معنی شعر ای زبان فارسی
ای زبان فارسی
|
ای زبان فارسی، ای در دریای دری ای تو میراث نیاکان، ما ای زبان مادری |
ای زبان فارسی ای گوهر دریای فارسی دری ای تو میراث پدران ما،ای زبان مادری |
در تو پیدا فرما، فرهنگ ما، آیین ما ازتو برپا،رایت دانایی و دانشوری |
در تو شکوه و فرهنگ و آیین ومذهب ماآشکار است و به خاطر وجود توست که پرچم دانایی و دانشمندی ایرانیان برافراشته است. |
کابل و تهران و تبریز و بخارا و خجند جمله،ملک توست تا بلخ و نیشابور و هری |
از کابل و تهران و تبریز و بخارا خجند تا بلخ و نیشابور و هری همگی در تصرف تو هستند یعنی به زبان فارسی صحبت می کنند. |
جاودان زی ای زبان دانش و فرزانگی تا به گیتی نور بخشد آفتاب خاوری |
ای زبان دانش و خردمندی تا ابد جاودان به زندگی خود ادامه بده تا از آفتاب وجود تو که از مشرق می تابد همه ی جهان بهره مند شود. |
فارسی را پای می داریم، زیرا گفته اند قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهرشناس |
ما زبان فارسی را حفظ می کنیم و به آن احترام می گذاریم زیرا ارزش طلا را زرگر میداند و ارزش گوهر را گوهرشناس |
- لینک منبع
تاریخ: سه شنبه , 16 شهریور 1400 (14:25)
- گزارش تخلف مطلب