امروز شنبه 08 اردیبهشت 1403 http://aghaghia.cloob24.com
0

اَلتَّمْرينُ الْأوَّلُ: عَيِّن الجملةَ الصَّحيحةَ و غيرَ الصَّحيحةِ حَسَبَ الحقيقةِ و الواقِعِ. (جمله درست و نادرست را با توجه به حقیقت و واقعیت شناسایی کن.)

1- عندَما يَنقَطِعُ تَيّارُ الکَهرِباءِ في اللَّيلِ، يَغرَقُ کُلُّ مَکانٍ في الظَّلامِ. √ (هنگامی که جریان برق در شب گسسته می شود، هر مکانی در تاریکی غرق می گردد.)

2- الطّاووسُ مِنَ الطُّيورِ المائيَّةِ تَعيشُ فَوقَ جِبالٍ ثلجيَّةٍ. × (طاووس از پرندگان آبزی است که بالای کوه های برف گیر زندگی می کند.)

3- المَوسوعَةُ مُعجَمٌ صَغيرٌ جِدّاً يَجمَعُ قليلاً مِنَ العُلومِ. × (دانشنامه فرهنگ بسیار کوچکی است که دانش های اندکی را گرد می آورد.)

4- الأنفُ عُضوُ التَّنَفُّسِ وَ الشَّمِّ. √ (بینی اندام تنفسی و بویایی است.) [شَمّ: بويايي]

5- الخُفّاشُ طائرٌ مِنَ اللّبوناتِ. √ (شب پره، پرنده ای پستاندار است.)

اَلتَّمْرينُ الثّاني: عَيِّنِ الکلماتِ المترادفةَ وَ المتضادّةَ. (واژگان مترادف و متضاد را شناسایی کن.)

بَعَثَ

صِغار

شاطِئ

أرسَلَ

بَکَی

کِبار

أَقَلّ

ضَوء

بَعُدَ

ساحِل

ضَحِکَ

ظَلام

أکثَر

بَغتَةً

قَرُبَ

دَفَعَ

فَجأَةً

کَتَمَ

اِستَلَمَ

سَتَرَ

بَعَثَ (فرستاد)= أرسَلَ         شاطِئ(دریاکنار) = ساحِل                              بَغتَةً(ناگهان) = فَجأَةً                              کَتَمَ(پوشاند) = سَتَرَ

صِغار(خردسالان) کِبار(بزرگسالان)            بَکَی(گریست) ضَحِکَ(خندید)             أَقَلّ (کم تر) أکثَر(بیش تر)

ضَوء (روشنایی) ظَلام(تاریکی)                 بَعُدَ (دور شد) قَرُبَ(نزدیک شد)              دَفَعَ (پرداخت) اِستَلَمَ(دریافت کرد)

اَلتَّمرينُ الثّالِثُ: تَرجِمِ الآيَتَينِ وَ الأحديثَین، ثُمَّ ضَع خَطّاً تَحتَ الجارِّ و المجرورِ و اذکر علامة الجرّ. (دو آیه و حدیث های زیر را به فارسی برگردان؛ سپس خطی را زیر جار و مجرور بکش[بگذار].)

1- وَ أَدخَلناهُم في رَحمَتِنا إنَّهُم مِنَ الصّالِحينَ. (ایشان را در رحمتمان وارد کردیم. همانا ایشان از درستکاران اند.)

2- ﴿وَ أدخِلني بِرَحمَتِکَ في عِبادِکَ الصّالِحينَ﴾ (من را در رحمتت در [میان] بندگان شايسته ات وارد کن.) [عِبادِكَ الصّالِحينَ: بندگان شايسته ات]

3- ﴿وَ انصُرنا عَلَی القَومِ الکافِرينَ﴾ (ما را بر گروه بی دینان یاری کن.)

4- أدَبُ المَرءِ خَيرٌ مِن ذَهَبَهِ. (فرهنگ آدمی بهتر از زرش است.)

5- جَمالُ العِلمِ نَشرُهُ وَ ثَمَرَتُهُ العَمَلُ بِهِ. (زیبایی دانش در پراکندنش و میوه آن انجام دادن آن است.)

اَلتَّمْرينُ الرّابِعُ: تَرجِمِ الکلماتِ التّاليَةَ. (واژگان زیر را ترجمه کن.)

يَبلُغنَ / صِغار / ذاکِرَة / عَفا / بَکَی / مُنقِذ / مَرَق / أوصَلَ / صَفَروا / غَنَّيتُم / سَمع / طُيور / حادَّة / دَور / لَبونَة / کَذلِکَ / جَمارِک / زُيوت / سَمَّينا / ظاهِرَة / أمطَرَ / حَميم / ثُلوج / سِوار / رائِع

1

کوچک ها

ص

غ

ا

ر

 

2

این طور

ک

ذ

ل

ک

 

3

تیز

ح

ا

د

ة

 

4

پدیده

ظ

ا

ه

ر

ة

5

سوت زدند

ص

ف

ر

و

ا

6

روغن ها

 

ز

ی

و

ت

7

نقش

 

د

و

ر

 

8

شنوایی

 

س

م

ع

 

9

جالب

 

ر

ا

ئ

ع

10

نجات دهنده

 

م

ن

ق

ذ

11

نامیدیم

س

م

ی

ن

ا

12

دستبند

 

س

و

ا

ر

13

گرم و صمیمی

 

ح

م

ی

م

14

برف ها

 

ث

ل

و

ج

15

حافظه

ذ

ا

ک

ر

ة

16

پستاندار

ل

ب

و

ن

ة

17

پرندگان

 

ط

ی

و

ر

18

رسانید

 

أ

و

ص

ا

19

باران بارید

 

أ

م

ط

ر

20

بخشید

 

 

ع

ف

ا

21

می رسند

ی

ب

ل

غ

ن

22

ترانه خواندید

غ

ن

ی

ت

م

23

گریه کرد

 

ب

ک

ی

 

قال امیرالمؤمنین علی: اَلدَّهرُ يَومانِ يَومٌ لَكَ وَ يَومٌ عَلَیك. = روزگار دو روز است؛ روزي به سودت و روزي به زيانت.

اَلتَّمْرينُ الْخامِسُ: تَرجِمِ الأحاديثَ ثُمَّ عَيِّن المَحَلَّ الإعرابيَّ لِلکَلِماتِ الَّتي تَحتَها خَطٌّ. (من را در رحمتت در [میان] بندگان شايسته ات وارد کن.)

1- ذِکرُ اللهِ شِفاءُ القُلوبِ. (یاد خدا درمان دلهاست.) / ذِکرُ: مبتدا و مرفوع به ضمه / شِفاءُ: خبر و مرفوع به ضمه

2- آفَةُ العِلمِ النِّسيانُ. (آفت دانش فراموشی است.) / آفَةُ: مبتدا و مرفوع به ضمه / النِّسيانُ: خبر و مرفوع به ضمه

3- الجَليسُ الصّالِحُ خَيرٌ مِنَ الوَحدَةِ. (همنشین درستکار بهتر از تنهایی است.) / الصّالِحُ: صفت و مرفوع به تبعیت / مِنَ الوَحدَةِ: جار و مجروز

4- الوَحدَةُ خَيرٌ مِن جَليسُ السّوءِ. (تنهایی بهتر از همنشین بد است.) / الوَحدَةُ: مبتدا و مرفوع به ضمه / مِن جَليسُ: جار و مجروز

5- لِسانُ المُقَصِّرِ قَصيرٌ. (زبان خطاکار کوتاه است.) / لِسانُ: مبتدا و مرفوع به ضمه / قَصيرٌ: خبر و مرفوع به ضمه

اَلتَّمْرينُ السّادِسُ: تَرجِمِ الآيةَ وَ الأحاديثَ ثُمَّ عَيِّن المَحَلَّ الإعرابيَّ لِلکَلِماتِ الَّتي تَحتَها خَطٌّ. (آیه و حدیث ها را به فارسی برگردان؛ سپس نقش واژگانی را که زیر آنها خط است شناسایی کن.)

1- ﴿ وَ يَقولُ الکافِرُ يا لَيتَني کُنتُ تُراباً﴾ (بی دین می گوید: ای کاش من خاک بودم.) / الکافِرُ: فاعل

2- مُجالَسَةُ العُلَماءِ عِبادَةٌ (هم نشینی با دانشمندان نیایش است.) / مُجالَسَةُ: مبتدا / عِبادَةٌ: خبر

3- حُسنُ السُّؤالِ نِصفُ العِلمِ. (پرسش خوب، نیمی از دانش است.) / حُسنُ: مبتدا / نِصفُ: خبر

4- العالِمُ بِلا عَمَلٍ کَالشَّجَرِ بِلا ثَمَرٍ. (دانشمند بی کردار مانند درخت بی بر است.) / العالِمُ: مبتدا

5- إذا ماتَ الإنسانُ انقَطَعَ عَمَلُهُ إلاّ مِن ثَلاثٍ: صَدَقَةٍ جاريَةٍ، أو عِلمٍ يُنتَفَعُ بِهِ، أو وَلَدٍ صالِحٍ يَدعو لَهُ. (هرگاه آدمی بمیرد، کردارش گسسته می شود، مگر در سه جا: بخشش روان؛ یا دانشی که از آن سودبرده می شود؛ یا فرزند درستکاری که برای او دعا می کند.) / الإنسانُ: فاعل / عَمَلُ: فاعل

اَلْبَحثُ الْعِلميُّ (پژوهش علمی.)

اِبحَثْ عَن قِصَّةٍ حَقيقيَّةٍ قَصيرَةٍ حَولَ حَيَوانٍ، (به دنبال داستانی کوتاه راستی پیرامون جانوری بگرد.)

وَ اکْتُبْها في صَحيفَةٍ جِداريَّةٍ، (و آن را در روزنامه دیواری بنویس.)

ثُمَّ تَرجِمْها إلَي الْفارِسيَّةِ، مُستَعيناً بِمُعجَمٍ عَرَبيٍّ فارِسيٍّ. (سپس آن را به کمک واژه نامه عربی - فارسی به فارسی برگردان.)

 

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه