممی

 

 

اما چرا نمیگیم « نهاد » و میگیم « گروه نهادی » ؟

نمیگیم « مفعول » و میگیم « گروه مفعولی » ؟

نمیگیم « متمم » و میگیم « گروه متممی » ؟ و همین‌طور بقیه‌ی گروه‌های اسمی

 

چون واژه‌ای که ما براش در جمله نقش قائلیم ، قابلیت گسترش داره .

لیوان شکست .

صحبت درباره‌چیه ؟ چه چیزی شکست ؟ لیوان

لیوان ، نهاد این جمله هست .

 

حالا به جمله‌های بعدی توجه کنید :

آن لیوان شکست .

چه چیزی شکست ؟ آن لیوان

در این جمله ، نهاد گسترش پیدا کرده و دیگه 1 واژه نیست ؛ بلکه 2 واژه ست .

 

حالا جمله‌ی بعدی :

آن لیوانِ چینی ، شکست .

چه چیزی شکست ؟ آن لیوانِ چینی

 

این گروه نهادی رو ، باز هم گسترش میدیم :

آن دو لیوانِ چینی ، شکست .  

آن دو لیوانِ چینیِ دسته‌دار ، شکست . 

آن دو لیوانِ چینیِ دسته‌دارِ آبی ، شکست . 

آن دو لیوانِ چینیِ دسته‌دارِ آبیِ راه‌راه ، شکست . 

آن دو لیوانِ چینیِ دسته‌دارِ آبیِ راه‌راهِ کارگران ، شکست . 

آن دو لیوانِ چینیِ دسته‌دارِ آبیِ راه‌راهِ کارگرانِ کارگاه ، شکست . 

 

پس گروه‌های اسمی قابلیت گسترش دارن ؛ برای همین ، چه یک واژه باشن ، چه بیشتر با عنوان گروهِ ... از اونها یاد می‌کنیم .

 

 

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه